گاهی با مسئلهای روبهرو میشویم که حلنشدنی به نظر میرسد و سپس زیر دوش حمام، زمانی بین استفاده از شامپو و نرمکننده، راهحل را پیدا میکنیم. اگر تابهحال چنین تجربهای داشتهاید، باید بدانید که این اتفاق برای بسیاری از افراد رخ میدهد. دانشمندان برای پیبردن به علت این پدیده پژوهشهایی انجام دادهاند و به نتایج جالبی دست یافتهاند. در ادامه، برخی از این پژوهشها را شرح میدهیم و با مفاهیمی مانند «اثر دوش» و «سرگردانی ذهنی» آشنا میشویم.
وقتی از موضوعی فاصله میگیریم، بهویژه وقتی در حال انجام کاری هستیم که به تمرکز نیازی ندارد (مانند دوشگرفتن)، به راهحلی خلاقانه میرسیم. پژوهشگران دانشگاه ویرجینیا نام این پدیده را «اثر دوش» گذاشتهاند.
ولی چرا این محیط داغ و پر از بخار موجب شکلگیری ایدههایی جالب میشود سالهاست که دانشمندان درباره «اثر دوش» و چرایی وقوع آن بحث میکنند. طبق پژوهشهای اخیر، تمرکز زیاد روی یک چیز میتواند دشمن خلاقیت باشد.
بر اساس یافتهها، بهتر است بهجای تفکر عمیق درباره مسئله تا زمان رسیدن به جواب، استراحت کنید و سرگرم انجام کار متفاوتی مانند دوشگرفتن شوید که کمی برایتان جذاب است. این کار به ذهنتان اجازه میدهد که آزاد، بدون هدف و رها باشد. پژوهشگران عقیده دارند که وقتی افکارتان بیهدف و سرگردان هستند، بیشتر میتوانید به ایدههای هوشمندانه دست پیدا کنید.
دوشگرفتن علاوه بر جسم، ذهن را نیز آرام میکند و موجب جریانیافتن رودهایی از آگاهی، روشنایی و خلاقیت میشود. طبق پژوهشها، آنچه «اثر دوش» نامیده میشود میتواند در هر جای دیگری نیز رخ دهد. بسیاری از ایدهها زمانی به ذهنمان میرسند که کارهای روزمرهمان را انجام میدهیم. این ایدهها در پسزمینه ذهن ما شکل میگیرند و کامل میشوند.
در پژوهشی در سال ۲۰۱۹، از ۹۸ نویسنده حرفهای و ۸۷ فیزیکدان خواسته شد که هر روز خلاقانهترین ایدههایشان را ثبت کنند و بنویسند که در زمان خطور آن ایدهها به ذهنشان در حال انجام چه کاری بودهاند یا به چه چیزی فکر میکردهاند.
گرچه بیشتر ایدهها در محل کار شکل گرفته بودند، ۲۰درصد از بهترین ایدههای شرکتکنندگان زمانی به ذهنشان رسیده بود که در حال انجام کار دیگری مانند شستن ظرفها یا دوشگرفتن بودند. بهگفته نویسندهها و فیزیکدانهای شرکتکننده در این پژوهش، ایدههای بیرون از محیط کار بهاندازه ایدههای شکلگرفته در محل کارشان خلاقانه و مهم بودند. ولی این ایدهها تفاوتی نیز داشتند؛ احتمال اینکه این افکار و ایدههای خودانگیخته و ناگهانی در زیر دوش حمام از جنس تجربه «یافتم» ارشمیدس در وان حمام باشند، بیشتر بود.
در واقع «اثر دوش» نتیجه سرگردانی ذهنی است. سرگردانی ذهنی شرایطی است که در آن به هرچیزی فکر میکنیم، بهجز کاری که در حال انجام آن هستیم. سرگردانی ذهنی فواید زیادی دارد، زیرا موجب میشود از مسئلهای که از حل آن ناتوانیم فاصله بگیریم و به ذهنمان استراحت بدهیم. با نظرسنجی از ۱۱۰۰ نفر مشخص شد که لحظات بینش (moments of insight) آنها در زمان سرگردانی ذهنی زیر دوش حمام (۳۰درصد)، در حال رفتوآمد (۱۳درصد) یا حین ورزش (۱۱درصد) رخ داده است.
میزان جذابیت کاری که انجام میدهیم، تأثیر زیادی بر تفکر خلاق دارد؛ جذابیت بسیار کم سبب میشود آن کار برای ما خستهکننده شود و جذابیت بیش از حد نیز موجب میشود که توجه کافی به ایدهپردازی نداشته باشیم. فرض کنید که گرفتار مشکلی شدهاید؛ چه میکنید؟ احتمالا کاری را انجام میدهید که شما را سرگرم کند، مثلا پیاده روی یا باغبانی میکنید یا دوش میگیرید. همه این فعالیتها کمی خوشایند هستند و تا حدی ذهن ما را درگیر میکنند.
پژوهشی حاکی از این بود که داشتن افکار آزاد و خودانگیخته در طول فعالیتی نسبتا خوشایند و جذاب، خلاقیت را افزایش میدهد. در این پژوهش، ابتدا از بیش از ۳۰۰ دانشجو خواسته شد که در ۹۰ ثانیه تا میتوانند کاربردهای جدیدی برای اشیایی معمولی مانند آجر یا گیره کاغذ پیشنهاد دهند. این کار «تمرین کاربردهای جایگزین» نام دارد که خلاقیت افراد را میسنجد.
سپس شرکتکنندگان تصادفی به ۲ گروه تقسیم شدند. گروه اول صحنهای جذاب و سهدقیقهای از فیلم «وقتی هری سالی را دید» را تماشا کردند. گروه دوم نیز ویدئویی سهدقیقهای از ۲ مرد را تماشا کردند که لباسهای شستهشده را تا میکردند. پس از تماشای ویدئو، به هر ۲ گروه ۴۵ ثانیه زمان داده شد تا ایدههای بیشتری را به ایدههای پیشنهادی قبلی خود اضافه کنند.
پژوهشگران به تعداد ایدههای ارائهشده و نوآوری و ابتکار آنها امتیاز دادند. دانشجویانی که ویدئوی نسبتا جذاب را تماشا کرده بودند، راهحلهای خلاقانهتری ارائه کرده بودند، زیرا سرگردانی ذهنی آنها موجب شده بود که خلاقیت بیشتری داشته باشند. فعالیتی مانند دوشگرفتن یا پیادهروی (یا تماشای یک ویدئوی کمدی رمانتیک) بخشی از توجه ما را به خود جلب میکند و بر افکارمان اثر میگذارد، ولی موجب نمیشود که هیچ توجهی به افکار خلاقانهای که در پسزمینه در حال شکلگیریاند نداشته باشیم.
شرکتکنندگانی که ویدئوی لباسهای شستهشده را تماشا کرده بودند، کمتر از گروه دیگر ایدههای غیرمعمول و نوآورانه ارائه داده بودند. پژوهشگران نتیجه گرفتند که «انواع مختلف تفکر منجر به دوران نهفتگی خلاقیت (creative incubation) در طول انجام کارهای جذاب و خستهکننده میشود. گرچه کارهای جذاب منجر به سرگردانی ذهنی سازنده میشوند، کارهای خستهکننده نیز میتوانند مفید باشند، زیرا به فرد امکان میدهند که بین دورههایی از تفکر متمرکز و تفکر بیقید و آزاد در نوسان باشد.»
نتیجه آزمایش این بود که سرگردانی ذهنی یا حرکت آزادانه افکار، تولید ایدههای جدید را تسهیل میکند. پژوهشگران دریافتند که کارهای اندکی جذاب مانند دوشگرفتن یا پیادهروی میتوانند بیشترین خلاقیت را ایجاد کنند. ظاهرا تعادل میان تمرکز و سرگردانی ذهنی بهترین نتیجه را ایجاد میکند. هنگام کارهایی مانند دوشگرفتن و پیادهروی، از محیطی که در آن هستیم محرکهایی را دریافت میکنیم که بهگفته پژوهشگران، میتوانند به افزایش خلاقیت کمک کنند.
پژوهشی که در قسمت قبل خواندید، حاکی از اهمیت دوره نهفتگی (incubation period) یا فاصلهگرفتن از مسئله برای حل آن است. بعضی از افراد بهاندازهای به کارشان متعهدند که تا به ایدهای خلاقانه یا پاسخ سؤالشان نرسند، دست از کار نمیکشند. ولی این کار نتیجه معکوس دارد، زیرا به ذهنشان اجازه نمیدهند که از مسئله فاصله بگیرد و استراحت کند.
وقتی گیج شدهاید و نمیتوانید راهحل خلاقانهای پیدا کنید، رهاکردن مسئله و انجامدادن فعالیتی کاملا بیربط میتواند موجب برانگیختهشدن خلاقیت شود. لذتبردن از دوش آب گرم یا پیادهروی در پارک روش بدی برای حلکردن سختترین مسائل جهان نیست. فکرنکردن درباره چیزهایی که تصور میکنیم مرتبطاند و رهاکردن فرضیاتمان درباره جهان میتواند برای حلکردن خلاقانه مسائل مفید باشد.
توانایی ما برای تولید ایدههای جدید و افکار خلاقانه احتمالا از «شبکه حالت پیشفرض» (default mode network – DMN) مغز ناشی میشود. شبکه حالت پیشفرض یا DMN شامل مجموعهای از نواحی مغزی است که وقتی غرق در افکارمان هستیم (مانند زمان سرگردانی ذهنی)، فعالاند.
شواهد موجود درباره نقش DMN در خلاقیت از نوع شواهد همبستگی (correlational) بودهاند، اما پژوهشی در ژانویه ۲۰۲۲ نخستین شواهد مستقیمی را ارائه کرد که نشان میداد DMN عِلّی یا سببی (causally) با تفکر خلاق مرتبط است، یعنی رابطه علت و معلولی دارند.
در این پژوهش، ۱۳ بیمار تحت عمل جراحی برداشتن تومور مغزی قرار گرفتند. آنها باید به هوش میماندند تا جراحان بتوانند با تحریک الکتریکی، نقشه مغزی کاملی از نواحی قشر مغز آنها تهیه کنند تا ناخواسته به قسمتهای سالم مغز آسیبی نرسانند. در این روش به مدت کوتاهی قسمت خاصی از مغز با جریان الکتریکی ضعیفی تحریک میشود.
بیماران در طول جراحی «تمرین کاربردهای جایگزین» را انجام دادند و کاربردهای غیرمعمولی را برای اشیای معمولی فهرست میکردند. وقتی جراحان قسمتی از مغز در داخل DMN را تحریک میکردند، توانایی بیمار برای فکرکردن به ایدههای خلاقانه موقتا از بین میرفت.
مثلا در ابتدا یکی بیماران کاربردهای خلاقانه زیادی برای لاستیک پیدا کرد: استفاده بهجای کوسن و آبنمای باغ یا بریدن آن به قطعات کوچکتر برای ساخت زیورآلات. ولی وقتی پژوهشگران بخشهایی از DMN او را الکتریکی تحریک کردند، او بهسختی میتوانست به کاربردهای جدید و خلاقانهای برای مداد فکر کند و میگفت: «میتوانید با آن نقاشی کنید، میتوانید کاریکاتور بکشید، هوم… بیشتر برای نقاشیکردن.»
حال که با اثر دوش و اهمیتش آشنا شدیم، شاید از خودتان بپرسید که چگونه میتوانیم از آن برای خلاقیت بیشتر هنگام انجام کارها و یافتن جواب مسائل دشوار استفاده کنیم. برای استفاده از اثر دوش:
پژوهشهایی که خواندید، توضیح میدهند که چگونه مغز ما میتواند در زمان استراحت و انجام فعالیتهای نسبتا خوشایندی مانند دوشگرفتن و پیادهروی به ایدههایی خلاقانه برسد یا پاسخ مسئلههای دشوار را پیدا کند. البته برای بررسی چرایی اثر دوش به پژوهشهای بیشتری نیاز داریم. نظر شما چیست؟ آیا فکر میکنید این راه خوبی برای رسیدن به خلاقیت است؟ آیا تابهحال اثر دوش را تجربه کردهاید؟ خوشحال میشویم که نظرات و تجربیات خود را با ما در میان بگذارید.
منبع : وب سایت چطور