افراد کسالت‌آور و خسته‌کننده را ممکن است هر جایی ببینیم. این افراد باعث می‌شوند رویدادهای مختلف، وقایع هیجان‌انگیز و خلاصه همه‌چیز خسته‌کننده شود. تقریبا همه ما تجربه معاشرت با چنین افرادی را داشته‌ایم، حتی ممکن است خودمان یکی از آنها باشیم. اگر در کلاس درس، جلسات رسمی یا حتی جمع‌های دوستانه به‌محض اینکه شروع به صحبت می‌کنید، با چشمانی نیمه‌باز و چهره‌های بی‌حوصله روبه‌رو می‌شوید، جای درستی آمده‌اید. در این مقاله، به این پرسش مهم پاسخ می‌دهیم که چگونه خسته کننده نباشیم.
ذهن انسان مانند نوزادی همیشه گرسنه است. مغز ما زودتر از آنچه که فکرش را بکنید خسته می‌شود و می‌خواهد با خوراک‌های ذهنی سرگرم‌کننده تغذیه شود.
جان مدینا، نویسنده پرطرف‌دار نیویورک‌تایمز و زیست‌شناس تکامل مولکولی، معتقد است که مغز بازه توجه بسیار کوتاهی دارد. مغز ما جذب افراد و چیزهای عجیب و جالب می‌شود. بنابراین اولین راه برای اینکه خسته کننده نباشیم، این است که جالب و شگفت‌انگیز به نظر برسیم. در واقع باید کاری کنید که ذهن مخاطب بیشتر درگیر شود.
بیشتر ما وقتی با کسی دیدار می‌کنیم یا در قرار ملاقاتی رسمی هستیم، سؤالات تکراری می‌پرسیم و مسلّما جواب‌های تکراری هم دریافت می‌کنیم. اگر می‌خواهیم خسته‌کننده نباشیم، باید از حاشیه امن خود بیرون بیاییم و سؤالات مهم بپرسیم. مثلا می‌توانیم یکی از این ۳ سؤال را بپرسیم:
دومین پیشنهاد در جواب به این سؤال که چگونه خسته کننده نباشیم، این است که سعی کنید مردم را از نظر عاطفی تحریک کنید. بیشتر تعاملات اجتماعی یکنواخت و تکراری‌اند، یعنی گاهی مکالمات روزمره بیش از اندازه کسالت‌آور می‌شوند.
«چی‌کار می‌کنی؟»، «چی باعث شده بیای اینجا؟» سؤالاتی هستند که معمولا در مکالمات روزمره پرسیده می‌شوند. این سؤالات هیچ نقطه اوجی ندارند و مغز را تحریک نمی‌کنند. بنابراین برای اینکه خسته کننده نباشیم، باید کمی هیجان عاطفی مکالماتمان را افزایش بدهیم. سعی کنید از چیزهایی حرف بزنید که مردم را هیجان‌زده می‌کنند.
جان دیویی، روان‌شناس و فیلسوف آمریکایی، یکی از اساسی‌ترین ابعاد شخصیتی انسان‌ها را کشف کرده است. او دریافته که تمام انسان‌های روی زمین فقط یک چیز می‌خواهند؛ احساس کنند مهم هستند.
انسان‌ها بعد از غذا و سرپناه، به این نیاز دارند که دوست‌داشتنی، مهم و ارزشمند باشند. زمانی که مشتاق کسی باشیم، برای او جذابیت بیشتری پیدا می‌کنیم. این مسئله فلسفه‌ای روان‌شناسانه هم دارد. اگر به نظرات، زمان یا احساسات کسی اهمیت بدهید، باعث می‌شوید که او احساس مهم و ارزشمندبودن بکند. در نتیجه شما که سرمنشأ این احساس بوده‌اید برایش به فردی جذاب و جالب‌توجه تبدیل می‌شوید.
دفعه بعد که به یک مهمانی یا جلسه کاری رسمی رفتید، سعی کنید در تمام مکالمات طوری برخورد کنید که به طرف مقابل احساس ارزشمندبودن دست بدهد. از نتیجه کار حیرت‌زده خواهید شد.
آلیسون وود بروکس، استاد دانشکده بازرگانی دانشگاه هاروارد، می‌گوید یکی از رایج‌ترین شکایات افراد پس از مکالمه این است که طرف مقابل به‌اندازه کافی سؤال نپرسیده است. مردم عاشق این هستند که درباره خودشان حرف بزنند و زمانی که سایرین به آنها علاقه نشان می‌دهند، احساس خوبی پیدا می‌کنند. پس چرا از سؤال پرسیدن خودداری می‌کنیم؟
بسیاری از مردم فکر می‌کنند که با پرسیدن یک سؤال، به‌ویژه درباره موضوعات حساس، فضول یا بی‌ادب به نظر می‌رسند. ما بیش از حد به این فکر می‌کنیم که با سؤالاتمان مزاحم دیگران می‌شویم. با اینکه بعضی از چیزها را نباید از هر کسی بپرسیم، سؤال‌کردن همیشه هم بد نیست.
اگر می‌بینید طرف مقابلتان از پاسخ‌دادن به سؤالات‌تان لذت می‌برد، این کار را ادامه بدهید. بروکس و همکارانش، در پژوهش خود تأثیر سؤالاتی را که در ادامه مکالمه پرسیده می‌شوند هم اندازه گرفته‌اند. آنها به این نتیجه رسیده‌اند کسانی که سؤالات بعدی را می‌پرسند اغلب دوست‌داشتنی‌تر هستند.
برای پرسیدن سؤالات در ادامه مکالمه، باید به سخنان طرف مقابل به‌دقت گوش دهید و کنجکاو باشید. از پرسیدن سؤالات سطحی مانند «کجایی؟» یا «چی‌کار می‌کنی؟» خودداری کنید. در عوض پس از پرسیدن سؤالاتی مانند «اهل کجایید؟» بپرسید:
به‌عقیده بروکس، چنین سؤالاتی نشان می‌دهند که به صحبت‌های طرف مقابل گوش می‌دهید و می‌خواهید بیشتر بدانید. این همان چیزی است که باعث می‌شود طرف مقابل احساس بهتری داشته باشد.
پاسخ بعدی به این سؤال که چگونه حوصله سر بر نباشیم، راهکاری بسیار ساده است؛ موضوع را عوض کنید! تغییر سریع موضوع مکالمه می‌تواند از خسته‌کننده‌شدن آن جلوگیری کند. ممکن است برای اینکه در مکالمه‌ای کسالت‌آور مؤدب به نظر برسیم، درباره موضوعی بیش از حد صحبت کنیم. در واقع نمی‌خواهیم به شخصی که موضوع را مطرح کرده است توهین کنیم، اما اگر موضوع عوض شود هر دو طرف آرامش بیشتری پیدا می‌کنند.
بعضی از مردم تصور می‌کنند زیاد حرف‌زدن درباره یک موضوع باعث عمق بیشتر مکالمه می‌شود، اما این هم چندان درست نیست. بسیاری از چیزهای خوب زود تمام می‌شوند.
زمانی که با فردی صحبت می‌کنید و او هیچ واکنشی به حرف‌هایتان نشان نمی‌دهد، یعنی هیچ توجهی به شما ندارد. بعضی از مردم ممکن است ذاتا پرشور و پرحرارت نباشند یا ممکن است در محیطی بزرگ شده باشند که واکنش‌های عاطفی معنایی نداشته است. اگر شما هم جزو این دسته از افراد هستید، هیچ ایرادی ندارد و می‌توانید از زبان بدن و حرکاتی مانند لبخندزدن یا تماس چشمی استفاده کنید تا طرف مقابل احساس کند که موردتأیید شماست و به او توجه می‌کنید.
علاوه بر این، می‌توانید با تکان‌دادن سر به طرف مقابل احساس خوبی را منتقل کنید. بعد از تمام‌شدن صحبت‌هایش در چشمانش نگاه کنید و ۳ مرتبه سرتان را تکان بدهید. انجام‌دادن این کار یعنی «ادامه بده! گوش می‌کنم». افراد اغلب با دیدن این حرکت به حرف‌زدن ادامه می‌دهند و مکالمه عمیق‌تر می‌شود.
همچنین حین مکالمه از کارهایی مانند نگاه‌کردن به تلفن همراه خودداری کنید. این رفتار به‌ظاهر ساده و کم‌اهمیت حس خوبی را به طرف مقابلتان منتقل نمی‌کند.
در دهه ۱۹۸۰، دانشمندی درباره ویژگی کسالت‌باربودن تحقیق می‌کرد. هدف او از این پژوهش این بود که بفهمد دقیقا چه چیزی باعث می‌شود که کسی شخصیتی خسته‌کننده داشته باشد. عاملی که در صدر فهرست یافته‌های این دانشمند قرار گرفت، غرزدن و شکایت دائمی از مشکلات بود. به این ویژگی در اصطلاح روان‌شناسی «خودمحوری منفی» هم گفته می‌شود.
همه ما نیاز داریم که گاهی بابت مشکلات شکایت کنیم، اما باید حواسمان به موقعیت هم باشد. اگر مشکلات‌تان را به دوست صمیمی بگویید، او سعی می‌کند شما را درک کند، اما کسی که در اتوبوس کنارتان نشسته است، بعد از ۲۰ دقیقه شنیدن اظهارنظرهایتان درباره رئیس بدجنستان خسته می‌شود.
زمان و موقعیت مناسب برای شکایتکردن به هدفتان از این کار هم مربوط می‌شود. زمانی که با مشکلات عاطفی دست‌وپنجه نرم می‌کنید، غرزدن برای بهبود حالتان خوب است اما اگر با شکایتکردن می‌خواهید با بقیه ارتباط برقرار کنید، مرتکب اشتباه بزرگی شده‌اید. غرزدن در این مواقع نتیجه معکوس دارد و باعث می‌شود خسته‌کننده به نظر برسید.
پاسخ بعدی به سؤال چگونه خسته کننده نباشیم، یک کلمه است: شوخ‌طبعی! خنده می‌تواند هر مکالمه‌ای را لذت‌بخش‌تر کند. با شوخ‌طبعی می‌توانید کارهای حیرت‌انگیز و ارزشمندی انجام بدهید. طنز کلامی و شوخی ۴ فایده مهم دارد:
نتایج پژوهشی که در سال ۲۰۱۶ در آمریکا انجام شد، حاکی از آن بود که شوخ‌طبعی باعث ارتقای موقعیت اجتماعی افراد می‌شود. بنابراین اگر ذاتا انسان بامزه و شوخ‌طبعی هستید، اجازه بدهید که این ویژگی باعث افزایش محبوبیت‌تان شود و از آن نترسید! البته برای شوخ‌طبع‌بودن باید به موقعیت هم توجه کنید.
اگر دیگران متوجه شوند که شما فرد انتقادپذیری هستید، دید بهتری به شما پیدا می‌کنند. در عصر شبکه‌های اجتماعی که همه سعی می‌کنند تصویری زیبا و بی‌نقص از خودشان نشان بدهند، انتقادپذیربودن و پذیرش نواقص باعث می‌شود که اطرافیان به شما بیشتر توجه کنند و به شما نزدیک‌تر شوند.
مردم عاشق شنیدن ماجرای موفقیت اطرافیانشان هستند. این ماجراها اغلب ملموس و سرگرم‌کننده‌اند. تعریف‌کردن این ماجراها باعث می‌شوند که طرف مقابل هم داستان خودش را برایتان بگوید و مکالمه‌ای جذاب و سرگرم‌کننده شکل بگیرد.
معمولا کسانی که نمی‌توانند مانند سایرین خودشان را جذاب یا مشتاق نشان بدهند، افرادی سرد و بی‌احساس شناخته می‌شوند. این افراد اغلب در معاشرت با دیگران نمی‌توانند به‌خوبی رفتار کنند و دوستان زیادی هم ندارند. بر اساس پژوهش‌ها، چنین افرادی نه‌تنها در روابط فردی موفق نیستند، بلکه برخی مواقع توانایی‌های شغلی‌شان هم زیر سؤال می‌رود. همچنین کسانی که به‌عنوان افراد خسته‌کننده شناخته می‌شوند یا بسیار پرحرف‌اند یا بسیار کم‌حرف. دلیلش هم واضح است، این افراد رموز و ترفندهای مکالمه جذاب را نمی‌دانند یا فن بیان خوبی ندارند.
در این مقاله، ۱۱ راه برای جذاب‌ترشدن مکالمات را معرفی کردیم. اگرچه یکنواختی زندگی هم جزئی از آن است، با انجام‌دادن برخی ترفندهای ساده در مکالمه و معاشرت با دیگران می‌توانیم از این ملال و یکنواختی جلوگیری کنیم.
منبع : وب سایت چطور
