سال 2009 بود که ماینکرافت به صورت یک نسخه اصلی ارائه داده شد، ولی بهتره یکم به عقب برگردیم...
زمانی که هنوز ماینکرافت یک بازی کامل شناخته نمیشد دقیقا در نسخه آلفا ماینکرافت ، یک بازیکن شاد و خوشحال داشت ورد خودشو میساخت اما دیگه اون خوشحالی روی لبهاش نموند
متوجه موجود عجیبی شد که شبیه استیو بود ولی با چشمان سفید از اون موقع به بعد با تونل های 2در2 و هرم های شنی مواجه شد و همینطور درخت هایی که برگ ندارند،خیلی ترسید و رفت تا توی یکی از شبکه های مجازی اون زمان بحث رو شروع کرد و هیچ کس حرف اون بازیکن رو باور نمیکرد تا اینکه پست توسط کاربری به نام Herobrine حذف میشه...
همه طی چندین هفته این تفکر روداشتند که این موجود که Herobrine نام داره حتما میتونه پست هایی که در باره ی اون صحبت میشه رو حذف کنه،انها موجانگ رو خطاب میکنن که ایا این Herobrine وجود داره یا نه.ناچ هم میگه اصلا موجودی به نام هیروبراین وجود نداره ، باز دوباره شایعه میشه که Herobrine برادر فوت شده ناچ هست که خود ناچ میگه من اصلا برادری ندارم که بخواد فوت شده باشه.مردم هم باور نمیکنن و فکر میکنن که موجانگ داره دروغ میگه
طی این چند ماه بازیکن قدیمی ای که copeland نام داشت میاد و با بازیکن دیگه ای ورد خود شونو میسازن
که اولین اسکرین شاتی که با بقیه به اشتراک میزارن Herobrine در اون عکس دیده میشه
حتی داستان تا جایی میرسه که سناریو از شدت داستان سازی پیازداغ هاش میسوزه...میاد و توی یکی از استریم هاش هیروبراین رو ،رو در رو میبینه!
و بعدا اعتراف میکنه که الکی بوده و میگه که این با یک دیتا پکی که هیروبراین میاد روی تابلو و به این صورت دیده میشه.میپرسید چرا این کارو کرده چون اون زمان این داستان خیلی ترند بوده 7000 کامنت میخوره .
موجانگ متوجه میشه که نه مردم از این داستان خوششون میاد برای همین میان و عبارت ریمو هیروبرین رو روی لیست اپدیت مینویسن!
و این جمله برای 10سال در اخرین خط نوشته میشه تا اپدیت 1.20 که موجانگ از این کار دست برمیداره.
در بازه زمانی 2009 تا 2015 Herobrine ،نود درصد سرچ گوگل رو داشته(امار غیر رسمی)
بیاید برگردیم به اولین پست درباره Herobrine که مردم چون اسم اصلی اون رو نمیدونستند اون رو him صدا میکردند
اون رو white eyes هم صدا میکردند
میخواهیم اولین داستان اورجینال white eyes رو برای شما توضیح بدیم ...
یوزری که نامش مشخص نیست میاد و داستانی رو از جانب دوستش تعریف میکنه
دوستم داشته در غار ماین میکرده که ترچ هاش کنده میشه و موزیک بازی قطع میشه از اون غار بیرون میاد به غار های دیگه بازی میره و توی یک اسپانر یک دیسک 13 پیدا میکنه همون اتفاقات تکرار میشه یعنی ترچ هاش کنده میشه موسیقی بازی قطع میشه تونل های دو در دو میبینه ترچ هاش رو کار میزاره و میبینه که برای گوش دادن اون دیسک نیاز به الماس داره برمیگرده به غار تا الماس پیدا کنه تو راه برگشتن یک جفت چشم سفید میبینه...
خیلی میترسه و فکر میکنه که از طلسم این دیسک اون دو تا چشم رو دیده و تصمیم میگیره که اون دیسک رو توی لاوا بسوزونه اما دوباره اون دوتا چشم رو میبینه
و بعد میبینه که نمیتونه اون دیسک رو از بین ببره
9 مرداد 1389 دیسک 13 به بازی اضافه میشه وفردای اون روز یعنی 10 مرداد 1389 white eyes زاده میشه اما یک نکته جالب white eyes اصلی طبق کانسبت ارتی (پلیری که این اتفاق براش افتاده)راوی داستان چیزی که کشیده و به اشتراک گذاشته
یک دونه اسپایدر اسکلتون هست که رنگ چشاش به سفید تغییر پیدا کرده و اصلا شبیه اون چیزی که ما فکرشو میکردیم نیست و ان رو به white eyes میشناختن
حالا 2 شهریور 1389 یک نفر دیگه میاد و پست میکنه که همین اتفاق ها رو دیده اما کاراکتری که ما دیدیم شبیه استیو با چشمان سفید بود
بعد این اتفاق copeland میاد و از این دیتا پک استیو با چشم های سفید استفاده میکنه
اما هیچ کس نمیدونه که چرا اسمش هیروبراین یا Herobrine شده و کی این اسم روش گذاشته شده
تمام داستان این بود و شاید بعدا اطلاعات دیگه ای به این داستان اضافه بشه
شما چی فکر میکنید؟
تا پستی دیگر بدرود