ویرگول
ورودثبت نام
محمود رهبرزارع
محمود رهبرزارع
خواندن ۴ دقیقه·۳ سال پیش

از دور دیوار شبیه چه چیزی هستش؟!

بسم الله الرحمن الرحیم

از دور دیوار شبیه چه چیزی هستش؟!

راستش من عاشق مطالعه و نویسندگی هستم، معمولا آدم ساکتی هستم؛ ولی معتقدم خوب گوش دادن یک نوع مطالعه است. اغلب اوقات در یک دورهمی به اسم «ویرگول» شرکت می‌کنم و پای حرفِ دل دوستان می‌شینم و گوش می‌دهم. چند روز پیش تو این دورهمی حرف از سایت دیوار شد، به یکی از دوستام گفتم:

ـ از دیوار بگو ببینم، نظرت چیه؟

دوستم صداش و صاف کرد و گفت:

ـ یک پایگاه خرید و فروشِ بی واسطه است به نام دیوار.

یک کم نگاهش کردم و بعد به دوست دیگه‌ای که روبروی من نشسته بود، گفتم:

ـ تو چرا ساکتی؟ از دیوار بگو ببینم، به نظرت دیوار شبیه چیه؟

پاش و انداخت روی اون یکی پاش و گفت:

ـ شبیه یک ِسمساریه، موفقه؛ ولی کپی شده است.

من فکر کردم حرفش تموم شده ولی یک دفعه انگشتش بالا آورد و گفت:

ـ شبیه یک دیوار سوراخه که موش داره، منظورم اینه که توش کلاهبرداری هم میشه و معمارش باید این دیوار سوراخ رو درست کنه.

خیلی جا خوردم، یک دفعه نطقم باز شد و گفتم:

ـ فقط همین!! نه والله.. من که اینطوری فکر نمی‌کنم. این دیواری که ازش حرف زدید تو همین چند جمله خلاصه نمیشه، راستش هر وقت حرف از دیوار میشه خارج از فضای مجازی «سبزه میدون» اصفهان برای من تداعی میشه. سبزه میدون اصفهان یا همون «میدان عتیق» یک بازار جالب با ساختار کاملا سنتی هست که گردشگران زیادی رو به سمت خودش جذب می‌کنه. من هر وقت رفتم سبزه میدون، جذابیتش هیچ وقت برام کم نشده. به نظرم دیوار در دنیای مجازی مثل سبزه میدون اصفهان هستش، همه جور کالایی توش پیدا میشه. هر وقت قصد خرید داشته باشید و یک سری به دیوار بزنید، دست خالی برنمی‌گردید.

دیوار یک زیرساخت بسیار قوی داره، که معمولا اغلبِ افرادی که از این پایگاه برای خرید و فروش استفاده می‌کنند، از وجود این ساختار قوی بی‌اطلاع هستند. یک تیم جوان با تلاش‌های بی وقفه که امکان خرید و فروش رو برای کاربران فراهم می‌کنند، این تیمِ پُرتلاش، شبیه زنبورهای عسل شب و روز کار می‌کنند تا این بازار دیجیتال بدون هیچ کم و کاستی به کار خودش ادامه بده و آگهی‌ها هر روز مورد بررسی قرار می‌گیرند و پس از تأیید روی دیوار قرار می‌گیرند. این تلاش شبانه روزی، بی وقفه ادامه داره حتی وقتی فروشنده‌ها‌ یا خریدارها خواب هستند، تیم دیوار مشغول کار هستند تا این چرخه‌ی اقتصادی بدون لحظه‌ای توقف به کار خودش ادامه بده.

جالب این جا است که کاربرها وقتی از پایگاه دیوار برای خرید یا فروش استفاده می‌کنند، گاهی فراموش می‌کنند که سایت دیوار مثل یک بازار سنتی ممکنه فروشنده‌ی با انصاف داشته باشه یا فروشنده‌ی طمع‌کار یا کلاهبردار، دزد و حتی مریض!! در واقع همون طور که وقتی وارد بازار میشیم و قدم می‌زنیم و کالای مورد نظرمون رو خوب بررسی می‌کنیم و چند جا قیمت می‌گیریم و حسابی مواظب هستیم که کلاه سرمون نره و ازما سوء استفاده نشه، تو سایت دیوار هم همین طوره، فرقی نمی‌کنه. حسابی باید به هشدارها توجه کنیم، به عنوان مثال در سایت دیوار این هشدار نوشته شده:

«هیچ وقت بیعانه ندهید! هر قدر هم وجه دریافتی کم باشه!».

من به عنوان یک کاربر وقتی از سایت دیوار استفاده می‌کنم، حسابی به هشدارها توجه می‌کنم چون اولش که گفتم وقتی وارد سایت دیوار میشم، خاطرات سبزه میدون اصفهان برای من تداعی میشه. یادم نمیره که یک سال برای خرید عید با پدرم و مادرم و خواهرم رفتیم سبزه میدون، من خیلی خوشحال بودم چون قرار بود لباس و کفش عید بخریم. پدرم کارمند ذوب آهن اصفهان بود و تازه عیدی گرفته بود، همین اول بازار که رسیدیم پدرم به مادرم گفت:

ـ من حالم خوب نیست، بیا برگردیم خونه.

ـ وا !! یک دفعه چی شد؟!

ـ سَرم گیج میره نمی‌تونم تو بازار بچرخم، بیا برگردیم.

مادرم ناراحت شد؛ ولی چیزی نگفت و دست من و خواهرم رو گرفت، من همین طور که چشمهام به کفش‌ها و لباس‌های خوشرنگ بود، از بازار برگشتیم خونه و خیلی حالمون گرفته شد. دو روز بعد فهمیدیم که همون اولِِ بازار یک دزد نامرد جیب پدرم رو خالی کرده بود. حالا وقتی جیب پدرم رو دزد زد، منطقی بود که یقه‌ی ِمعمار و سازنده‌ی بازار رو می‌گرفتیم و می‌گفتیم:

ـ ِمعمار تو مُقصری؟!

از اون روز به بعد من چه تو بازار فیزیکی و چه تو بازار مجازی، حسابی حواسم رو جمع می‌کنم که مثل اون روز گرفتار دزد و کلاهبردار نشم. یک عده هم که مریض هستند و پناه بر خدا.. أعوذ بالله من شر ما خلق...

من دیوار رو شبیه یک بازار سنتی می‌بینم که همه جور آدمی به عنوان خریدار وفروشنده تو این سایت در حال رفت و آمد هستند و اگر هشدار‌های دیوار رو که در بخشهای مختلف اپلیکشن و سایت دیوار نوشته شده، جدی بگیریم و حواسمون رو جمع کنیم، بهتر می‌تونیم از دیوار استفاده کنیم.

دوستام همین طور به من خیره شده بودند و گوش می‌کردند، من هم که دیدم مجلس دورهمی رو حسابی گرم کردم ادامه دادم و گفتم:

ـ ولی کاش ما یاد می‌گرفتیم که وقتی یکی پیشرفت می‌کنه و خیلی تلاش می‌کنه تا کارش بی‌نقص باشه، به جای تمرکز روی موارد منفی، مثبت اندیش باشیم و به افتخارش بایستیم، براش دست بزنیم و آرزوی موفقیت کنیم.

دیوار تولدت مبارک.

ازدیواربگودیوارسایت دیوار
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید