هر وقت تصویری از کیومرث پوراحمد را می دیدم، حسی از بریدگی از جهان و درخودفرورفتگی را مشاهده می کردم که محکم و آشکار در چهره ی او خانه کرده است. اکنون که او به زندگی خود پایان داده است؛ من ناچار به بازخوانی آثار او هستم.
چگونه می توانم نشانه هایی را که از تصمیم نهایی او خبر می دهند جستجو کنم؟ او چگونه قدم به قدم با آثار بسیاری که از خود بر جای گذاشت، به این تصمیم بزرگ نزدیک و نزدیک تر شد؟ وقتی تصویرهایی از چهره ی او را می بینم، تصمیم سخت امروزش در آشکارترین حالت ممکن خودنمایی می کند. اما در فیلم هایی که ساخته است چه؟ آیا حقیقت درونی او آن طور که در چهره اش نمایان است، در فیلم هایش نیز ما را به اندیشه و تأمل وامی دارد؟
باید فیلم هایش را و بخصوص آخرین فیلم هایش را با دقت تماشا کنم. شاید پیام های واپسین این انسان دوست داشتنی در میان آنها پنهان باشد.