به نام خدا
حفظ دادهها
دانشگاه ملی پژوهش، مسکو، فدراسیون روسیه
کلید واژه ها: حفظ داده ، قانون اروپایی ، حقوق بشر ، امنیت ملی
نوشته شده توسط Elsevier Ltd. همه حقوق محفوظ است.
چکیده
استفاده از دستگاههای ارتباطی تلفن همراه ما اطلاعات خوبی در مورد ما میدهد.
اغلب این مورد وجود دارد که تعداد چه چیزی، در چه زمان و فرکانسی و در مورد تلفنهای همراه از کجا و به چه مکانهای جغرافیایی میتواند به عنوان محتوای واقعی پیامها برای نیروهای انتظامی و سازمانهای امنیت ملی آشکار شود.
با این حال، به ناچار، این امر ممکن است شامل پردازش دادههای مربوط به میلیون ها نفر باشد که تمایلی به مشارکت در رفتار غیر قانونی ندارند.
ثابت شدهاست که ایجاد یک رژیم حقوقی برای حفظ دادهها که ادعاهای نهادهای انتظامی برای پیشگیری و ردیابی فعالیتهای جنایی و تروریستی را متعادل سازد، کار دشواری است.
تعدادی از چالشهای قانونی قبل از دادگاههای بریتانیا و اروپا مطرح شدهاند و این یادداشت به دنبال در نظر گرفتن و قرار دادن در زمینه دادخواهی اخیر در مورد قانونی بودن قانون حفظ داده و قدرتهای تحقیقاتی بریتانیا در سال ۲۰۱۴ است (واتسون و دیگران در برابر وزیر امور خارجه] ۲۰۱۸ EWCA Civ [۷۰).
1-مقدمه
رای اخیر دادگاه تجدید نظر در پرونده
وزیر امور خارجه علیه واتسون و دیگران 1 آخرین مرحله را نشان می دهد
در یک نبرد طولانی و بدون شک مداوم در برابر دادگاه های داخلی و اروپایی. مقررات ارتباطات
حریم خصوصی ، با خواسته های فرد ، مسائل دشواری را ایجاد می کند و
انتظارات از حریم خصوصی نیاز به تعادل در برابر طیف وسیعی دارد
از عوامل دیگر ، عمدتا مربوط به نقش قانونگذاری و آژانس های امنیت ملی در تلاش برای جلوگیری از
یا اقدامات غیرقانونی را کشف کنید
تکنولوژی همیشه در این فرآیند که هم توسط ناظران و هم توسط نگهبانان مورد استفاده قرار میگیرد، نقش داشتهاست. ظهور ارتباطات الکترونیکی در قرن ۱۹ امکان برقراری ارتباط فوری مجازی را صرفنظر از فاصله و با استفاده از رمزنگاری با سطح بالایی از ناشناسی فراهم کرد.
چیزی نیست که تلگراف الکتریکی به عنوان "اینترنت ویکتوریا" به آن اشاره شدهباشد (مراجعه به کتاب تام استنسج با این نام). انتشارات بلومزبری ۱۹۹۹.
ما اکنون در عصر ارتباطات الکترونیکی پیوسته زندگی میکنیم.
افراد به طور مداوم با استفاده از تلفن همراه چه برای تماسهای صوتی و چه برای متن و یا پیامهای ایمیل ارتباط برقرار میکنند، که میلیاردها آنها هر روز ارسال میشوند.
بسیاری از میلیون ها نفر برای دریافت و در بسیاری از موارد برای انتقال اطلاعات با استفاده از سایتهای شبکههای اجتماعی به اینترنت تکیه میکنند.
همه این فعالیتها شامل ترک مسیرهای الکترونیکی است و یکی از مسائل کلیدی قانونی مربوط به میزان نظارت سازمانهای اجرای قانون بر این فعالیتها میباشد.
تمایز گستردهای را می توان بین نظارت بر محتوای ارتباطات فردی قائل شد، عملی که، از هم پاشیده شدن رسانهها، ممکن است بر زندگی روزمره و فعالیتهای تعداد نسبتا کمی از افراد و نظارت بر دادههای ارتباطات تاثیر بگذارد.
افراد به جزی از الگوهای ارتباطی هستند. اینکه ،چه کسی با چه کسی و با چه فرکانسی تماس می گیرد
ممکن است به اندازه محتوای ارتباطات و بیشتر بحث حاضر مربوط به آنچه که هست برای یک محقق مهم باشد
به طور کلی به عنوان "داده های ارتباطی" شناخته می شود. این تقریباً همه جنبه های ارتباطی دیگر از جمله محتوای واقعی را در بر می گیر
این اظهارنظر منصفانه است که هر اقدامی که انجام می دهیم ، اطلاعاتی درباره خود ما ارائه می دهد. این همیشه بوده است. ما نمی توانیم در خلا زندگی کنیم و همیشه به خرید کالاها و خدمات از افراد دیگر احتیاج داشته ایم. آنچه در مورد شیوه های داده مدرن جدید است
تشبیه گاهی اوقات با ساخت یک شبکه عنکبوتی از مسیرهای داده انجام می شود. با این حال ، تفاوت در این است که ما مگس هستیم و تماشاگران عنکبوت هستند. برخلاف مثال بندپایان که عنکبوت شبکه ایجاد می کند ، مگس های انسان مواد لازم برای تله ای را که ممکن است در آن قرار بگیرند تولید می کنند
اشکال مدرن ارتباطات باعث ایجاد تهدید برای کاربران و تماشاگران می شود. اشکال سنتی رهگیری در زمان واقعی به دلیل استفاده از فناوری هایی مانند سوئیچینگ بسته ، که یک پیام را به بسته های جداگانه ای برای هدف انتقال تقسیم می کند ، با هر بسته که به طور بالقوه به طور متفاوتی هدایت می شود ، دشوار است. با این وجود پیام توسط یک واسطه دوباره جمع می شود و یک اپراتور در مقیاس بزرگ مانند Google داده های مربوط به میلیون ها کاربر را در خود نگه می دارد. همکاری بخشی از آن با درخواست های اجرای قانون برای دسترسی به داده ها دسترسی سریع به محتوای پیام ها و همچنین داده های ارتباطی را تسهیل می کند.
2. پیشینه حقوقی
مانند هر ابزاری ، داده ها را می توان به دو صورت مطلوب و نامطلوب استفاده کرد. یک وظیفه اصلی این قانون حداکثر رساندن پتانسیل مورد اول و به حداقل رساندن خطرات مورد دوم است. در شرایط فعلی ، یک نقطه شروع مفید در قانون حمایت از داده ها یافت می شود ، که در اعمال 1984 و 1998 این اصل را فرموله کرده است که داده ها نباید بیشتر از آنچه برای هدف اولیه بدست آمده نگه داشته شوند. به خودی خود تعیین موضوع آسان نیست. داده ها به خوبی می توانند برای اهداف مختلف به دست آمده و پردازش شوند. که در
در بعضی موارد ، ممکن است داده ها پس از مدت زمانی مشخص ناشناس شوند
اگرچه بحث در مورد تأثیرگذاری چنین تکنیک هایی وجود دارد
از توانایی پردازش رایانه های مدرن برخوردار است.
با این حال ، این یک محدودیت بالقوه قابل توجه است و اولین اقدام قانونی در جهت حمایت از نگهداری اطلاعات با قانون مبارزه با جرم و تروریسم در سال 2001 انجام شد ، به شرطی که کنترل کننده های داده برای پشتیبانی از داده ها ممکن است داده ها را برای مدت طولانی تر از حد لازم حفظ کنند. منافع اجرای قانون. یک آیین نامه داوطلبانه تحت قانون این قانون معرفی شد که فرم های فرم های مربوط به دسترسی به چنین داده های ارتباطی را توسط سازمان های اجرای قانون جستجو می کند
اگرچه نادیده گرفتن پیامدهای مالی ذخیره اطلاعات آسان است ، اما این یک فعالیت بدون هزینه نیست و موضوعی که به طور برجسته در بحث حفظ داده مطرح شده است ، مربوط به سوال "چه کسی پرداخت می کند؟" توانایی پرداخت برای نگهداری اطلاعاتی که ممکن است برای اجرای قانون مفید باشد ثابت کرد که جذابیت چندانی برای شرکت ها ندارد. رویکرد قانون 2001 اساساً در سطح اتحادیه اروپا با تصویب دستورالعمل 2002/20 / EC پارلمان اروپا و شورای 7 مارس 2002 در مورد مجوز شبکه ها و خدمات ارتباطات الکترونیکی دنبال شد ("دستورالعمل مجوز")
گام بعدی حرکت به سمت اجبار بود و انگیزه عمدتا از قوانین اتحادیه اروپا در قالب دستورالعمل 2006 در مورد نگهداری داده های تولید شده یا پردازش شده در ارتباط با ارائه خدمات ارتباطات الکترونیکی در دسترس عموم یا شبکه های ارتباطات عمومی بود. این رویکرد در انگلستان به مرحله ای اتخاذ شد که معیار اصلی آن مقررات نگهداری داده (دستورالعمل EC )در سال 2009 بود
تا این مرحله ، نگهداری اطلاعات از ماه عسل قانونی - و نه سیاسی - لذت می برد. با تصمیم سال 2014 دادگاه دادگستری اروپا در پرونده حقوق دیجیتال ایرلند علیه وزیر ارتباطات ، اوضاع به میزان قابل توجهی تغییر کرد. دادگاه در اینجا دستورالعمل نگهداری داده های سال 2006 را فاقد اعتبار دانست ، اساساً به این دلیل که این یک پاسخ نامتناسب به خطرات بی چون و چرا است.
تأثیر قضاوت درباره حقوق دیجیتال ایجاد تردید شدید در مورد صحت قوانین اجرایی انگلستان بود. پاسخ تقنینی به این امر به صورت مفاد قانون نگهداری داده ها و اختیارات تحقیق 2014 ( (DRIPAدر آمده است. این اقدام خود مورد اعتراض حقوقی قرار گرفت و پس از درخواست صدور رای مقدماتی از دادگاه تجدیدنظر ، توسط دادگاه اروپا باطل اعلام شد. این پرونده با استناد از دادگاه های سوئد برای صدور رای در مورد قانونی بودن جنبه های قانون سوئد در این زمینه پیوست. بار دیگر ، دادگاه خلاف این قانون را رأی داد. دلایل آن تقریباً مشابه دلایل قبلی آن بود. طبق دستورالعمل 2002/58 ، باید تفسیر می شد
به عنوان مانع قانون ملی حاکم بر حفاظت و امنیت ترافیک و داده های مکانی و به ویژه دسترسی مقامات ملی صالح به داده های حفظ شده ، در صورتی که هدف دنبال شده توسط آن ، در زمینه مبارزه با جرم ، فقط به این محدود نمی شود مبارزه با جرم جدی ، جایی که دسترسی منوط به بررسی قبلی توسط دادگاه یا یک مقام اداری مستقل نیست
بنابراین ، انتقادات از این قانون اساسی و رویه ای بود. این ترکیبی است که از آغاز رهگیری قانون ارتباطات ، روابط انگلیس با دادگاه اروپا و دیوان حقوق بشر را مخدوش کرده است. در پرونده اصلی مالون که منجر به تصویب قانون رهگیری ارتباطات 2000 شد ، دادگاه حقوق بشر اروپا اعلام کرد که انگلستان با اجازه دادن
بدون تصویب وزیر یا قضاوت. این قانون چنین مروری را پیش بینی می کرد اما به نکته اساسی تری در مورد دلایلی که ممکن است تصویب به طور معتبر درخواست و اعطا شود پرداخته نشد. رأی دیوان عدالت اروپا براساس هر دو جنبه بود. قانون انگلستان مورد انتقاد قرار گرفت هم به دلیل عدم اتخاذ طبقه بندی مربوط به شدت جرایمی که می تواند به عنوان محرکی برای اعمال مقررات مربوط به دسترسی به داده های ارتباطی باشد و هم به دلیل عدم مجوزهای اعمال شده قبل از درخواست برای دسترسی توسط سازمان های اجرای قانون در بخش عمده ای دادرسی در دادگاه تجدیدنظر از لحاظ عملی دارای اهمیت محدود بود زیرا زمان بازگشت پرونده (که یک تصمیم مشترک مربوط به قوانین انگلیس و سوئد بود) از دادگاه اروپا به دادگاه تجدیدنظر رسید ، بخشهای مربوط قانون 2014 از تاریخ 31 دسامبر 2017 با لازم الاجرا شدن مفاد قانون اختیارات تحقیق 2016 لغو شده بود. بنابراین از دادگاه تجدید نظر خواسته شد تا تعدادی از اظهارات تایید کننده غیرقانونی بودن مقررات مواد 2014 با توجه به یافته های دادگاه اروپا در پاسخ به سوال اقدام کنید
ماده 15 (1) از دستورالعمل 2002/58 ، اصلاح شده با بخشنامه 2009/136 قرائت شده در پرتو مواد 7 ، 8 و 11 و ماده 52 (1) منشور حقوق اساسی باید به عنوان جلوگیری از قوانین ملی حاکم بر قانون تفسیر شود حفاظت و امنیت اطلاعات مربوط به ترافیک و مکان و به ویژه دسترسی مقامات ذیصلاح ملی به داده های حفظ شده ، در صورتی که هدف دستیابی به آن در زمینه مبارزه با جرم محدود نشده باشد ، فقط در مبارزه با جرایم جدی ، دسترسی موضوع نیست
به بازبینی قبلی دادگاه یا اختیارات اداری مستقل ، و در صورت عدم نیاز به داده های مربوط
باید در اتحادیه اروپا حفظ شود
این قانون حکم داد که زمینه پیشگیری ، تحقیق ، کشف و پیگرد قانونی از جرایم جنایی ، به این نتیجه که DRIPA تا آنجا که اجازه دسترسی به داده های حفظ شده را می دهد ، در صورت عدم دسترسی به داده های حفظ شده ، فقط با قانون اتحادیه اروپا مغایرت دارد برای مقابله با جرم جدی ، یا جایی که دسترسی تحت بررسی قبلی توسط دادگاه یا یک مقام اداری مستقل نبوده است.
و ادامه داد:
بخش 1 قانون نگهداری اطلاعات و اختیارات تحقیق 2014 تا آنجا که برای اهداف پیشگیری ، تحقیق ، کشف و پیگرد قانونی از جرایم جنایی ، اجازه دسترسی به داده های حفظ شده را ندارد - (الف) درصورتی که شی به دنبال آن دسترسی فقط محدود به مبارزه با جرایم جدی نبود. یا (ب) در صورتی که دسترسی منوط به بررسی قبلی توسط دادگاه یا یک مقام اداری مستقل نبوده است.
با توجه به لغو مفاد قانون 2014 ، این یافته از اهمیت عملی محدودی برخوردار است ، گرچه همانطور که در زیر بحث خواهد شد ، دعاوی مربوط به قانونی بودن شیوه های نگهداری اطلاعات همچنان ادامه دارد.
ماده 15 (1) دستورالعمل 2002/58 / EC پارلمان اروپا و شورای 12 ژوئیه 2002 در مورد پردازش اطلاعات شخصی و محافظت از حریم خصوصی در بخش ارتباطات الکترونیکی (بخشنامه حریم خصوصی و ارتباطات الکترونیکی) ، اصلاح شده با بخشنامه 2009/136 / EC پارلمان اروپا و شورای 25 نوامبر 2009 ، با توجه به مواد 7 ، 8 و 11 و ماده 52 (1) منشور حقوق اساسی اتحادیه اروپا ، تفسیر شود به عنوان منع قانونگذاری ملی ، که به منظور مبارزه با جرم و جنایت ، نگهداری عمومی و بی رویه کلیه داده های ترافیک و موقعیت مکانی همه مشترکین و کاربران ثبت شده مربوط به کلیه ابزارهای ارتباط الکترونیکی را فراهم می کند.
به طور موثر ، از دادگاه خواسته شد تا در مورد قانونی بودن نگهداری داده ها به طور كلی - در مورد آنچه كه قدم گذاشته است ، رای دهد. دادگاه تجدیدنظر نیز رویکردی مشابه را اتخاذ كرد و از صدور اعلامیه در این مورد خودداری كرد ، بیشتر به این دلیل كه همانطور كه در زیر بحث شد ، موضوع مورد بحث و گفتگو در دادگاه ها بود
3-آینده حافظت داده ها
در حال حاضر دو پرونده دیگر در دادگاههای انگلستان در رابطه با قانونی بودن حفظ دادهها وجود دارد.
پرونده حریم خصوصی بینالمللی در برابر وزیر امور خارجه و امور کشورهای مشترکالمنافع، ۱۱ پرونده را در دادگاه دولتهای تحقیق در ژوئن ۲۰۱۷ با حکم صادر شده در سپتامبر ۲۰۱۷، که منجر به ارجاع دیگری به دادگاه اروپا شد، تشکیل داد.
همانطور که از نام آن پیداست، حفظ دادهها در درجه اول مربوط به حفظ دادهها است.
اگرچه این امر به ناچار شامل نگهداری دادههای مربوط به فعالیتهای ارتباطی بسیاری از افراد میشود، اما درخواستهای سازمانهای اجرای قانون برای دسترسی به دادهها محدود به آن چیزی است که مربوط به افراد خاص است.
از منابع جدیدتر و مرتبط با قابلیتهای پردازش ذاتی در سیستمهای فنآوری اطلاعات مدرن، مفاهیم دادههای ارتباطات انبوه و دادههای شخصی انبوه هستند.
دسترسی و استفاده از این ابزارها به ابزار کلیدی در اسلحهخانه آژانسهای امنیت ملی تبدیل شدهاست.
به ناچار، پردازش انبوه دادهها شامل رسیدگی به دادههای مربوط به افرادی است که در هیچ نوع فعالیت تروریستی یا جنایی دخیل نیستند.
همانطور که توسط دونالد رامسفلد، وزیر امور خارجه آمریکا در آن زمان بیان شد:
شناخته شده های شناخته شده وجود دارد. اینها چیزهایی است که میدانیم و می دانیم.
ناشناخته های شناخته شده ای وجود دارد. یعنی چیزهایی وجود دارد که ما می دانیم نمی دانیم. اما همچنین ناشناخته ای از ناشناخته ها وجود دارد. چیزهایی وجود دارد که ما نمی دانیم آنها را نمی دانیم
اساسا استفاده از دادههای ارتباطات کلان به منظور اجازه دادن به آژانسهای اطلاعات امنیتی برای شناسایی تهدیدات ناشناخته قبل از تبدیل شدن آنها به واقعیت یا تعیین میزان توطئهها سریعتر از آنچه که با استفاده از رژیمهای حفظ و دسترسی سنتی دادهها امکان پذیر بود، در نظر گرفته شدهاست.
مرجع قانونی برای کسب دادههای ارتباطات کلان توسط آژانسهای امنیتی و اطلاعاتی در بخش ۹۴ قانون ارتباطات سال ۱۹۹۴ یافت شدهاست.
در دادگاه پذیرفته شد که نهادها، به استثنای یک مورد، از اختیارات قانونی برای وادار کردن فراهم کنندگان ارتباطات به تحویل دادههای شخصی کلان استفاده نکرده بودند.
با این حال، این دادهها در ارتباط با دادههای ارتباطات انبوه تحت هدایت وزیر امور خارجه مطابق با بخش ۹۴ مورد استفاده قرار گرفتند.
در ابتدا هیچ گونه تایید عمومی در مورد استفاده از بخش ۹۴ قدرت وجود نداشت، این واقعیت که باعث شد یک دادگاه بدوی حکم ۱۳ مورد را صادر کند که رویکرد بریتانیا با الزامات اروپا مطابقت ندارد.
با این حال، تایید توسط دولت عمل برای برآوردن این درخواستها کافی در نظر گرفته شد. مورد بعدی مربوط به قانونی بودن عمل به خودی خود بود و منجر به ارجاع به دادگاه اروپا برای یک حکم اولیه شد.
اقدامات بیشتر در رابطه با قانون قدرتهای تحقیقاتی سال ۲۰۱۶ آغاز شدهاست و احتمالا دوباره به دادگاه اروپا ارجاع داده میشود.
با توجه به جدول زمانی که در آن هیات اروپایی در حال شنیدن استدلالها در موارد و واگذاری احکام (به طور کلی حداقل ۱۸ ماه)است، احتمال دارد که بریتانیا تا زمان صدور حکم اتحادیه اروپا را ترک کند.
به طور کلی، به نظر میرسد که دیوان دادگستری اروپا بیشتر از همتایان بریتانیایی خود از حقوق بشر حمایت کردهاست.
با این حال، این تنها نهاد قضایی اروپا نیست و بخشی از آن به دادگاه عدالت اتحادیه اروپا ارجاع دارد که ممکن است به عنوان فیلتری بین بریتانیا و دادگاه حقوق بشر اروپا عمل کرده باشد.
ممکن است یک نتیجه از Brexit اعتماد به نهادهای قضایی حقوق بشر را افزایش دهد.
تقدیر و تشکر
این مقاله در چارچوب برنامه تحقیقات پایه در دانشکده عالی اقتصاد دانشگاه تحقیقات ملی (HSE)آماده شد و در چارچوب یارانه پروژه برتری آکادمیک روسیه "۵ - ۱۰۰" پشتیبانی شد.
دانلود مقاله : فایل اصلی مقاله