ذهن مریض
ذهن مریض
خواندن ۱ دقیقه·۱ ماه پیش

فردا


فردا

______

_اگر همین طور پیش برود دنیا نابود خواهد شد.
_واقعا؟! تنهایی فکر کردید قربان؟
_هه! من و تنهایی فکر کردن؟
_اینطور به نظر میاد.
_هووم. ظاهر امر همیشه با باطنش یکی نیست.
_میشه دیگه تنهایی فکر نکنید!
_بحثم جدیه. دنیا داره نابود میشه.
_بله و تو داری نابودش می کنی.
_نه تنها من بلکه همه انسان ها دارن این کار را می کنن.
_من را قاطی انسان ها نکن.
_هه. فرشته ی کی بودی تو!
_مگه بحثت جدی نبود؟
_تو اول سر شوخی را باز کردی. یعنی چی که من را قاطی انسان ها نکن. نه تنها داریم زمین را نابود می کنیم بلکه داریم کل دنیا را نابود می کنیم.
_تو این بحث جدیت کاری از دستم برمیاد؟
_هووم. هنوز هم پیش روان پزشک میری؟
_به نظرم تو هم بری دنیا کمتر تو خطر می افته.
_بحثم جدیه.
_یکبار دیگه این جمله را تکرار کنی از دنیا محوت می کنم.
_محو دوست ندارم، نامرئی بهتره؛ هه.
_لعنت به این بحث جدیت. یکذره حرف بزن ببینم یعنی چی که دنیا داره نابود میشه.
_دقیقا به همین سادگیه. به همین سادگی که میگی دنیا نابود میشه، دنیا نابود میشه!
_هووم. جدی می فرمایید؟!
_بحث...
_جرئت داری کلمه بعدی را به زبان بیار.
_نه نه. می خواستم بگم بحث نابودی دنیا یک مسئله ی مهمه. اگر زودتر کاری نکنیم دیگه فردایی وجود نداره.
_وقتی فردایی وجود نداره چرا باید برای فردایی که نیست کاری کنیم؟
نویسندگیمتنداستانداستانک
یکی که عاشق ریاضیه و تو اوقات فراغتش نوشته هایی هم می نویسه(میگن نوشته هات مریضه و منم میگم باشه:)
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید