ویرگول
ورودثبت نام
مهدیس رحیمی
مهدیس رحیمی
خواندن ۱ دقیقه·۱ سال پیش

فضیلتی شکننده در زمانه‌ای شکننده

با چشمان باز ایستادن در برابر واقعیتی که روبه‌رویمان است شجاعت می‌خواهد، و روی‌برنگرداندن از آن، شکیبایی، و قطعیت‌نداشتن دربارۀ اینکه آنجا همه‌چیز به پایان می‌رسد: این امید است.

امید -نه به اینکه همه‌چیز در آخر درست خواهد شد، بلکه به اینکه هیچ‌چیز هرگز واقعاً به آخر نمی‌رسد؛ به اینکه «شکافی در همه‌چیز» است، به قول آن ترانۀ لئونارد کوهن، هم در خوبی و هم در بدی، طوری که هیچ‌وقت هیچ‌کدامِ این‌ها برای همیشه ما را بدرود نخواهند گفت. این همان عقیدۀ تزلزل‌ناپذیر نیست که می‌گوید همه‌چیز محکوم به بهترشدن است -آن خوش‌بینیِ ناپخته نیست که دیگر در این جهانِ درحال‌زوال فضیلت به حساب نمی‌آید، بلکه شاید رذیلت اصلی ما هم از آب درآید. شاید راحت‌تر باشد که تلاش‌هایمان را زیر پرچمِ موفقیت‌های تضمین‌شده ببریم، اما این راحتی فریبی بیش نیست، چون وقتی ممکن است با انفعال یا تقدیرباوری دلسرد شویم، با شکست‌های پیاپی نیز ممکن است تحلیل برویم. به‌جای این‌ها، آنچه بدبینیِ امیدوارانه طلب می‌کند این است که حتی وقتی اطمینانی در کار نیست دست از تلاش نکشیم، بدون اینکه از تلاش‌هایمان توقعی داشته باشیم به‌جز علم به اینکه در مقام فاعلانِ اخلاقی، در زمانۀ تغییر، آنچه را وظیفه داشتیم انجام دادیم. شاید این کمترین حد امیدواری باشد، غم‌بارترین شکل تسلی باشد -اما همچنین شاید همان چیزی باشد که بیشترین کمک را در زمانۀ پیشِ رو به ما بکند، به‌مثابۀ یک ارزش، یک آری، کاری از سرِ شور اخلاقی: فضیلتی شکننده در زمانه‌ای شکننده.


لینک مقاله:

https://tarjomaan.com/%da%86%d8%b7%d9%88%d8%b1-%d8%a8%d8%af%d8%a8%d9%8a%d9%86-%d8%a8%d8%a7%d8%b4%d9%8a%d9%85-%d9%88-%d8%a7%d9%85%d9%8a%d8%af%d9%88%d8%a7%d8%b1%d8%9f/

مهندس_دیجیتال مارکتر
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید