امیرحسین کلاکی
امیرحسین کلاکی
خواندن ۲۸ دقیقه·۳ سال پیش

کاربرد فناوری اطلاعات در اقتصاد خلاق

به نام خدا

ترجمه مقاله ISI کاربرد فناوری اطلاعات در اقتصاد خلاق: تولید در مقابل تولید صنایع خلاق هدف اصلی این مقاله بررسی توسعه تاریخی کاربرد IT، روابط آن با استراتژی شرکت و تاثیر آن بر عملکرد شرکت است.

اهداف ثانویه بررسی تجربی روابط بالا و تفاوت‌های موجود در این روابط بین صنایع خلاق و تولیدی و شناسایی قدرتمندترین ویژگی‌های IT برای موفقیت یک شرکت در هر صنعت در کره است.

یافته‌های این تحقیق تایید کرد که استفاده از IT چندین نوع مزیت رقابتی مانند کارایی، تهدید، عملکرد، حمله و یکپارچه‌سازی را فراهم می‌کند و به طور قابل‌ توجهی به عملکرد شرکت کمک می‌کند.

کاربرد IT نقش مهمی در میانجی گری بین استراتژی شرکت و عملکرد ایفا می‌کند.

یافته‌های این تحقیق نشان می‌دهد که ویژگی‌های IT کارایی و یکپارچگی دو مزیت رقابتی قدرتمند برای شرکت‌ها هستند.

نتایج این تحقیق نشان می‌دهد که استراتژی شرکت در ارائه عملکرد بالا در صنایع خلاق و تولیدی ضروری است.

شرکت‌های فعال در صنایع خلاق باید به طور جدی ویژگی‌های IT بهره ‌وری و تهدید را در نظر بگیرند، در حالی که شرکت‌های فعال در صنایع تولیدی باید عمیقا ویژگی‌های IT بهره‌ وری و یکپارچگی را در نظر بگیرند. ​

​​ ۱. مقدمه

فن‌آوری اطلاعات (‏IT)‏ یک عنصر حیاتی برای کسب‌ وکار امروز است.

این فناوری از استراتژی شرکت پشتیبانی می‌کند و مقدار قابل‌توجهی از منابع شرکت را مصرف می‌کند.

هزینه‌های جهانی IT در سال ۲۰۱۱ به ۳ / ۷ تریلیون دلار رسید، یعنی افزایشی تقریبا ۸ درصدی نسبت به سال گذشته، و پیش‌بینی می‌شود که به افزایش خود ادامه دهد.

با این حال، IT نشان ‌دهنده یک سرمایه ‌گذاری قابل ‌توجه برای هر شرکتی در محیط تجاری امروزی بوده است و نتایج می‌تواند فاجعه ‌بار باشد اگر سرمایه‌گذاری IT سازمان را از نظر استراتژیک با عملکرد بهتر از رقبای خود پشتیبانی نکند.

IT ویژگی‌های ذاتی دارد که می‌تواند به طور متفاوت برای احتمالات مختلف مورد استفاده قرار گیرد.

برای مثال،

یکی از ویژگی‌های IT، کارایی است که جز مهمی از استراتژی رهبری هزینه شرکت می‌باشد. (Sethi and King, 1994) بنابراین، ارزیابی دقیق روابط میان کاربرد IT، استراتژی شرکت و عملکرد شرکت برای بقا و رشد سازمانی ضروری است.​

اصطلاح اقتصاد خلاق که اولین بار توسط هاوکینز (‏۲۰۰۱) ‏ابداع شد، توجه جهانی را به خود جلب کرده‌است.

اقتصاد خلاق می‌تواند به عنوان سیاستی تعریف شود که هدف آن ایجاد رشد جدید از طریق عملیات اقتصادی است که خلاقیت، هم‌گرایی دانش، و فن‌آوری علمی پیشرفته را براساس یادگیری هماهنگ، و در نتیجه ایجاد یک بازار جدید و مشاغل جدید ترویج می‌دهد. ​ این را می توان به عنوان نماینده یک پارادایم جدید در توسعه اقتصادی استنباط کرد که از مدل اقتصادی تعقیب - اندیمیتات و به دنبال آن اکثر کشورهای در حال توسعه تا به حال تکامل ‌یافته است (‏آژانس جامعه اطلاعات ملی، ۲۰۱۳)‏. ​ به گفته هاوکینز (‏۲۰۰۱)‏، اقتصاد خلاق شامل تبلیغات، معماری، هنر، صنایع دستی، طراحی، مد، فیلم، موسیقی، هنرهای نمایشی، انتشار، R & D، نرم‌افزار، اسباب‌بازی و بازی، تلویزیون و رادیو و بازی‌های ویدیویی است

بررسی تفاوت‌های قابل‌توجه در کاربرد IT در خلاقیت و تولید و از آنجا که نتایج این تحقیق می‌تواند ماهیت و ویژگی‌های اقتصاد خلاق را بهتر روشن سازد، صنایع متعهد به ارزشمند بودن هستند. ​

هدف اصلی این مقاله بررسی توسعه تاریخی کاربرد IT، روابط آن با استراتژی شرکت، و تاثیر آن بر عملکرد شرکت است

.اهداف ثانویه بررسی تجربی روابط بالا و تفاوت‌های موجود در این روابط بین صنایع خلاق و تولیدی و شناسایی قدرتمندترین ویژگی‌های IT برای موفقیت یک شرکت در هر صنعت در کره است. ​

۲. پس‌زمینه نظری

۲.۱. کاربرد فن‌آوری اطلاعات (‏IT)

​​​​​در اواخر دهه ۱۹۷۰، محققان سیستم اطلاعات (‏IS) ‏مزیت رقابتی به ‌دست ‌آمده توسط برخی شرکت ‌ها را به رسمیت شناختند زیرا آن‌ها از IT و / یا IS به طور نوآورانه برای کاهش هزینه‌ها و / یا افزایش درآمدها استفاده می‌کردند.

علی‌ رغم نارس بودن نظری، گرستین و ریزمن (‏۱۹۸۲) ‏اولین کسانی بودند که ویژگی‌های IT را مورد بررسی قرار دادند. پارسونز (‏۱۹۸۳)‏ اولین تحقیق در مورد چارچوب IT را منتشر کرد و سه سطح استراتژی، شرکت و صنعت را پیشنهاد داد. مک فارلان و همکاران (‏۱۹۸۳) یک مدل شبکه استراتژیک برای ارزیابی اهمیت استراتژیک IS موجود و هدف معرفی شده‌است. بعدها، مک فارلان (‏۱۹۸۴) ‏فرصت‌هایی را برای ساخت استراتژیک پنج نیروی رقابتی پورتر (‏۱۹۸۰) ‏با استفاده از IS پیشنهاد کرد.

چارچوب‌های پیچیده‌ تر با پیشرفت در تحقیقات IT معرفی شده‌اند. مدل چرخه حیات منابع مشتری توسط ایوز و لیرماه (‏۱۹۸۴) ‏توسعه داده شد و چارچوب فرصت استراتژیک توسط بنجامین و همکاران (‏۱۹۸۴)‏ پیشنهاد شد . پورتر و میلار (‏۱۹۸۵)‏ مدل تحلیل زنجیره ارزش را معرفی کردند، که تبدیل به پراستنادترین چارچوب IT شد. کارهای بنیادی و نظری که از سال ۱۹۸۷ شروع به ظهور کردند، چارچوب تحقیق را گسترش دادند تا شامل آزمایش‌های میدانی، مدل‌های ریاضی، مطالعات تجربی و مطالعات موردی عمیق تری باشند .باکوس و تریسی (‏۱۹۸۶)‏ یک مدل علت از ویژگی‌های IT را توسعه دادند. مالون و همکاران (‏۱۹۸۷ (بازارهای الکترونیکی و نظریه سلسله ‌مراتب الکترونیکی معرفی شده‌اند.

مطالعات موردی عمیق توسط جانستون و کارریکو (‏۱۹۸۸) ‏گزارش شده‌است.

باکوس ‏و باروا و همکاران (‏۱۹۹۱) مدل‌های ریاضی توسعه ‌یافته برای ارزیابی جنبه‌های اقتصادی سرمایه ‌گذاری‌های فن‌آوری اطلاعات و یک جنبش رادیکال جدید مبتنی بر فن‌آوری اطلاعات، مهندسی مجدد کسب‌ وکار ‏ BR، در دهه ۱۹۹۰ شروع به ظهور کرد. ​

با وجود اختلاف‌نظرهایی که در مورد اینکه آیا BR می‌تواند به عنوان روش مبتنی بر فن‌آوری اطلاعات طبقه‌بندی شود یا خیر وجود دارد، اکثر محققان IS توافق کرده‌اند که BR ابزار مهمی است که دارای ویژگی‌های استراتژیک فن‌آوری اطلاعات می‌باشد.

(Hammer, 1990; Hammer and Champy, 1993; Davenport and Short, 1990; Davenport, 1993)

با پیشرفت در هر دو بخش دانشگاهی و مدیریتی، مقالات سیستماتیک‌ تر و نظریه ‌پردازی منتشر شدند. فنی وآیوس (‏۱۹۹۰)‏ چارچوبی را برای ارزیابی پایداری براساس زمان پاسخ پیش‌بینی‌ شده رقابتی، تفاوت‌های میان رقبا، و پتانسیل کاربرد برای پیش دستی پاسخ‌های رقابتی ارائه کردند. برگرون و همکاران (‏۱۹۹۱) برای شناسایی ویژگی‌های IS از منظر مزیت رقابتی، دو روش معروف (‏زنجیره ارزش پورتر و رویکرد استراتژیک ویزمنز) ‏را به کار برده و مقایسه کردند.​

دسته دیگری از تحقیقات به بررسی عوامل در توسعه کاربرد استراتژیک IT پرداختند (‏کرکمار و لوکاس ۱۹۹۱؛ کینگ و ساشروال ۱۹۹۲؛ تئو و کینگ، ۱۹۹۴؛ کینگ و تئو ۱۹۹۶)‏

در مقابل ، موارد کاربرد استراتژیک دنیای واقعی توسط * کلمنز و رو (‏۱۹۹۱)* ‏و *کتتینگر و همکاران (‏۱۹۹۴)‏* به خوبی مستند شده‌اند.

کلمنز و رو (‏۱۹۹۱)‏ بیان کردند که شرکت‌هایی که به دنبال مزیت رقابتی از طریق کاربرد نوآورانه IT هستند، معمولا به قدرت منبع منحصر به فرد شرکت نوآور تکیه می‌کنند، نه به سختی رقبا در کپی کردن تکنولوژی، به منظور محافظت و حفظ این مزیت. به طور مشابه، تجزیه و تحلیل مبتنی بر منابع توسط ماتا و همکاران (‏۱۹۹۵) ‏انجام شد.

نویمان و همکاران (‏۱۹۹۲) به دنبال ساخت معیاری بود که به یک سازمان اجازه دهد موقعیت خود را در شبکه استراتژیک از طریق تجزیه و تحلیل تعداد کمی از متغیرهای سازمانی قابل‌اندازه ‌گیری و IS پیدا کند.

با توجه به مسائل ریسک، مک گای و همکاران (‏۱۹۹۴) ادامه دادند که اجرای IT شامل ریسک‌های قابل‌توجهی هم از سوی منابع خارجی و هم تکنولوژی و فرآیند پیاده‌سازی بشود .

استراتژی مناسب مدیریت ریسک به ماهیت ریسک و دیگر متغیرهای موقعیتی بستگی دارد که محدوده انتخاب سازمان را تحت‌تاثیر قرار می‌دهند. ​

اگرچه تحقیق مذکور ویژگی‌های مختلف IT را شناسایی و تجزیه و تحلیل کرده‌است، اما کار جامع کمی در مورد اندازه ‌گیری تاثیر کاربرد IT تا دهه ۱۹۹۰ که ستهی و کینگ (‏۱۹۹۴) ‏مقاله برجسته خود را منتشر کردند، انجام شده‌است.

آن‌ها ابتدا معیارهای آزمایشی تجربی را برای ارزیابی میزان مزیت رقابتی IT معرفی کردند و سپس هفت ویژگی زیر از ابعاد IT را شناسایی کردند

1. کارایی فعالیت اولیه

2. بهره‌وری فعالیت پشتیبانی

3. عملکرد مدیریت منابع

4. عملکرد کسب منابع

5. تهدید

6. پیشدستی و همکوشی

این اندازه‌گیری تجربی ویژگی‌های IT مبنایی را برای تحقیقات آینده IT برای توجیه، ارزیابی و تایید نقش IT در سازمان‌ها فراهم می‌کند. ​

تحقیق در مورد ویژگی‌های IT و تحقیق در زمینه رقابت IT به تازگی پدید آمده‌است. تانریدی و همکاران (‏۲۰۱۰) ویژگی‌های IT را مورد مطالعه قرار داده و در مورد جستجوی IS برای کسب ‌وکار سازگار پیچیده اظهار نظر کردند. جالب توجه است که نقش پوشش مرزی IT تمرکز اصلی پژوهش دوان و رنز (‏۲۰۱۱) ‏بود که در آن آن‌ها تاثیر IT بر ریسک شرکت و عملکرد بازگشت را بررسی کردند.

پاولوو و آل ساووی (‏۲۰۰۶) ‏نفوذ IT در محیط‌های آشفته براساس توسعه محصول جدید را تحلیل کردند. ارزش استراتژیک IT به صورت مفهومی و تحلیلی توسط اوه و پینسونالت (‏۲۰۰۷) ‏ارزیابی شد. دهنینگ و همکاران (‏۲۰۰۳)‏ به بررسی ارتباط ارزش سرمایه‌گذاری‌های تحول آمیز IT پرداختند. وانگ و رامر (‏۲۰۰۹) ‏بر یادگیری در نوآوری‌های فن‌آوری اطلاعات تمرکز کردند. ​

۲.۲ هم ترازی با استراتژی ​​​​​​​​

اولین مقاله مربوط به IS یا IT با استراتژی شرکت توسط کینگ (‏۱۹۷۸) ‏منتشر شد، که پیشنهاد کرد که برنامه ریزی استراتژیک سیستم‌های اطلاعات مدیریت (‏MIS) ‏فرآیندی است که از طریق آن یک مجموعه استراتژی سازمان به یک مجموعه استراتژی MIS تبدیل ‌شود. این تحقیق بر هم ترازی بین استراتژی شرکت و استراتژی MIS تاکید دارد.

در سال ۱۹۸۰، استراتژی رقابتی پورتر (‏۱۹۸۰)‏ مدل نیروهای رقابتی خود را معرفی کرد و سه استراتژی کلی، یعنی رهبری هزینه کلی، تمایز، و تمرکز را برای دفاع موفقیت‌آمیز در برابر پنج نیروی رقابتی پیشنهاد کرد: رقبا، واردشونده‌های بالقوه، جایگزین‌ها، خریداران، و تامین کنندگان.

کتاب او، همراه با مزیت رقابتی، پایه و اساس تحقیقات استراتژی و فن‌آوری اطلاعات شده‌است. ( پورتر 1985 ) هم ترازی بین کاربرد IT و استراتژی شرکت به خوبی مستند شده‌است (‏بنجامین و همکاران، ۱۹۸۴؛ کامیلوس و لدر، ۱۹۸۵؛ بومن و همکاران، ۱۹۸۳؛ کین، ۱۹۸۶؛ راکوف و همکاران، ۱۹۸۵؛ راکارت، ۱۹۷۹؛ راکارت و اسکات مورتون، ۱۹۸۴؛ وایزمن و مک میلان، ۱۹۸۴)‏.

با وجود تحقیقات قابل ‌توجهی که بر هم ترازی بین کاربرد IT و استراتژی شرکت تاکید دارند، موارد عدم هم ترازی را نمی توان نادیده گرفت.

(فلوید و وولدریج ، 1990) همترازی موقعیت استراتژیک یک شرکت را تضعیف می‌کند و عملکرد سازمانی را تنزل می‌دهد. وارنر (‏۱۹۸۷)‏از بار رقابتی برای توصیف موارد منسوخ شدن IT استفاده کرد. استراتژی مناسب امروز ممکن است فردا نامناسب شود چرا که پیشرفت‌های فن‌آوری یک منبع مداوم از منسوخ شدن فن‌آوری را فراهم می‌کند. (ویتاله و همکاران 1986)

همانطور که تحقیق در مورد ارتباط بین استراتژی و IT در دهه ۱۹۹۰ پیشرفت کرد، مطالعات نظری و عمیق تری شروع به ظهور کردند. ادنپا و ایوز (‏۱۹۹۰)‏دریافتند که مدیران عامل IT را به روش‌های مختلف در صنایع مختلف بانکداری، انتشار، نفت و خرده‌فروشی مشاهده می‌کنند.

مسائل اجرایی برنامه‌ریزی IT توسط لدر و ستهی (‏۱۹۹۲)‏مورد بررسی قرار گرفت. یک خط جدید تحقیق در دهه ۱۹۹۰ رویکرد فرآیند استراتژی بود، برخلاف رویکرد جعبه سیاه سنتی. داس و همکاران (‏۱۹۹۱) ‏ابعاد برنامه‌ریزی استراتژیک IS را با تمرکز بر هر دو مورد مشخص کردند. ​

موضوع محتوا و فرآیند و تناسب بین مجموعه ابعاد و برنامه‌ریزی MIS و استراتژی رقابتی مورد بررسی قرار گرفت. پرکامار و کینگ توصیف پیچیده‌تری از این موضوع ارائه دادند.

) پرکامار و کینگ 1994( آن‌ها اظهار داشتند که ویژگی‌های سازمانی ممکن است تاثیر قابل‌توجهی بر کیفیت و اثربخشی فرآیند برنامه‌ریزیIS داشته باشند.

در حالی که مقالات دانشگاهی قبلی در مورد مفاهیم استراتژیک IT به صراحت چارچوبی را اتخاذ کردند که به شرکت‌ها توصیه می‌کرد یک استراتژی عمومی ساده و واحد را اتخاذ کنند، (کلمنز و وبر 1994​) پیشنهاد کردند که IT ممکن است شرکت‌ها را قادر به انتخاب از گزینه‌های استراتژیک تنظیم‌شده دقیق‌تر کند، که ممکن است آن‌ها را ملزم به اجرای همزمان چندین استراتژی کند.

کرمی و همکاران (‏۱۹۹۶)‏دریافتند که رتبه و نقش رهبر IT یک شرکت باید با استراتژی رقابتی شرکت هماهنگ باشد. پریچ و بنباسات (‏۱۹۹۶)‏ یک رویکرد نوآورانه را برای مفهوم‌سازی و اندازه‌گیری ارتباط بین کسب‌وکار و فن‌آوری اطلاعات توصیف کردند. ​

اهداف و سپس به صورت تجربی سودمندی آن را مورد بررسی قرار دادند. یکپارچگی کسب‌وکار و برنامه‌ریزی IS توسط تیو و کینگ (‏۱۹۹۶)‏پیشنهاد شده‌است

​لدر و ستهی (‏۱۹۹۶) ‏دریافتند که تناسب بین قابلیت‌های IT و نیازهای سازمانی بسیار مهم است و اجرای برنامه برای رسیدن به اهداف برنامه‌ ریزی استراتژیک IS حیاتی باقی می‌ماند. جامع‌ترین کار بر روی هم ترازی بین استراتژی و IT توسط چان و همکاران (‏۱۹۹۷)‏انجام شد.

جهت گیری استراتژیک کسب‌وکار، جهت گیری استراتژیک IS ، و هم ترازی استراتژیک بین آن‌ها. و آن‌ها پیامدهای خود را برای اثربخشی درک شده IS و عملکرد تجاری از طریق یک بررسی پستی از خدمات مالی و شرکت‌های تولیدی آمریکای شمالی بررسی کردند. ​

ساشروال و چان (‏۲۰۰۱)‏ هم ترازی بین استراتژی‌های کسب‌وکار و IS را از نظر کاوشگران، تحلیل گران، و مدافعان مطالعه کردند. هم ترازی استراتژیک و موفقیت پیاده‌سازی توسط راویشانکار و همکاران (‏۲۰۱۱)‏ مورد بررسی قرار گرفت. ​

چن و همکاران (‏۲۰۱۰)‏ به طور جامع استراتژی IS را با تجزیه و تحلیل مفاهیم، اندازه ‌گیری‌ها و مفاهیم مورد بررسی قرار دادند . ارتباط استراتژیک بین هم ترازی IT و چابکی سازمانی با استفاده از مدل میانجی توسط تالون و پینسونالت (‏۲۰۱۱) ‏مورد بررسی قرار گرفت. ​

مک لارن و همکاران (2011‏ ) تلاش کردند تا تناسب بین استراتژی‌های رقابتی و قابلیت‌های IS اندازه‌گیری شود و یک مدل چند سطحی پیشنهاد شود.

درونیچ و کروسون (‏۲۰۱۳) ‏یک نظریه یکپارچه را برای توضیح ارتباط بین فناوری اطلاعات و استراتژی سطح کسب‌وکار پیشنهاد کردند . تاثیر محیط رقابتی و موقعیت استراتژیک دیجیتال بر استراتژی کسب‌وکار دیجیتال توسط میتاس و همکاران (‏۲۰۱۳) ‏مورد بررسی قرار گرفت. ​

۲.۳ همکاری با عملکرد

سرمایه‌گذاری‌هایIT باید ارزش را برگرداند اگر قرار نیست در جای دیگری سرمایه‌گذاری شوند. مدیران کسب‌وکار به جای متخصصان IS تصمیم می‌گیرند که کدام فعالیت‌ها سرمایه دریافت می‌کنند، ریسک مربوط به سرمایه‌گذاری را تخمین می‌زنند، و معیارهای ارزیابی عملکرد سرمایه‌گذاری را توسعه می‌دهند.

با رشد سریع هزینه‌هایIT، مدیریت ارشد در این فکر است که آیاIT به عملکرد شرکت کمک می‌کند یا خیر. مدیران عامل بسیاری از شرکت‌ها شک دارند که شرکت‌هایشان بیش‌ترین سرمایه‌گذاری IT خود را انجام دهند. مدیرعامل‌ها بسیار نگران نقش سرمایه‌گذاری IT در عملکرد شرکت هستند (‏ویل و راس، ۲۰۰۹)‏. ​

باروا و همکاران (1991) رقابت در بازارهای خدمات الکترونیکی با توجه به تاثیر عوامل مختلف بر سطح سرمایه‌گذاری، رفاه اجتماعی و سودآوری شرکت مورد بررسی قرار دادند.

عوامل اصلی شامل کارایی متفاوت در توسعه IT و سطوح تغییر هزینه‌های مشتری است .ستهی و همکاران (‏۱۹۹۳) ‏به دقت معیارهای رتبه‌بندی و اثربخشی کلی شاخص توسعه ‌یافته توسط دنیای کامپیوتر را بررسی کردند. معیارهای عملکرد استراتژیک و اقتصادی سازمانی مانند فروش توسط کارمند، بازگشت فروش، فروش توسط کل دارایی‌ها، بازگشت سرمایه، و ارزش بازار به ارزش دفتری تحت‌تاثیر معیارهای سرمایه‌گذاری IT مانند بودجه IT ، درصد درآمد، درصد بودجه IT صرف شده ‌برای آموزش کارکنان، تعداد کامپیوترهای شخصی برای هر کارمند، و ارزش IT به عنوان درصدی از درآمد قرار گرفتند. (محمود و هان 1993).

موکوپدی ای و همکاران (‏۱۹۹۵)‏ مزایای دلار ناشی از EDI مبادلات اطلاعاتی بهبود یافته بین کریسلر و تامین کنندگان آن را برآورد کردند. ​

با تمرکز بر تحقیق نتیجه گرا، باروا و همکاران (1995) یک روش جدید، فرآیند گرا و دو مرحله‌ای را برای سنجش بعد از ارزیابی به منظور حسابرسی اثرات IT بر یک واحد تجاری استراتژیک (SBU)‏یا عملکرد مرکز سود پیشنهاد و آزمایش کرد.

کیویجاروی و سارین (‏۱۹۹۵) ‏نشان دادند که سرمایه‌گذاری IS لزوما مربوط به عملکرد مالی برتر شرکت در کوتاه‌مدت نیست، بلکه مربوط به بلوغ IS است، که به نوبه خود مربوط به عملکرد بهبود یافته است.

میترا و چایا (‏۱۹۹۶)‏دریافتند که سرمایه‌گذاری‌های IT بالاتر با میانگین هزینه‌های تولید پایین‌تر، میانگین هزینه‌های کل پایین‌تر، و میانگین هزینه‌های سربار بالاتر در ارتباط هستند. آن‌ها دریافتند که شرکت‌های بزرگ‌تر بیشتر از شرکت‌های کوچک‌تر، برای IT به عنوان درصدی از درآمد خود هزینه می‌کنند. ​

ویل (‏۱۹۹۲)‏ یک مطالعه طولی ۶ ساله را برای آزمون تجربی رابطه بین IT، طبقه‌بندی ادراکی توسط اهداف مدیریت (‏یعنی استراتژیک، اطلاعاتی و معاملاتی)‏، و چهار معیار عملکرد انجام داد: رشد فروش، بازگشت دارایی، و دو معیار بهره‌وری نیروی کار.

براون و همکاران (‏۱۹۹۵) ‏از طریق یک مطالعه طولی ۱۳ ساله دریافتند که بازار سهام به طور مطلوبی به اعلان‌هایی که شرکت‌ها از IS استراتژیک استفاده می‌کنند، واکنش نشان می‌دهد و آن شرکت‌ها در ساله‌ای بعدی بیشتر مولد و سودآورتر از شرکت‌ها در صنایع مربوطه خود هستند. ​

کتتینگر و همکاران(1994) بررسی تغییرات طولی در معیارهای عملکرد ۳۰ شرکت که به عنوان موارد کلاسیک استفاده استراتژیک از فن‌آوری اطلاعات ذکر شده‌اند و دریافتند که همه این موارد کلاسیک را نمی توان به عنوان برندگان پایدار در نظر گرفت. ​

اکثر معیارهای سطح سازمانی مورد مطالعه به دو نوع تبدیل شده‌اند: سود (‏بنباسات و دکستر، ۱۹۸۵، ۱۹۸۶؛ بنباسات و همکاران، ۱۹۸۱؛ کرون و سوبول، ۱۹۸۳؛ عین دور و همکاران، ۱۹۸۱؛ ریورد و هاف، ۱۹۸۴؛ یپ و والشام، ۱۹۸۶)‏و چندین نوع نسبت، مانند بازگشت سرمایه، بازگشت سرمایه، نسبت هزینه / سود، و نرخ بازده داخلی. (Bender, 1986; Kaspar and Cerveny, 1985; Lincoln, 1986; Miller and Doyle, 1987; Turner, 1982; Vasarhelyi, 1981)

2.4 توسعه فرضیه‌ها

مروری بر مقالات در مورد هم ترازی با استراتژی، اهمیت رابطه مثبت بین کاربرد IT و استراتژی شرکت را تایید می‌کند

مزیت رقابتی به‌دست‌آمده با IT تنها در صورتی می‌تواند پایدار باشد که کاربرد IT از نوع استراتژی شرکتی خاص پشتیبانی کند یا فرصت استراتژیک ایجاد کند.

سرمایه‌گذاری IT را می توان توجیه کرد اگر مدیریت ارشد باور داشته باشد که ویژگی‌های IT به عملکرد سازمانی کمک می‌کنند. بنابراین، استفاده از IT که مزیت رقابتی ایجاد می‌کند یا از ضرر استراتژیک جلوگیری می‌کند، عملکرد شرکت و موقعیت رقابتی را بهبود می‌بخشد.

. (Teo and King, 1994; Jarvenpaa and Ives, 1990; Clemens and Weber, 1994; Lederer and Sethi, 1996; Chan et al., 1997; Sabherwal and Chan, 2001; Ravishankar et al., 2011; Tallon and Pinsonneault, 2011; McLaren et al., 2011; Drnevich and Croson, 2013; Mithas et al., 2013; Weill and Ross, 2009; Mahmood and Mann, 1993; Mitra and Chaya, 1996) ​

بنابراین سه فرضیه زیر پیشنهاد می‌شوند:

فرضیه ۱. نوع استراتژی شرکت رابطه مستقیمی با کاربرد IT دارد. ​

فرضیه ۲. کاربرد IT تاثیرات مستقیمی بر عملکرد شرکت دارد. ​

فرضیه ۳. نوع استراتژی شرکت به طور غیر مستقیم از طریق تاثیر بر کاربرد IT بر عملکرد شرکت تاثیر می‌گذارد. ​

دو فرضیه اول نشان‌دهنده ارتباط مستقیم بین نوع استراتژی شرکت و کاربرد IT و همچنین بین کاربرد IT و عملکرد شرکت می‌باشد. منطق این دو فرضیه به خوبی مستند شده‌است. فرضیه سوم تحقیق قبلی را با بررسی روابط بین نوع استراتژی شرکت، کاربرد IT، و عملکرد شرکت گسترش می‌دهد. این بحث مقامات است که استراتژی به خوبی همسو با کاربرد IT می‌تواند اثرات مثبت بیشتری بر عملکرد شرکت داشته باشد. با این حال، اگر کاربرد IT برای نوع استراتژی شرکت نامناسب باشد، علی‌رغم مثبت بودن اثرات مستقیم، اثرات غیر مستقیم بر عملکرد ممکن است منفی باشد. بنابراین، فرضیه ۳ با اثرات کاربرد استراتژی هم ترازی IT بر عملکرد شرکت مرتبط است. ​

هاوکینز (‏۲۰۰۱) ‏معتقد است که صنایع خلاق که ریشه در خلاقیت، مهارت و استعداد فردی دارند، پتانسیل ثروت و ایجاد شغل را از طریق تولید و بهره‌برداری از مالکیت معنوی دارند. با توجه به اینکه فن‌آوری اطلاعات نیروی محرکه اصلی اقتصاد خلاق است (‏آژانس جامعه اطلاعات ملی، ۲۰۱۳)‏، شرکت‌ها در صنایع خلاق به طور خلاقانه تر و خلاقانه تر از فن‌آوری اطلاعات برای به حداکثر رساندن پتانسیل برای اقتصاد خلاق استفاده می‌کنند، که منجر به فرضیه زیر می‌شود. ​

فرضیه ۴. شرکت‌های فعال در صنایع خلاق، روابط قوی تری را بین کاربرد IT، نوع استراتژی شرکت، و عملکرد شرکت نشان می‌دهند. ​

۳. روش تحقیق

۳.۱ نمونه

​​​​​​​از آنجا که این مطالعه به روابط میان استراتژی شرکت، کاربرد IT و عملکرد می‌پردازد، تجزیه و تحلیل در سطح سازمانی انجام می‌شود. بنابراین، افسران ارشد اطلاعات (‏ CIO ها) ‏شرکت‌ها، پاسخ دهندگان هدف بودند. بیش از ۱۲۰۰ شرکت تولیدی با کمک اتاق بازرگانی شناسایی شدند. به خاطر راحتی کار، شرکت‌های تولیدی در منطقه کلان شهری سئول مورد هدف قرار گرفتند. این فرآیند نمونه‌گیری از پیش صفحه نمایش، نمونه‌ای از ۵۵۰ شرکت را تولید کرد. پس از شرکت‌های با نوسانات زیاد در فروش یا سود ناشی از ادغام‌ها و تملک، و شرکت‌های به تازگی تاسیس شده‌برای جلوگیری از آلوده شدن نمونه حذف شدند، ۴۲۵ شرکت تولیدی به عنوان نمونه هدف در نظر گرفته شدند. ​

بحث بر سر این است که صنایع به کدام اقتصاد خلاق تعلق دارند. هاوکینز (‏۲۰۰۱)‏ تبلیغات، معماری، هنر، صنایع دستی، طراحی، مد، فیلم، موسیقی، هنرهای نمایشی، انتشار، آر بی اس دی، نرم‌افزار، اسباب‌بازی و بازی، تلویزیون و رادیو و بازی‌های ویدیویی را به عنوان صنایع خلاق پیشنهاد می‌کند . در سال ۲۰۰۶، وزارت فرهنگ، رسانه و ورزش دولت بریتانیا ۱۲ صنعت خلاق را فهرست کرد: تبلیغات، معماری، هنر و بازارهای باستانی، صنایع دستی، طراحی، مد طراح، فیلم، ویدئو و عکاسی، نرم‌افزار، بازی‌های کامپیوتری و نشر الکترونیکی، موسیقی و هنرهای دیداری و نمایشی، چاپ و نشر، تلویزیون، رادیو. (DCMS, 2006) این مطالعه از استاندارد آن‌ها استفاده می‌کند زیرا این لیست جدید و معتبر است. ​

سیصد و هشتاد شرکت در صنایع خلاق با کمک اتاق بازرگانی شناسایی شدند. همان فرآیند نمونه‌گیری از پیش صفحه نمایش صنایع تولیدی اعمال شد و ۳۹۶ شرکت در صنایع خلاق به عنوان نمونه هدف تعیین شدند. ​

۳.۲ جمع‌آوری داده‌ها

​​​​نسخه اولیه پرسشنامه برای صحت و پایایی با سه پاسخ دهندگان هدف به صورت آزمایشی مورد آزمایش قرار گرفت. هر یک از پاسخ دهندگان پرسشنامه را در حضور محقق بررسی کردند و بازخوردی را در رابطه با واژه‌پردازی، قابلیت درک، و کاربرد ابزار ارائه دادند. همانطور که در بخش بعدی توضیح داده شد، چندین اصلاح انجام شد. پرسشنامه اصلی از یک مقیاس لیکرت ۷ نقطه‌ای استفاده کرد، اما پاسخ دهندگان در آزمون مقدماتی یک اولویت را برای یک مقیاس ۵ نقطه‌ای بیان کردند زیرا آن‌ها تمایل به اجتناب از افراط و تفریط داشتند. بنابراین، یک مقیاس لیکرت ۵ نقطه‌ای برای این مطالعه مورد استفاده قرار گرفت. ​

این پرسشنامه در پاییز سال ۲۰۱۳ برای CIO ها در ۴۲۵ شرکت تولیدی و ۳۹۶ شرکت در صنایع خلاق توزیع شد.

برای افزایش نرخ پاسخ، تماس‌های تلفنی با CIO ها صورت گرفت تا قبل از ارسال واقعی پرسشنامه مشارکت را درخواست کند.

دو هفته بعد از پست، تلفن دوباره به کسانی که جوابش را نداده بودند، ساخته بودند. Questionnaires به کجا نیاز دارند.

از ۴۲۵ پرسشنامه برای شرکت‌های تولیدی، ۱۹۱ پرسشنامه بازگردانده شد و ۸ پرسشنامه غیرقابل‌استفاده بودند.

نرخ پاسخ نهایی ۴۳.۰۶ % (‏۱۸۳ از ۴۲۵)‏بود. برای صنایع خلاق، ۱۹۷ پرسشنامه جمع‌آوری و ۱۰ پرسشنامه غیرقابل‌استفاده بودند. نرخ پاسخ نهایی ۴۷.۲۲ % بود (‏۱۸۷ از ۳۹۶)‏. تجزیه و تحلیل جمعیتی هیچ اهمیتی را برای شک به تعصب نمونه نشان نداد. ​

۳. ۳ معیارها

​۳.۳.۱ استراتژی شرکت

این مقاله معیارهای استراتژی رقابتی دس و دیویس (‏۱۹۸۴) ‏را براساس سه نوع استراتژی عمومی پورتر (‏۱۹۸۰) ‏اتخاذ کرده‌است.​

ابزار اصلی دس و دیویس (‏۱۹۸۴)‏شامل ۱۹ آیتم است. نسخه اولیه پرسشنامه شامل همه ۱۹ آیتم بود، اما آزمون آزمایشی مشکلات قابل‌توجهی را نشان داد. برخی موارد با محیط کره متناسب نبودند و برخی دیگر قدرت تمایز کافی برای سه نوع استراتژی عمومی نداشتند. نظرسنجی نهایی شامل ۱۰ مورد از متمایزترین موارد بود: پنج مورد برای رهبری هزینه کلی و پنج مورد برای تمایز (‏جدول ۱ را ببینید)‏. ​

۳.۳.۲. کاربرد فن‌آوری اطلاعات (‏IT)

برای عملیاتی کردن کاربرد IT، روش ستهی و کینگز (‏۱۹۹۴) ‏اتخاذ شد. ​​​​​​​
آن‌ها هفت ویژگی IT را برای اندازه‌گیری کاربرد IT توسعه و آزمایش کردند .از میان هفت ویژگی آن‌ها با ۴۵ آیتم، فعالیت اولیه و کارایی فعالیت ثانویه در کارایی تثبیت شدند، و مدیریت منابع و قابلیت دستیابی به منابع به دلیل صرفه‌جویی و پیروی از نتایج آزمایشی با قابلیت ترکیب شدند.

۱۸ مورد دیگر به دلیل قدرت تفکیک پایین کنار گذاشته شدند .حمله و یکپارچه‌سازی به جای پیش‌آگاهی و همکوشی مورد استفاده قرار گرفت زیرا به نظر می‌رسید برای پاسخ دهندگان قابل‌درک است .در نتیجه، ۲۷ آیتم برای اندازه‌گیری پنج ویژگی IT مورد استفاده قرار گرفتند: ۷ آیتم برای کارایی، ۶ آیتم برای تهدید، ۶ آیتم برای عملکرد، ۴ آیتم برای حمله و ۴ آیتم برای یکپارچه‌سازی (‏رجوع به جدول ۲)‏. ​

​۳.۳.۳ عملکرد

عملکرد سازمانی یک ساختار چند وجهی است که اندازه‌گیری توسط یک آیتم را از بین می‌برد و بنابراین تحقیقات بیشتری را تضمین می‌کند. (دلون و مکلین 1992), معیارهای سطح سازمان یا سود و یا نسبت هستند. در این مطالعه، نرخ رشد سود براساس دو ملاحظه مورد استفاده قرار گرفت. اول، سودآوری رایج‌ترین معیار در حوزه استراتژی است. دوم اینکه، این معیاری است که مدیریت ارشد بیش‌ترین توجه را به آن معطوف می‌کند. ​

جدول ۱

معیارهای استراتژی شرکت


جدول ۲


معیارهای کاربرد فن‌آوری اطلاعات


​ هزینه ارائه خدمات برای حفظ و ارتقا ارزش محصول، هزینه استخدام، استخدام، آموزش، توسعه، و جبران هزینه پرسنل فعالیت‌های مدیریت عمومی، به عنوان مثال، برنامه‌ریزی، امور مالی، حسابداری، حقوقی،

هزینه هماهنگی فعالیت‌های مختلف که در بالا توضیح داده شد، مانند خرید، سفارش کارکرد فروش یا قرار دادن در درخواست برای منبع تایید کنید که منبع مطابق با مشخصات است که بر استفاده از منبع نظارت دارد، به عنوان مثال، مسیر استفاده از منبع را حفظ کنید. ​

به روز رسانی منبع در صورت لزوم، به عنوان مثال، به انتقال منبع اضافه کنید یا منبع را از بین ببرید تا اثربخشی یا سودمندی کلی منبع را ارزیابی کنید. ​

تهدید هزینه‌ها در صورتی که شرکت شما به تامین کنندگان جایگزین تغییر کند

توانایی شرکت برای ارزیابی تامین کنندگان مختلف و انتخاب مناسب‌ترین تامین‌کننده

توانایی شرکت در تهدید یکپارچگی عمودی

توانایی شرکت برای ارزیابی مشتریان مختلف و انتخاب مناسب‌ترین مشتری

هزینه‌هایی که مشتریان در صورت تغییر به تامین کنندگان جایگزین متحمل می‌شوند

هزینه مشتری برای پیدا کردن حمله تامین‌کننده جایگزین این سیستم دسترسی منحصر به فردی به کانال‌هایی مانند کارگزاران، توزیع کنندگان یا خرده فروشان فراهم می‌کند. ​

موقعیت یابی بازار سیستم به گونه‌ای است که رقبا مجبور به اتخاذ حالات بدنی کم‌تر مطلوب می‌شوند. ​

این سیستم از تقلید توسط موانع سازمانی مانند حق ثبت اختراع، حق کپی، و اسرار تجاری محافظت می‌شود. این سیستم بر توسعه استانداردها و روش‌های فنی در صنعت تاثیر گذاشته‌است. ​

یکپارچگی سیستم با استراتژی کسب‌وکار سازمان شما هم خوانی دارد. سیستم با سیاست‌ها و شیوه‌های بازاریابی شرکت شما هم خوانی دارد. شرکت شما دارای تخصص فنی در زمینه سیستم است. مدیریت ارشد درگیر است و از سیستمی پشتیبانی می‌کند که شرکت شما قابلیت نوآوری مداوم و بهبود سیستم را دارد. ​

۳.۴. قابلیت اطمینان و اعتبار

​​​​​​​قابلیت اطمینان به ثبات معیارها در شرایط مختلف اشاره دارد. (نانالی 1978) مقدار خطای ایجاد شده توسط هر اندازه‌گیری با استفاده از آلفای کرونباچی که برای نمرات بین آیتم‌ها و معیارهای کلی به کار می‌رود تعیین می‌شود.

نتایج این آزمون قابلیت اطمینان بر روی انواع استراتژی شرکت و معیارهای ویژگی‌های IT در جدول ۳ نشان‌داده شده‌است. براون (‏۱۹۸۳)‏حداقل مقدار ۸۰ / ۰ را برای آزمون‌های سنجش نگرش‌ها یا ارزش‌ها توصیه می‌کند. نانالی (‏۱۹۷۸) ‏استدلال می‌کند که سطح رضایت‌بخش مطالعه اکتشافی ۰.۷ یا بالاتر است. آلفاهای کروباچی در ستون چهارم جدول ۳ قرار دارند و تمامی متغیرها مطابق با استاندارد نونیلی بوده و به توصیه براونی نزدیک می‌شوند. بنابراین، قابلیت اطمینان سنجه‌ها رضایت‌بخش در نظر گرفته شد. ​

برای تست اعتبار اندازه‌گیری‌ها، تحلیل عاملی انجام شد. تحلیل عاملی نشان داد که برای یک آیتم در استراتژی رهبری هزینه کل (‏توسعه / پالایش موجود)‏ بار کمی وجود دارد. ​


​جدول ۳

​​​​​​​​


۴. نتایج تحقیقات

​​​​​​​​۴.1. تست فرضیه‌ها

فرضیه ۱ رابطه مستقیمی را بین نوع استراتژی شرکت و کاربرد IT فرض می‌کند. ضرایب همبستگی در ستون ۴ جدول ۳ برخی روابط معنی‌دار را نشان می‌دهد.

استراتژی رهبری هزینه دارای روابط آماری معنی‌داری با هر پنج ویژگی IT بود در حالی که استراتژی تمایز به شدت با ویژگی‌های IT بهره‌وری و تهدید مرتبط بود. بنابراین، فرضیه ۱ به طور کلی پشتیبانی می شود. همانطور که در فرضیه ۲ پیش‌بینی شد، کاربرد IT ارتباط قوی با عملکرد داشت (‏جدول ۳)‏. هر پنج ویژگی IT رابطه آماری معنی‌داری را با رشد سود نشان دادند. بنابراین، فرضیه ۲ به شدت پشتیبانی می شود. ​

. ​

همانطور که جدول ۴ نشان می‌دهد، نمونه توسط هر ویژگی IT به دو زیر گروه تقسیم شد. زیر گروه‌ها براساس امتیازات هر یک از پنج ویژگی IT طبقه‌بندی شدند. به عنوان مثال، شرکت‌هایی که نمرات بالایی را در آیتم‌های کارایی پرسشنامه ثبت کردند به عنوان زیر گروه S طبقه‌بندی شدند (‏با نشان دادن ویژگی قوی کارایی)‏در حالی که شرکت‌هایی که ویژگی‌های مخالف را نشان می‌دهند به عنوان زیر گروه W طبقه‌بندی شدند (‏با نشان دادن ویژگی ضعیف کارایی)‏. این دسته‌بندی برای از بین بردن اثر ویژگی‌های IT بر رابطه عملکرد استراتژی و بررسی اثر غیر مستقیم ویژگی‌های IT بر این رابطه انجام شد. از ده ترکیب برای انواع استراتژی و عملکرد روابط (‏دو نوع استراتژی با پنج ویژگی( IT هفت ارتباط عملکرد استراتژی در زیرگروه S قوی‌تر از زیرگروه W بودند. ​

در مورد استراتژی رهبری هزینه، چهار ترکیب از ۵ ترکیب نشان دادند که انجمن‌های عملکرد استراتژی در زیرگروه S قوی‌تر از زیرگروه W بودند. تنها ویژگی IT کارآمدی نشان داد که ارتباط بین دو زیر گروه از نظر آماری در سطح معنی‌داری ۰.۰۵ متفاوت بود. این تجزیه و تحلیل با تبدیل فیشرز انجام شد که تفاوت ارتباط بین دو نمونه را آزمایش می‌کند. در مورد استراتژی تمایز، سه ترکیب از ۵ ترکیب نشان دادند که انجمن‌های عملکرد استراتژی در زیرگروه S قوی‌تر از زیرگروه W بودند.

ویژگی تهدید IT نشان داد که ارتباط بین دو زیر گروه از نظر آماری در سطح معنی‌داری ۰.۰۵ متفاوت بود. زیرگروه S ارتباط بسیار بالاتری با عملکرد شرکت نسبت به زیرگروه W برای هر IT نشان داد.

همانطور که در جدول ۴ نشان‌داده شده‌است، چهار ویژگی از ۵ ویژگی IT تفاوت‌های آماری معنی‌داری را نشان دادند. این نشان می‌دهد که IT مزایای رقابتی قابل‌توجهی را ارائه می‌دهد. همه آمارها تفاوت‌های عملکردی قابل‌توجهی را بین دو زیر گروه گزارش کردند. بنابراین، فرضیه ۳ به طور کلی پشتیبانی شد. ​

برای آزمودن فرضیه ۴، نمونه به دو گروه تقسیم شد: تولید و خلاقیت. تجزیه و تحلیل همبستگی برای هر گروه انجام شد و نتایج در جدول ۵ خلاصه شده‌است. در رابطه بین استراتژی شرکت و استفاده از IT، هم صنایع خلاق و هم صنایع تولیدی، به جز ویژگی‌های حمله و یکپارچه‌سازی IT، تفاوت کمی را نشان دادند. حمله ارتباط قویتری با انواع استراتژی شرکت در صنایع خلاق داشت در حالی که ادغام ارتباط قویتری با انواع استراتژی شرکت در صنایع تولیدی داشت. در رابطه بین کاربرد IT و عملکرد شرکت، دوباره هیچ یک از صنایع تفاوت‌های آماری قابل‌توجهی را نشان ندادند. بنابراین فرضیه ۴ تا حدی پشتیبانی شد. ​

جدول 4


جدول ۵


۵. بحث‌ها

این یافته‌ها شک کمی در مورد این که استفاده از IT برخی مزایای رقابتی را فراهم می‌کند، باقی می‌گذارد. هر پنج ویژگی IT به طور قابل‌توجهی به عملکرد شرکت کمک کردند و بر ارتباط بین استراتژی شرکت و عملکرد تاثیر گذاشتند. این امر از این نتیجه پشتیبانی می‌کند که شرکت‌های کره‌ای هم در صنایع خلاق و هم در صنایع تولیدی، موفقیت قابل‌توجهی در بهره‌برداری از IT به منظور بهبود عملکرد شرکت نشان می‌دهند. این یافته با این حقیقت که تجارت به طور فزاینده‌ای با ادغام عمودی، تدارکات، توزیع، کنترل کانال، حق ثبت اختراع، و تجارت در ارتباط است، سازگار است. (Cash et al., 1992; Harmon, 1993; Robeson and Copacino, 1984)

برای تجزیه و تحلیل قدرت توضیحی انواع استراتژی شرکت و ویژگی‌های IT بر عملکرد، تجزیه و تحلیل رگرسیون انجام شد (‏رجوع به جدول ۶)‏.

همانطور که جدول ۶ نشان می‌دهد، انواع استراتژی و کاربرد IT به طور کلی دارای قدرت توضیح بسیار قابل‌توجهی در عملکرد هستند.

استراتژی رهبری هزینه، استراتژی تمایز، کارایی، عملکرد، و تهدید از نظر آماری در سطح ۰.۰۱ در توضیح عملکرد شرکت قابل‌توجه بودند. این نتیجه با نتیجه تحلیل همبستگی که در جدول ۳ نشان‌داده شده‌است، منطبق است. بنابراین، شرکت‌ها باید برنامه ریزی کنند.

جدول 6


نوع استراتژی مناسب و استفاده از ویژگی‌های IT که از نوع استراتژی انتخابی آن‌ها پشتیبانی می‌کنند. تحلیل عامل تورم واریانس (‏VIF)‏عدم وجود چند خطی بودن را نشان داد. همانطور که انتظار می‌رفت، استراتژی رهبری هزینه ارتباط قوی با هر پنج ویژگی IT داشت. با این حال، با کمال تعجب، استراتژی تمایز ارتباط ضعیفی با تمام ویژگی‌های IT به جز تهدید داشت. این یافته با یافته‌های موجود در ادبیات موضوع که حاکی از هم ترازی ضروری بین کاربرد IT و استراتژی شرکت است، مخالفت می‌کند. یک توضیح قابل‌قبول ممکن است در محیط تحقیق وجود داشته باشد. حتی اگر تاثیر استراتژیک IT بر استراتژی شرکت به خوبی توسط مدیریت ارشد کره‌ای تایید شود، اعتقاد بر این است که نقش IT یا ارزش استراتژیک IT به خوبی در فرآیند تدوین استراتژی واقعی در اکثر شرکت‌های کره‌ای در نظر گرفته نمی‌شود. علاوه بر این، از آنجایی که شرکت‌های کره‌ای به مدت طولانی بر رهبری هزینه به جای تمایز تمرکز کرده‌اند، شرکت‌ها ممکن است فرصت‌های استراتژیک تمایز ارائه‌شده توسط IT را نادیده بگیرند و بنابراین، اثر ویژگی‌های IT بر استراتژی تمایز به طور کامل محقق نشده است. (Sung, 1995)

برای تجزیه و تحلیل بیشتر این که آیا تفاوت‌هایی در قدرت توضیحی استراتژی شرکت و کاربرد IT بر عملکرد شرکت در صنایع خلاق و تولیدی وجود دارد یا خیر، دو تجزیه و تحلیل رگرسیون جداگانه انجام شد: یکی برای خلاقیت و دیگری برای صنایع تولیدی. ​

همانطور که جدول ۷ نشان می‌دهد، انواع استراتژی شرکت و کاربرد IT به طور کلی قدرت توضیح بسیار قابل‌توجهی (‏به ترتیب ۳۶.۴۴ % و ۳۳.۴۹ %)‏برای عملکرد شرکت در هر دو صنعت خلاق و تولیدی دارند. صنایع خلاق قدرت توضیحی کمی بالاتری نسبت به صنایع تولیدی از خود نشان دادند. در صنایع خلاق، رهبری هزینه و استراتژی‌های تمایز و همچنین ویژگی‌های IT کارایی و تهدید از نظر آماری در سطح آلفا ۰.۰۵ در توضیح عملکرد شرکت قابل‌توجه بودند. عملکرد از نظر آماری در سطح آلفا ۱۰ / ۰ مهم بود. در صنایع تولیدی، استراتژی‌های رهبری هزینه و تمایز و همچنین ویژگی‌های IT کارایی و یکپارچه‌سازی از نظر آماری در سطح آلفا ۰.۰۵ در توضیح عملکرد شرکت قابل‌توجه بودند. این نتایج تحقیق اهمیت شرکت را نشان داد. ​

جدول 7


استراتژی در ارائه سطح بالایی از عملکرد شرکت در هر دو صنعت خلاق و تولیدی. شرکت‌های فعال در صنایع خلاق باید ویژگی‌های IT بهره‌وری و تهدید را جدی‌تر در نظر بگیرند، در حالی که شرکت‌های فعال در صنایع تولیدی باید عمیقا ویژگی‌های IT بهره‌وری و یکپارچگی را در نظر بگیرند. ​

۶. نتیجه‌گیری

​​​​​​​هدف اصلی این مقاله بررسی توسعه تاریخی کاربرد IT، روابط آن با استراتژی شرکت، و تاثیر آن بر عملکرد شرکت است. اهداف ثانویه بررسی تجربی روابط بالا و تفاوت‌های موجود در این روابط بین صنایع خلاق و تولیدی و شناسایی قدرتمندترین ویژگی‌های IT برای موفقیت یک شرکت در هر صنعت در کره است. ​

یافته‌های تحقیق تایید کرد که استفاده از IT چندین نوع مزیت رقابتی مانند کارایی، تهدید، عملکرد، حمله و یکپارچه‌سازی را فراهم می‌کند و به طور قابل‌توجهی به عملکرد شرکت کمک می‌کند. کاربرد IT نقش مهمی در میانجی گری بین استراتژی شرکت و عملکرد ایفا می‌کند. یافته‌های تحقیق نشان می‌دهد که ویژگی‌های IT کارایی و یکپارچگی دو مزیت رقابتی قدرتمند برای شرکت‌ها هستند. انواع استراتژی شرکت از طریق کاربرد IT، اثرات غیر مستقیمی بر عملکرد شرکت دارند. استراتژی رهبری هزینه ارتباط قویتری را با کاربرد IT نسبت به استراتژی تفکیک نشان می‌دهد. مدیران ارشد کره‌ای ممکن است به اندازه کافی برای نقش استراتژیک یا پتانسیل IT ارزش قائل نباشند تا در تدوین استراتژی شرکت در نظر گرفته شود. این نتایج تحقیق نشان می‌دهد که استراتژی شرکت در ارائه عملکرد بالا در صنایع خلاق و تولیدی ضروری است. شرکت‌های فعال در صنایع خلاق باید به طور جدی ویژگی‌های IT بهره‌وری و تهدید را در نظر بگیرند، در حالی که شرکت‌های فعال در صنایع تولیدی باید عمیقا ویژگی‌های IT بهره‌وری و یکپارچگی را در نظر بگیرند.

این تحقیق از چندین محدودیت رنج می‌برد. اول اینکه، محیط تحقیق محدود بود. محدودیت در ناحیه کلان شهری سئول ممکن است از تعمیم یافته‌های این مطالعه جلوگیری کرده باشد. علاوه بر این، بحث و جدل بر سر تعریف واقعی یک صنعت خلاق وجود دارد. بسته به تعریف صنایع اقتصادی خلاق، نتایج تحقیق ممکن است به طور قابل‌توجهی متفاوت باشند و در نتیجه تعمیم یافته‌های تحقیق را محدود کنند. دوم، این مطالعه استراتژی تمرکز را حذف کرد. هرچند که این محرومیت به سبب آن ضرورت داشت،

قدرت تمایز پایین این حذف ممکن است یافته‌های پژوهش را مختل کرده باشد. سوم اینکه، ممکن است نرخ رشد سود به اندازه کافی نشان‌دهنده عملکرد شرکت نباشد. علاوه بر این، تاخیر زمانی بین استراتژی شرکت / کاربرد IT و تحقق واقعی در عملکرد شرکت در نظر گرفته نشده است. همانطور که دلون و مک لین اشاره کردند، معیارهای عملکرد سطح سازمانی باید اصلاح شوند (دس و دیویس 1984)

​​​​​​​این تحقیق می‌تواند در چندین جهت گسترش یابد. یک پیشنهاد برای مطالعه آینده، تکرار این تحقیق با یک محیط جمعیتی بزرگ‌تر، شامل انواع صنایع، برای در نظر گرفتن عدم قطعیت محیطی است که مستلزم تلاش استراتژیک مدیران ارشد است.

جهت تحقیق دوم، بررسی جامع چندین نوع استراتژی و بررسی رابطه بین استراتژی شرکت و ویژگی‌های IT به صورت دقیق می‌باشد. اگرچه ادبیات MIS بر همترازی بین استراتژی شرکت و کاربرد IT تاکید دارد، اما معیارهای تجربی اندکی که این همترازی را بررسی می‌کنند، گزارش شده‌اند. جهت سوم مربوط به متغیر وابسته است. در بخش پیشینه نظری، نویسنده نگرانی کینز (‏۱۹۸۰)‏را ذکر می‌کند. معیارهای عملکرد سطح سازمانی قابل‌اطمینان‌تر و معتبر باید طراحی و به طور تجربی آزمایش شوند. در نهایت، هیچ جایگزینی برای تحلیل طولی پرزحمت برای بررسی رابطه پویا میان استراتژی شرکت، کاربرد IT و عملکرد وجود ندارد. ​

پایان

دانلود مقاله : فایل اصلی مقاله

مقاله isiفناوری تطلاعاتاقتصاد خلاق
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید