

جرج و جنی سودر، همراه با ۹ فرزند خود، شب کریسمس را در خانه سپری میکردند. حدود ساعت ۱ بامداد، وقتی جنی برای پاسخ به تلفنی مرموز بیدار شد، متوجه بوی دود شد. خانهی چوبی آنها به سرعت در آتش میسوخت.
پدر خانواده و ۴ فرزند توانستند فرار کنند، اما پنج کودک دیگر ـ موریس (۱۴ ساله)، مارتا (۱۲ ساله)، لوییز (۹ ساله)، جنی (۸ ساله) و بتی (۵ ساله) ـ ناپدید شدند.
شواهد و سرنخهای مشکوک
تلفن مرموز: ده دقیقه قبل از وقوع آتشسوزی، یک زن غریبه که شماره را اشتباه گرفته بود زنگ زد.
نردبان ناپدیدشده: نردبان مخصوص آتشسوزی، همیشه کنار خانه بود اما همان شب پیدا نشد. بعدها چند متر دورتر در چمنی پیدا شد.
ماشینهای بیحرکت: کامیون جرج کار نمیکرد، در حالی که شب قبل سالم بود. ردپا و شایعات: برخی شاهدان ادعا کردند روز بعد پنج کودک را در یک ماشین دیدهاند. حتی گفته شد آنها در کنار زن و مردی ناشناس از شهر خارج شدهاند.
ابتدا پلیس فرض کرد کودکان در آتش سوختهاند. اما هیچگونه بقایای استخوان یا بدن در آوار پیدانشد و کف خانه هم کاملاً جستجو شد.
خانواده سودر تا سالها معتقد بودند کودکانشان زنده و ربوده شدهاند:
دریافت کارت پستال مرموز: سال ۱۹۶۸ خانواده سودر عکسی از مردی جوان در پست دریافت کردند که نوشتهای در پشتش بود: «لویی سودر، دوستت دارم، برادر کوچک مور، ایلویس، نیویورک». خانواده باور داشتند این یکی از فرزندان گمشده است. پیگیری همچنان ادامه دارد: جرج و جنی تا پایان عمر به دنبال فرزندانشان بودند. تصویر کودکانشان برای دههها بر تابلو اعلاناتی در جاده نزدیکی خانهشان نصب شده بود.