ویرگول
ورودثبت نام
سمیه
سمیه
خواندن ۱ دقیقه·۲ ماه پیش

دل نوشته یک حقوقی که حتی شغلش را نمی تواند جار بزند

این روزها دچار تردیدم، دچار شک، واهمه دارم. از دنیای که که ۲۰ سال در آن بودم. از تمام تلاشی که که قبل از این ۲۰ سال برا کسب این موقعیت داشتم. من رتبه دورقمی کنکور سراسری، رتبه زیر بیست کارشناسی ارشد و دانشجوی دکترای یکی از بهترین دانشگاه های دولتی کشور هستم. برا کاری استخدام شدم که آرزوی هر کسی بود و هست. من علیرغم عدم شناخت اولیه از کارم،بعد از ورود عاشقانه دوستش داشتم. در طول بیست سال انگشت شمار روزی بود که قبل از شروع کار در محل کار نباشم. از حل مشکلات دیگران لذت می برم. بیست سال با وجود همسر و بعدها فرزند با تمان سختی های کارم فقط به جهت علاقه ام به کار ساختم.

اما من تنوع کار میخوام. استعداد و توان و جاه طلبی من در فراگرفتن مطالب جدید، موجب شده از شرایطم ناراضی باشم. خواهم گفت. من یک زنم و چون زن هستم باید در پستی باشم که امکان پیشرفت و حتی جابجایی ندارد.

هم قطاران من نه به سطح استعداد و پشتکار من که حتی شاید نه با انگیزه من، به دلیل رجول بودن، در منصب های بالاتری هستند. اما من چون یک زنم باید ده سال دیگر را و شاید با قانون جدید ۱۵ سال دیگر باید در این سمت باشم.

و این برا من تنوع طلب در کار مرگ تدریجی هست. باید بروم باید دل بکنم، باید این عشق را از دلم بیرون کنم. بروم جایی که حداقل ذهن تنوع طلبم را ارضا نماید


شروع کارکارشناسی ارشدکنکور سراسری
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید