Sahand jami
Sahand jami
خواندن ۱ دقیقه·۷ روز پیش

داستان ایلیا _ پارت ۱

ایلیا کسی که عاشق فوتبال بود و تمام فکر و ذکرش فوتبال بود ، بازی در کوچه های خاکی روستای کار همیشگیش بود و واقعا استعداد فوق العاده ای در فوتبال داشت ، این توضیح کوتاهی درباره‌ی کسی که قراره بیشتر ازش صحبت کنیم . ایلیا در یک روستا کوچک گه مردم آن معمولا سرمایه ای نداشتند زندگی می‌کرد و پدر و مادر ایلیا هم مالی نداشتند. ایلیا از بچگی عشق فوتبال بود و همیشه فوتبال اولویت اولش بود . پدر ایلیا خرازی داشت و مادرش خانه دار بود . البته یک موضوعی بود که پدر و مادر ایلیا هیچ توجهی به فوتبال ایلیا نداشتند ایلیا فقط تنها راه فوتبال بازی کردنش بازی در کوچه بود . در مدرسه ایلیا با کسی به نام امیر محمد دوست بود اون دو تا واقعا شوخ بودند و باهم خیلی صمیمی بودند و دوتاشون پایه ی فوتبال بودند . اونا هر روز بعد مدرسه با چند تا از بچه هایی که فوتبال خوب بازی می‌کردند ، می‌رفتند و با هم در زمین خاکی فوتبال بازی می‌کردند و این کار همیشگی شده بود . با اختلاف میشه گفت ایلیا از همه بهتر بازی می‌کرد . اون همیشه حرکات مسی را دنبال می‌کرد و همیشه سعی می‌کرد حرکت های مسی رو تکرار کنه. ایلیا هر چقدر بزرگتر میشد استعدادش هم بیشتر می شد . یکی از روز هایی که با بچه ها جمع بودند و فوتبال بازی می‌کردند ، ایلیا و امیر محمد با هم بودند و باهم پاسکاری می‌کردند، ایلیا ناگهان .................



منتظر پارت ۲ باشید 😉

پدر مادرفوتبالایلیا
من سهند جامی هستم نوشتن کار من است
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید