Drake2
Drake2
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

خسته گشتم

شده تا حالا خیلی به دویدن ادامه بدی و به جایی نرسی؟

یا اینکه سعی کنی از روی زمین بلند بشی اما ناتوان باشی؟

شاید با خودم عهد بسته ام که دیگران رو ترمیم کنم

اما روزی هم میرسد که خودم نیاز به ترمیم داشته باشم

توی این 5 6 ماهه که باهاتون بودم خیلی حالم خوب بود

از ته دل باهاتون خندیدم

از ته دلم باهاتون گریه کردم

بودن کسانی که قلبم را شکستن اما من به روی خودم نیاوردم

و بودن کسانی که من ناخواسته دلشون رو شکوندم

اما خب اینجا با همه خوبی ها و بدی هاش

تونستم یک عنصر بسیار گرانبهایی رو پیدا کنم

قدیمیا بهش میگن عنصر امید به زندگی

اما خب من اسمش رو گذاشتم عطر زندگی

دیگه کمتر شبایی به مرگ فکر میکنم

دیگه دلم میخواد تا آخرین ذره توانم توی این دنیا نفس بکشم و زندگی کنم

شایدم به خاطر اینه که نوجوانم و یه سری احساساتم عود میکنه که اینگونه گشته و ممکنه بعد چند وقت دوباره برگردم به همون حالتی که بودم
اما خب میخوام همین لحظه ها رو با خوشحالی زندگی کنم

نمی دونم بعد عید میتونم باشم کنار همتون یا نه

کنکور یه غول بی شاخ و دمیه که درگیر میکنه آدما رو باخودش

خیلیا رو سرخورده میکنه

خیلیا رو هم با پارتی بازی و اینا رتبه خیلی خوب میده(فکر کنم منظورم رو از پارتی بازی و اینا متوجه شده باشین)

در واقع داره جای یه نفری رو که واقعا نشسته و خونده رو میگیره و تازشم نمی تونه کارش رو درست انجام بده

دیگه پاهام درد گرفتن انقدر که راه رفته ام

میخوام بشینم و استراحت کنم

اما طناب پوسیده ای که به دستانم بسته شده نمی گذارد

چون اگه خودم را بندازم

روی شن های داغ کشیده میشم

چون کسانی که اسیرم کرده اند توجهی ندارن به خواسته من

و در آخر

عید همگان مبارک باشه?????

و یه چیزی

هوای فامیل ما رو هم داشته باشین???


(اکانت اصلی : https://virgool.io/@Drake)
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید