بسمالله الرحمن الرحیم
شما هم از شنیدن خبر بد، ترس دارید؟
پدربزرگم میگفت: تلفن اول صبح، همیشه خبر بد داره.
پر بیراه نمیگفت. خبر مرگ عزیزی، که مهربانترین کس در زندگی ما بوده، تا مدتی حال ما را عوض میکند. نمیدانم به یاد مرگ خودمان میافتیم یا برای از دست دادن آن مرحوم ناراحت میشویم یا شاید هر دو. مراسم عزای آن عزیز، فرصتی است تا با دیدار دیگر آشنایان و دوستان، غم ما قدری سبک شود. آداب برگزاری مجلس عزا، نشان میدهد که چه وزن سنگینی دارد. مثلاً رنگ لباس و تزئینات باید سیاه باشد؛ خنده و شوخی از مکالمات حذف میشود. قرآن تلاوت میشود و روضهخوانی یا جدیداً شعرخوانی. پذیرایی با خوراکیهای مخصوص همچون حلوا و خرما و ... . خب تصور کنید جمعی از افراد در سکوت سنگینی دور هم نشستهاند و اشک میریزند. یکباره، صدای خنده ی بلندی شنیده شود. یا کسی ندانسته با لباس ورزشکاری و به رنگ تند، وارد شود و در مجلس بنشیند. شاید محتمل نباشد. اما تصورش ممکن است. چه اتفاقی می افتد؟
آن فرد، انگشتنما میشود. مهمانان حرفهای در گوشی میزنند. خنده های زیرزیرکی یا حتی برخورد شدید و دعوا.
همه ی این نتایج، بد است اما بدتر از همه، از بین رفتن آبروی صاحب عزاست. حالا صد عذر بدتر از گناه بیاوریم که شاید نمیدانسته، اشتباهی آمده و ... . آبروی رفته به آن راحتی که رفت، باز نمیگردد. خجالت دادن به دیگران، یک حقالناسی است که جبرانش تقریباً محال است.
همین. فقط دعا میکنم مجلس، مجلس عزای امام حسین نباشد. آخر صاحب عزای آن مجلس، خیلی آبرودار است.
رضوانی ۲۹ آذر ۱۴۰۳