سن ازدواج
امروزه به وضوح شاهد ازدواج دخترو پسرها در سنین پایین و به موازات آن افزایش میزان بروز طلاقها هستیم. اما آیا ازدواج در سنین پایین ارتباطی با افزایش میزان طلاق زوجین دارد و ازدواج زود هنگام میتواند پیام اور بروز مشکلاتی باشد؟!
ازدواجهای زودهنگام با طلاقهای زود هنگام ارتباط مستقیمی دارد علت این امر شناخت تک بعدی افراد در سنین کودکی و نوجوانی است. به عنوان مثال دختر ١٨سالهای که تنها معیارش رفع نیاز عاطفی بوده است یا پسری ١٨سالهای که تنها ملاکش کسب جایگاه دربین همسالان و غرور طلبی است ، بعد از ازدواج با رشد فکری متوجه می شوند که ملاک های دیگری هم برای آنها وجود دارد و همین امر موجب دلسردی از رابطه زناشویی میشود،همچنین نقص مهارتهای ارتباطی از مسائلی است که افراد در ازدواج زودهنگام با آن مواجه میشوند و این عدم توانایی پیامدهای بسیاری را در پی خواهد داشت. این دو عامل در کنار یکدیگر بعد از گذر مدتی کوتاه میتواند احتمال بروز طلاق زودهنگام را افزایش دهد.
سن مناسب برای ازدواج را نمیتوان با قطعیت تعیین کرد اما مطالعات نشان میدهد که برای دختران بالای 24 سال و برای پسران بالای 26 سال میتواند زمان مناسبی برای ازدواج باشد. بهتر است به جای در نظر گرفتن سن معیارها و توانمندیهای فرد را از نظر آیتمهای ازدواج بسنجیم. هفت معیاری که نشان دهنده آمادگی فرد برای ازدواج است عبارتند از: بلوغ جسمی، بلوغ عاطفی، بلوغ روانی، بلوغ فکری، بلوغ اجتماعی، بلوغ اقتصادی و بلوغ معنوی. و یک فرد باید به صورت نسبی از همه این بلوغها برخوردار باشد.
معیار افرادی که به ازدواج زودهنگام تن میدهند تنها بلوغ جسمی است اما یک دختر ١۵ساله با وجود اینکه بلوغ جسمی دارد از نظر عاطفی و روانی به بلوغ نرسیده است. در بلوغ عاطفی افراد یاد میگیرند احساسات خود را بشناسند و کنترل کنند. در بلوغ روانی فرد میآموزد سیستم فکری خود را منظم کند و با یک هویت منظم تصمیمات درست اتخاذ کند. بلوغ فکری یعنی شخص به رشد شناختی خوبی رسیده باشد و بلوغ اجتماعی توانایی ارتباط مؤثر است. بلوغ معنوی نیز عقاید منسجم و مشخص فرد را تضمین میکند.بخشی از این بلوغها به تجربه بستگی دارد ، بخشی از آن به فرآیندهای زیستی و فیزیولوژی و بخشی هم به مسائل محیطی از قبیل آموزشها بستگی دارد. با وجود این ملاکها بعید به نظر میرسد که یک دختر در سن زیر 18 سالگی موفق به کسب همه این عوامل شود و به بلوغ کامل برای ازدواج برسد. خانوادهها بایستی قبل از آنکه شرایط اقتصادی و اجتماعی را برای ازدواج فرزندشان فراهم کنند باید وی رااز نظر روانی برای ازدواج آماده کنند زیرا کسب مهارتهای زندگی در ازدواج موفق بسیار مهم است.
پدر و مادر باید فرزند خود را به کسب مهارتهای ده گانه زندگی تشویق کنند. این مهارتها باید با مطالعه کتاب، کارگاههای آموزشی و … شکل گیرد. همچنین والدین باید فرزندان خود را به کلاسهای آموزش پیش از ازدواج بفرستند و شرایطی را فراهم کنند که فرزندشان در تعامل با افرادی که ازدواج کردند قرار گیرد و به شناختی نسبی از وی برسند
www.zanoejtema.ir