ویرگول
ورودثبت نام
جمشید میرزایی
جمشید میرزایی
خواندن ۴ دقیقه·۴ ماه پیش

پزشکیان و ضرورت توجه به دولت نزدیک و دولت دور

این نوشته را در آخرین ساعات رأی گیری روز 15خرداد 1403 می‏نویسم. فرض من این است که فردا نتیجه انتخابات اعلام شود و پزشکیان برنده این ماراتن و منتخب ملت و رئیس جمهور 7-1403باشد. این نوشتار برای فضای پساانتخابات است.

پزشکیان در فردای پیروزی انتخابات باید به فکر تشکیل کابینه و معرفی وزرا به مجلس باشد. من با جعل و برساخت مفاهیم «دولت دور» و «دولت نزدیک» می خواهم بگویم از منظر و زوایه دید مردم در جریان زندگی روزمره، یک «دولت دور» داریم به اسم کابینه یا هیئت وزیران. مردم اخبار آن را در رسانه ها دنبال می کنند و تصمیمات و سیاستگزاری هایشان را دنبال می کنند. اما مهم تر از آن یک «دولت نزدیک» داریم. منظور از دولت نزدیک همان فرمانداری و بخشدارای ها،ادارات آموزش و پرورش، ادارات ارشاد،ادارات بیمه و تعاون و کار، بیمارستان ها و شبکه های بهداشت، بانک ها و دیگر نهادهایی هستند که مردم در زندگی روزمره به شکل بی واسطه و مستقیم با آنها سروکار و مراوده دارند[1]. مردم با «دولت دور» به شکل غیرمستقیم و با واسطه و بدون چهره به چهره ارتباط دارند و فقط در رسانه ها اخبار آن را دنبال می کنند و تأثیرات سیاست های آن را در زندگی خود می بینند و یا ممکن است در سفرهای استانی آنها را دقایقی ببینند. اما علت اهمیت «دولت نزدیک» یا همان دولت "دم دستی" و دولت "در دسترس" این است که مردم مراوده مستقیم و چهره به چهره با این نمایندگان دولت دارند و اخم، لبخند، عصبانیت، خوش برخوردی، عبوسی، بی ومبالاتی،پیگیری یا بی اهمیتی آنها نسبت به امور ارجاعی را می بینند و می توانند نسبت به دولت مستقر و دور خوش بین باشند یا بدیین، بی اعتقاد باشند یا حامی طرفدار، ناامید باشند یا امیدوار.

پشتوانه 26 سال مطالعات جامعه شناختی بنده و به همین نسبت آشنایی و تجربه و اشتغال بنده در ساختار دولتی می گوید که نقش «دولت نزدیک» بسیار مهم است. اگر پزشکیان هیچ اصول و میثاق روشن و بدون ابهامی در ارتباط با انتصاب مدیران سطوح خرد یا همان «دولت نزدیک» نداشته باشد و از همان قسم مدیران کوتاه قامت، لابی گر، دو نبش، فشل و محافظه کاری که در بدنه مدیریتی دولت روحانی جای گرفته بودند،[2] بخواهد استفاده کند، در همین شروع کار به شدت موج ناامیدی به جامعه ای که تازه با امید آشتی کرده، سرایت خواهد کرد. از منظر مردم یکی از دلائل ناکارآمدی دولت روحانی (خاصه دولت دوازدهم) این بود که با انتصاب مدیران فشل، محافظه کار ، کوتاه قامت و دونبشی که از قضا قدرت لابی گری بالایی داشتند و توانستند در ادارات مناطق و شهرستانهای مختلف کشور مستقر بشوند ولی با عملکرد ناامیدکننده خود و اتخاذ تصمیمات نابخردانه خود، حامیان دولت ، رأی دهندگان و شهروندان را در شهرستانها و مناطق مختلف کشور ناامید کنند.

دکتر پزشکیان ضرورت دارد که با تزریق تحول در سیستم مدیریت اجرایی کشور، موجی از مدیران متخصص،پرانگیزه، جوان و تحولخواه را وارد عرصه اجرایی کند. معیار و ملاک اصلاح‏طلب بودن و تحولخواه بودن یک مدیر نه تعلق حزبی است و نه لابیگری و معرفی و سفارش شدن از سوی لابی من ها و مدیران ارشد دولتهای قبلی .بلکه ملاک و معیار اصلاح طلبی و تحول خواهی مدیران دولت جدید باید 2 چیز باشد: 1.پای کار ایستادن و اتخاذ مواضع اصلاح طلبانه و تحول خواهانه در حمایت از دولت در بزنگاه ها و مواقع حساس[3]، 2.جسارت نظری و عملی در انتصابات اصلاح طلبانه در حوزه مدیریتی خود[ 4].

پاورقی ها:

[1] . در اینجا من مدیران سطح میانی یا واسط (در سطوح استانداران و مدیران کل ادارات) را از دایره تحلیل خود بیرون گذاشته ام. زیرا از سویی این سطح میانی رابط و واسطه دولت دور با دولت نزدیک است و از طرفی مردم با آن به شکل مستقیم و بلاواسطه ارتباط و مواجهه ندارند.

[2].برشمردن این ویژگی‌ها در تیپ مدیریتی دولت روحانی به معنی نفی برخی اقدامات موفق دولت و نیز نفی مدیران توانمند دولت روحانی نیست.هیچ فرد اهل منطقی نمی تواند منکر وجود مدیران توانمند و خوشفکر و خلاق دولت روحانی شود. بحث ما در اینجا اکثریت، قاعده و تیپ عمومی مدیران دولت روحانی در مناطق و شهرستانهاست.

[3] . مخصوصا زمانی که تندروها دولت را زیر فشار قرار می دهند

[4] . مثلا یک فرماندار در یک شهرستان در زیر مجموعه خود سه معاونت (فنی-عمرانی، مالی- اداری، سیاسی- انتظامی)، همچنین یک یا دو بخشداری دارد. ضمن اینکه نماینده عالی دولت در منطقه هم محسوب می شود. یک مدیر اداره آموزش و پرورش چهار معاونت (آموزش ابتدایی، آموزش متوسطه، معاون پشتیبانی و توسعه مدیریت، معاون پرورشی و تربیت بدنی) دارد. بسیاری از فرمانداران و مدیران دولت روحانی در مناطق و شهرستان های مختلف کشور یا بعضاً به توصیه و صوابدید متنفذین منطقه و یا نمایندگان مجلس یا تحت فشار لابی های قدرت محلی و یا حتی کسب منافع مالی و... در روندی مأیوس کننده نیروهای فشل،دو نبش،کوتوله،محافظه کار و غیرتحول خواهی را در زیرمجموعه خود تزریق و انتصاب کردند که همگان نتیجه آن (یاس و ناامیدی مردم از دولت) را دیدند.

دولتآموزش پرورشپزشکیاناصلاح طلبدوات دور
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید