به طور کلی می توان گفت که هوش هیجانی مقوله ای است که باعث می شود هر فردی در مواجهه با دیگران و موقعیت های مختلف بهتر بتواند احساسات خود را کنترل کند و واکنش بهتری نشان دهد و به همین دلیل اهمیت زیادی دارد.
کودکان نمی توانند "احساسات" خود را از "من" خود تشخیص دهند. به جای بی اهمیت جلوه دادن یا نادیده گرفتن احساسات آنها، ایجاد احساس بی ارزشی یا خجالت در آنها، آنچه را که احساس می کنند تصدیق کنید.
دوست نداشتن خشم یا ترس کودک، چنین احساسی را در او ایجاد نمی کند، بلکه او را تشویق می کند تا احساساتش را سرکوب کند. این احساسات تحت کنترل ضمیر خودآگاه نیستند، بنابراین می توانند به طور ناگهانی و بدون دلیل ظاهر شوند. سپس با کودکی روبرو می شوید که خواهرش را می زند، کابوس می بیند یا تیک عصبی دارد.
بنابراین به کودک خود بیاموزید که برخی از رفتارها اشتباه است و نباید آنها را تحمل کرد، اما آنچه احساس می کند قابل درک و بخشی از طبیعت انسانی اوست. «می دانم که از اینکه برادرت اسباب بازیت را شکست خیلی عصبانی هستی! من تو را کاملا درک می کنم، اما مهم نیست که چقدر عصبانی هستی، دلیلی برای ضربه زدن به او وجود ندارد، اما سعی کن احساس خود را به او بگو و با او صحبت کن.»
برای پروش درست احساسات کودکتان می توانید از محصولات زیر کمک بگیرید:
دالی توپه
احساسات
همدلی به معنای موافقت با کودک نیست، بلکه نشان می دهد که می توانید او را درک کنید و داستان را از چشم او ببینید. یک کودک می تواند آنچه را که به او می گویید انجام دهد، اما او حق دارد که عقاید و احساسات خود را داشته باشد. همه ما می دانیم که تایید شدن چه حس خوبی دارد. گاهی راحتتر است که شرایط را از چشم دیگران ببینیم و روی چیزی که شخصاً معتقدیم پافشاری نکنیم.
هر احساسی برای ما پیامی دارد و بیهوده نیست. به کودکان بیاموزید که احساسات خود را حس و درک کرده، آنها را تحمل کنند و بدانند که مجبور نیستند کاری را به عنوان واکنشی فوری به احساسات خود انجام دهند. به او بیاموزید که وقتی فشار احساسات از او برداشته شد، می تواند مشکل را حل کند و در صورت لزوم کاری انجام دهد.
برای مطالعه ی ادامه مطلب به لینک زیر مراجعه کنید