ویرگول
ورودثبت نام
نرگس لالانی
نرگس لالانینویسنده / ویراستار / روانشناس / روان‌درمانگر خودشناسی و توسعه فردی / مشاور پیش از ازدواج و غنی‌سازی روابط زوجین (زوج درمانی)
نرگس لالانی
نرگس لالانی
خواندن ۲ دقیقه·۲ ماه پیش

معرفی کتاب شازده احتجاب

نام کتاب: شازده احتجاب

نویسنده: هوشنگ گلشیری

نشر: نیلوفر

رده: از شاهکارهای داستان فارسی

.

🟢 «شازده احتجاب» داستانی بلند از هوشنگ گلشیری است که در سال ۱۳۴۸ منتشر شد. پس از بوف کور مهمترین داستان مدرن فارسی به سبک «جریان سیال ذهن» است که نظر همگان را به خودجلب کرده و به دو زبان انگلیسی و فرانسه نیز ترجمه شده است. از کتاب شازده احتجاب فیلمی به کارگردانی «بهمن فرمان‌آرا» و بازی «جمشیدمشایخی» ساخته شد (۱۳۵۲) که خود گلشیری نیز در ساخت آن شرکت داشت. فیلم نیز مانند کتاب از آثار برجسته‌ی هنری دوران خود قلمداد می‌شود. این اثر علاوه بر سینما، در تئاتر نیز مورد اقتباس قرار گرفته است.

.

🟣 داستان درباره‌ی بازمانده‌ای از خاندان قاجار است که پس از فروپاشی نظام شاهی قجری، تنها در عمارتی بزرگ زندگی می‌کند. شازده فرزندی ندارد، همسرش فخرالنسا مرده است و او همه‌ی خدم و حشم عمارت را بیرون کرده است. تنها کسی که به شازده سرمی‌زند، «مراد» است. پیشکاری که هرازگاهی به عمارت می‌آید و خبر مرگ آشنایان شازده را به او می‌دهد. داستان در فاصله‌ی غروب تا طلوع خورشید اتفاق می‌افتد. ماجرا با ورود مراد و اعلام خبر مرگ آشنا‌ها شروع می‌شود و با دادن خبر مرگ شازده به خودش و خروج مراد خاتمه می‌یابد.

شازده احتجاب(خسرو) در اوهام به روایت قسمتی از خودکامگی و بیدادهای خانواده‌ قجری‌اش می‌پردازد. خویشاوندانی که مدت‌ها از مرگشان می‌گذرد و اکنون تنها در قاب عکس‌های خانه دیده می‌شوند. عکس‌ها در ذهن تنها شازده‌ی بازمانده‌ی قجری جان می‌یابند و او را تهدید می‌کنند. به نظر می‌رسد گاهی راوی داستان دانای کل، گاه شازده، گاه فخری و گاه فخرالنسا است؛ اما تمامی این روایت‌ها از ذهن شازده که شخصیت اول داستان است می‌گذرد. شازده‌ای که می‌داند تمامی اطرافیانش مرده‌اند و تنها مراد باقی مانده‌است تا خبر مردن شازده را به خود شازده بدهد!

.

🔴 نظر شخصی: «شباهت این کتاب با بوف کور، اول در انتخاب سبک جریان سیال ذهن برای روایت یک داستان بلند است. دوم آن که سرفه‌کردن‌ها، خواننده را به یاد خنده‌های چندش‌آور بوف کور می‌اندازد. فخرالنسا و فخری هردو جلوه متفاوت از یک زن هستند؛ فخرالنسا گویی همان زن اثیری و فخری همان لکاته است. چهارم، مراد نیز مانند پیرمرد نعش‌کش بوف‌کور، پیام‌آور مرگ است و در نهایت، راوی هر دو داستان مردی تنها و طرد شده با روانی بیمارگونه می‌باشند.»

.

🟡 از متن کتاب: «ببینید، اگر بخواهیم خودمان را بشناسیم باید از اینجاها شروع کنیم، از همین اجداد.»

.

✍️👩🏻‍💻 نویسنده: نرگس لالانی

شازده احتجابهوشنگ گلشیری
۱
۰
نرگس لالانی
نرگس لالانی
نویسنده / ویراستار / روانشناس / روان‌درمانگر خودشناسی و توسعه فردی / مشاور پیش از ازدواج و غنی‌سازی روابط زوجین (زوج درمانی)
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید