ویرگول
ورودثبت نام
Sahar
Sahar
خواندن ۳ دقیقه·۸ ماه پیش

یادداشت کتابخانه نیمه شب (چالش کتابخوانی طاقچه 1402)

معرفی کتاب و افتخارات آن:

کتاب (کتابخانه نیمه شب) اثری است از مت هیگ که در ایران توسط محمدصالح نورانی‌زاده ترجمه شده‌است. یکی از انتشاراتی که این کتاب را ترجمه کرده‌، انتشارات کوله‌پشتی است.

این کتاب توسط نیویورک تایمز و واشگنتن پست به عنوان پرفروش‌ترین کتاب معرفی شده و همچین نقدهای مثبتی از نیویورک تایمز، گاردین، ساندی‌تایمز دریافت کرده‌است.

درباره کتاب:

در زندگی برای همه‌مان زیاد پیش آمده، از شرایط فعلی زندگی خود ناراضی باشیم و مدام انتخاب‌هایی که نکردیم را مورد بررسی قرار بدیم و خود را در شرایط مختلف تصور کنیم که اگر فلان انتخاب را می‌کردیم چی میشد؟

اگر شما هم خود را به خاطر انتخاب‌هایی که نکردید مدام سرزنش می‌کنید، این کتاب برای شماست! این رمان به این می‌پردازد با انتخاب‌های مختلف چه چیزهایی می‌گرفتیم و چه چیزهایی از دست می‌دادیم و چه آدم‌هایی در زندگی‌مان ملاقات نمی‌کردیم و به‌طور کل چقدر زندگی‌مان عوض میشد! نتیجه این کتاب این است انتخاب‌هایی که کردیم را بپذیریم و سعی کنیم وضعیت فعلی خود را بهبود ببخشیم.

خلاصه کتاب:

این کتاب داستان دختری جوان به اسم نورا را روایت می‌کند، به علت انتخاب‌های خود از شرایط فعلی خود راضی نیست و روز به روز زندگی علیهش می‌شود و در نهایت به جایی می‌رسد که می‌خواهد به زندگی خود پایان بدهد.

اما وقتی پس از خوردن قرص‌های زیاد برای خودکشی به خواب میرود، ناگهان سر از کتابخانه‌ای در می‌آورد که از بالا تا پایین آن را کتاب فرا گرفته و موضوع این کتاب‌ها چیزی نیست جز زندگی‌های مختلف او ! در این میان کتابدار کتابخانه، خانم الم کتابدار کتابخانه مدرسه اوست که در دوران مدرسه بسیار با یکدیگر صمیمی بودند؛ حال او در اینجا ظاهر شده و نقش راهنما برای دختر را دارد. نورا با برداشتن هر کتاب به زندگی‌های مختلف می‌رود و اگر زندگی را دوست داشت برای همیشه در آن می‌ماند و اگر دوست نداشت دوباره به کتابخانه باز می‌گردد. وقتی که به کتابخانه باز می‌گردد ساعت همان نیمه شب است.

در میان با برداشتن کتاب‌های مختلف به زندگی‌های متفاوتی می‌رود و داستان‌هایی برای او رقم می‌خورد که بسیار جالب است....

این کتاب به چه کسانی پیشنهاد می‌شود؟

مهم نیست چه سن و سالی دارید، اگر مدام در حال سرزنش خود به خاطر انتخاب‌هایتان هستید، این کتاب برای شماست! پس از این کتاب به تفکر عمیق میروید و نگرشی جدید و تحول روحی در شما ایجاد می‌شود و حس خوبی از این کتاب می‌گیرید! آنقدر که دوست دارید بار دیگر این کتاب را مطالعه کنید :)

بریده ای از کتاب:

(حسرت خوردن برای زندگی‌های که تجربه‌شان نکرده‌ایم ساده است. گفتن اینکه کاش مهارت‌های متفاوتی به دست آورده بودیم یا به پیشنهادهای دیگری جواب مثبت داده بودیم آسان است. راحت است که آرزو کنیم کاش قبلا بیشتر تلاش می‌کردیم، اطرافیانمان را بیشتر دوست می‌داشتیم، در مسائل مالی دقت بیشتری به خرج می‌دادیم، محبوب‌تر می‌شدیم، در گروه موسیقی‌مان می‌ماندیم، به استرالیا می‌رفتیم، به پیشنهاد قهوه خوردن با کسی جواب مثبت می‌دادیم یا بیشتر یوگا کار می‌کردیم.....خیلی سخت نیست که خودمان را از دریچه چشم دیگران ببینیم و آرزو کنیم به همان شکلی بودیم که آن‌ها ما را می‌بینند.....

مشکل اصلی حسرت زندگی‌هایی نیست که تجربه‌شان نکرده‌ایم. مشکل اصلی خود حسرت است. حسرت است که باعث می‌ شود در خود چروکیده و پژمرده شویم و حس کنیم بزرگ‌ترین دشمن خودمان و دیگران هستیم.

ما نمی‌دانیم اگر زندگی‌مان را به شکل دیگری پیش برده بودیم، وضعیت بهتر میشد یا بدتر. بله، زندگی‌های متفاوت هم وجود دارند، اما زندگی ما هم در جریان است و همین جریان زندگی است که باید رویش تمرکز کنیم.....)

این یادداشت برای چالش کتابخوانی طاقچه 1402 و همچنین معرفی کتاب نوشته شده است.

چالش کتابخوانی طاقچه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید