برخلاف فضای غالبْ بر موضعگیریهای عمومی در رابطه با شبکه ملی اطلاعات، نمیتوان توسعه این شبکه را در شرایط موجود، تماماً مثبت یا تماماً منفی ارزیابی کرد. با این حال، مباحثات جاری و موضعگیریها در فضای عمومی، اغلب از موافقتها و مخالفتهای صفروصدی با موجودیتی مبهم (به اسم شبکه ملی اطلاعات) و ردوبدل شدن بیثمر این اتهام که «شبکه ملی اطلاعات زمینه قطع دسترسی شهروندان به اینترنت جهانی است» و این دفاعیه که «راهاندازی شبکه ملی اطلاعات به معنی قطع یا محدودیت دسترسی به اینترنت نیست» فراتر نمیرود و چهبسا فضای تقابل و بیاعتمادی عمومی را تشدید میکند.
روشن کردن صورتمسئله، گام اول برای تغییر این فضا و زمینهسازی برای شکلگیری گفتوگوهای تخصصی و عمومیِ اعتمادزا و منتج به راهکارهای کارآمد و اجماع عمومی است. به همین منظور، در یادداشت حاضر به زبانی ساده و به شکلی مختصر توضیح می دهیم که شبکه ملی اطلاعات چیست، چرا توسعه آن اهمیت دارد و بهرهبرداری از آن چطور با نگرانیهای موجود در رابطه با محدودیت دسترسی شهروندان کشور به اینترنت جهانی مرتبط میشود. امید است که یادداشت حاضر و تلاشهای مشابه در ارائه شناخت دقیقتر از مسائلی که بر طراحی، توسعه و بهرهبرداری شبکه ملی اطلاعات مترتب است، به هموارتر شدن مسیر شکلگیری مباحثات پیرامون سازوکارهای حکمرانی فضای مجازی و بهطور خاص حوزه زیرساختهای ارتباط اینترنتی بهنحوی که دغدغههای ذینفعان مختلف را پوشش دهد و منافع کشور و شهروندان را برآورده کند کمک کند.
****
بحث را با مسئله «محلی نگه داشتن ترافیک اینترنت محلی» آغاز میکنیم.
کوتاهتر کردن مسیر تبادل دادههای اینترنتی و اصطلاحاً «محلی نگه داشتن ترافیک اینترنت محلی»، یکی از دغدغههای دولتها و همچنین ارائهدهندگان خدمات اینترنتی (ISP) است که بر کیفیت ارتباطات اینترنتی تأثیر قابلملاحظهای میگذارد. منظور از محلی نگه داشتن ترافیک اینترنت محلی این است که مسیر تبادل داده اینترنتی بین دو نقطه که در یک محدوده جغرافیایی (یک محل) قرار دارند، تا جای ممکن در همان محدوده باقی بماند.
اهمیت بهکارگیری راهکارهایی برای محلی نگه داشتن ترافیک اینترنت محلی، به ساختار فعلی شبکه اینترنت برمیگردد. در شبکه اینترنت، دستگاههای الکترونیکی یا اصطلاحاً end hostها از طریق خطوط تلفن، کابلهای تلویزیونی یا آنتنهای مخابراتی به ISPها وصل میشوند و خودِ ISPها هم از طریق ISPهای لایه بالاتر به یکدیگر وصل میشوند و در نهایت با گرافی چند لایه روبهرو خواهیم بود که در آن از هر end host به هر end host دیگر در هر نقطه جغرافیایی مسیری وجود خواهد داشت. به بیان دیگر، اینترنت را میتوان شبکه شبکهها دانست. مسئله اینجاست که طول مسیری که برای تبادل داده بین دو end host در شبکه اینترنت طی میشود، لزوماً ارتباطی با نزدیکی جغرافیایی این دو دستگاه ندارد؛ بسته به توسعه زیرساخت ارتباطی و نقاط اتصال ISPها به ISPهای لایههای بالاتر، ممکن است مسیر ارتباطی بین دو end host در دو شهر مجاور، از یک قاره دیگر عبور کند!
هر چه مسیر تبادل اطلاعات بین دو end host طولانیتر باشد و ترافیک داده از نقاط اتصال بیشتری عبور کند -بهخصوص اگر این نقاط اتصال، خارج از کشور قرار داشته باشند- تبادل اطلاعات با تأخیر و هزینه بیشتری صورت خواهد گرفت، خطرات امنیتی بیشتری دادهها را تهدید خواهد کرد و تبادل اطلاعات به تعداد بیشتری از ذینفعان وابستگی خواهد داشت. اهمیت محلی نگه داشتن ترافیک اینترنت محلی از همین روی است.
ایجاد مراکز تبادل اینترنت (IXP) راهکاری است که در چند دهه گذشته برای پاسخ به این مسئله توسط بسیاری از کشورها بهصورت مستقل یا در همکاری با کشورهای مجاور به کار گرفته شده است. یک مرکز تبادل اینترنت زیرساختی متشکل از تعدادی سوییچ است که به ISPها و شبکههای توزیع محتوا (CDN) امکان میدهد بدون نیاز به اتصال به ISPهای لایههای بالاتر، بهطور مستقیم از طریق این مراکز با هم تبادلداده کنند و ترافیک اینترنت محلی را محلی نگه دارند. البته اگر سهم ترافیک اینترنت محلی از کل ترافیک اینترنت مصرفی ناچیز باشد، ایجاد IXP تأثیر چندانی در بهبود کیفیت خدماترسانی اینترنتی نخواهد داشت. به همین دلیل در کنار ایجاد IXPها، به راهاندازی مراکز دادهای محلی برای میزبانی سرورهای خدماترسان نیاز است تا اساساً سهم بیشتری از ترافیک اینترنتِ مصرفی بهصورت محلی ایجاد شود (تا از طریق IXPها بهصورت محلی مسیریابی شود).
در کشور ما، ایجاد زیرساختی سراسری برای آنکه ترافیک اینترنت تا جای ممکن بهصورت محلی تولید و بهصورت محلی مسیریابی شود، در قالب شبکه ملی اطلاعات پیگیری میشود. بر طبق مصوبه جلسه پانزدهم شورای ملی فضای مجازی مورخ ۰۳/۱۰/۱۳۹۲، شبکه ملی اطلاعات «... بهعنوان زیرساخت فضای مجازی کشور، شبکه مبتنی بر قرارداد اینترنت به همراه سوئیچها و مسیریابها و مراکز دادهای است بهصورتی که درخواستهای دسترسی داخلی برای اخذ اطلاعاتی که در مراکز داده داخلی نگهداری میشوند بههیچوجه از طریق خارج از کشور مسیریابی نشود و امکان ایجاد شبکههای اینترانت و خصوصی و امن داخلی در آن فراهم شود.»
بنا بر توضیحاتی که پیشتر ارائه شد، آنچه در مصوبه جلسه پانزدهم شورای عالی فضای مجازی و مصوبات دیگر این شورا از جمله سند تبیین الزامات شبکه ملی اطلاعات و طرح کلان و معماری شبکه ملی اطلاعات در رابطه با تعریف شبکه ملی اطلاعات و الزامات آن آمده، لازمه ارائه آسان، کمهزینه، امن و پایدار خدمات اینترنتی در کشور و کاهش وابستگی کیفیت این ارتباط به تصمیمات دیگر کشورها و ارائهکنندگان خدمات اینترنتی خارجی است.
بهرغم مزایای گفتهشده در رابطه با توسعه شبکه ملی اطلاعات، بخشی از افکار عمومی نگران آن است که توسعه این شبکه، انتقال سرورهای خارجی به داخل کشور و بهطور کلی کاهش وابستگی تبادل ترافیک اینترنت محلی به اینترنت جهانی، دست حاکمیت را برای آنکه بتواند با هزینه و دشواری کمتری، دسترسی کاربران داخلی اینترنت به شبکه جهانی اینترنت را محدود یا قطع کند بازتر بگذارد و به همین دلیل برخی گروهها موضعگیری منفی نسبت به راهاندازی این شبکه دارند. منشاء این نگرانی، رویه سالهای قبل حاکمیت در حوزه حکمرانی فضای مجازی است که بدون مبنای حقوقی و سیاستی مشخص و در فضایی غیرشفاف شکل گرفته و غالباً جهتگیری آن به سوی ایجاد محدودیت بوده است و مطرح شدن طرحهایی همچون طرح «قانون حمایت از حقوق کاربران و خدمات پایه کاربردی فضای مجازی» موسوم به طرح صیانت و شیوه رسیدگی به آن نیز به این نگرانیها دامن زده است.
در برخی حوزهها، وقوع تبادلات اطلاعاتی اینترنتی بر بستر شبکه ملی اطلاعات ضرورتی غیرقابلچشمپوشی دارد. برای مثال در حوزه دولت الکترونیک، حساسیت و گستره وسیع اطلاعاتی که توسط دستگاههای دولتی نگهداری میشود ایجاب میکند که پایگاههای اطلاعاتی دولتی در داخل کشور واقع شوند و ضرورت خدماترسانی پایدار و امن به شهروندان و کسبوکارها ایجاب میکند تا مسیر تبادل اطلاعات در داخل کشور بماند و به گرههای بیرونی وابستگی نداشته باشد. به حوزه تبادلات اطلاعاتی غیردولتی و کسبوکارهای اینترنتی که وارد میشویم، نگرانیها از بابت رویههای غیرشفاف محدودیتزا، فضایی از تردید و بیاعتمادی را نسبت به پیامدهای توسعه شبکه ملی اطلاعات شکل میدهد که بر انگیزههای کسبوکارهای بخش خصوصی و رشد این بخش و پشتیبانی عمومی کاربران از توسعه شبکه ملی اطلاعات اثر منفی خواهد گذاشت.
پیچیدگی ماجرا در همین جاست؛ نه میتوان از مزایای توسعه شبکه ملی اطلاعات چشمپوشی کرد و نه میتوان نگرانیهای موجود در رابطه با پیامدهای توسعه این شبکه را بیاساس و یا کماهمیت دانست. با این حال رسیدن به راهکاری که دغدغهها و منافع همه ذینفعان را لحاظ کند نیازمند آن است که ابتدا صورتمسئله روشن شود و توافقی بر سر چیستی مسئله موردبحث شکل بگیرد. بعد از آن است که میتوان بهنحو ثمربخشتری درباره راهکارهایی هم در سطح فنی و هم در سطح سیاسی و سیاستی بحث کرد که در عین بهرهبرداری از مزایای این شبکه، ریسکها و خطرات آن کنترل و فضای بیاعتمادی از حول آن برداشته شود (نمونهای از چنین بحثی را میتوانید در یادداشت امیر ناظمی و تعریف جایگزینی که او از مفهوم استقلال ارائه میدهد و دلالتهای این تعریف برای شبکه ملی اطلاعات ببینید vrgl.ir/m4G4g).