سلام.
نوشتن در اینجا آزادانه و رها رو خیلی دوست دارم.
بنابرین مینویسم.
دانش اموز دهم المپیاد کامپیوترم.
یه اکانت دیگه داشتم (حدسی دارید کیم؟)
میخواستم با اون اکانتم یه پست راجب رفتار اخیر یکی از معلمام بنویسم اما فعلا باشه برای وقتی که به اون اکانت دسترسی پیدا کردم.
اعصابم به شدت خورده. سر اون موضوع و دلم درد گرفته (مطمئن نیستم واقعا سر اون موضوعه اما به هر حال)
اقای ᛕ𝓪𝕞𝒆Łเ
میخواستم بگم واقعا ازشون ممنونم:)))
امروز کلاسمون کنکل شد و من ناراحتتر و عصبی تر شدم وقتی تا الان تقریبا نتونستم هیچکاری کنم.
از همه بیشتر ناراحتم بخاطر اینکه پایش اصلا حواسم نبوده کههههه نمره منفی دارههههههه
و خیلی شانسی زدم...
خدایا منو بکش(به روایت تصویر در واقع در مدرسه به هیچکس نشون ندادم که تازه فهمیدم تا این حد اسکلی کردم:) ولی همینقدر عصبانی بودم)
اما از همه بیشتر برای درس خوندن و شروع جدید هیجان زده ام و میخوام برنامه بریزم م دو و نهایی رو چیکار کنم:)))))
و بشینم سراغ خوندن برای امتحان فیزیک و عربی:)))
و م دو:)
حالا این وسط امیدوارم واقعا امیدوارم که همه چیز خیلی خیلی خیلی خوب پیش بره یعنی اندکی زیاد نگرانم ولی خیلی امیدوارم:) و ناراحت نیستم.
راستش تو اکانت قبلیم سبکم خیلی فرییی بود اینجا یکم خشکو رسمیم و نمیدونم چرا اما دارم اینجوری مینویسم.
بالاخره از هر ادم خوبی که در هر زمانی این نوشته رو میخونه تشکر و خدافظ :")💔🐤
پنجره، افتاب، نور، روشنایی و تنهایی. من عاشق بندهای انگشتانت، نور چشمانت، سرخی گونه هایت و لبخندت هستم. نمیتونمت دیگه. بیا بغلم.