غزه به خون نشسته است تشنگی بیداد میکند زنی تَکیده، به دوربین زل میزند. انگار سالها است رنگِ آب و غذا را به خود ندیده. فکر میکنم گرسنگی باعث شد وزنش از ۴۰ کیلو بیشتر نباشد. میگفت ۵ روزی میشود که غذایی نخوردم.
دو کودک در خرابهها، از صدای بمباران بههم میلرزند. در غزه از زندگی و زنده بودن، آب و غذا خبری نیست و رسماً تبدیل به گورستانی تمامعیار شده است.
مدتها است انبوه گرسنگان و تشنگان ساکن غزه سهمشان از وعدههای غذایی، گلوله است.
اشغالگران حالا، دستور شلیک مستقیم به صف گرسنگان را دارند؛ نمیدانم دیگر از جان این ملتِ زجرکشیده چه میخواهند.
ساعتی پیش خبر رسید ماریا، مادر هفت کودک، در حالی که برای دریافت کمک غذایی به یکی از مراکز مراجعه کرده بود، با گلوله نظامیان شهید شد. از این دست خبرها در هر ساعت بارها و بارها در غزه تکرار میشود.
صدها نفر کودک و نوجوان، دخترکان و پسران کم سن و سال، پشت دیوارهای فلزی منتظرند. جمعیت کودکان، بیشتر از بزرگترها است؛ نشان میدهد بیشتر پدران ومادران یا شهید شدند یا از غصه دق کردهاند.
دختر جوانی جلوی صف با قابملهاش آویزان شده است. نای ایستادن ندارد و عنقریب است که بیهوش شود. نگاه کمسویش را دنبال میکنم به جایی نمیرسم.
این سو، دو سه نفری درحال آماده کردن چیزی شبیه شلهزرد هستند. قابلمهها و ظرفهای خالی، تا این سوی دیواره آمده است. چندین ظرف، نصفهونیمه پُر میشود پسرک بعد از پُر شدن ظرفش از غذا، میخواهد قابلمه را از روی سَر همه عبور دهد، زورش نمیرسد ظرف کج میشود و غذای داغ روی سر و رویش میریزد؛ گرسنگی و تشنگی کم بود سوختگی نیز به آن افزوده شد.
بدن که نه، اسکلتهای کودکان غزه جانمان را به لب رسانده است. امروز غروب، فیلمی را دیدم که در آن، دست چپِ طفلی از بالاترین جا قطع شده بود و ضجّه میزد. کودکی دیگر آغوش میطلبید؛ واقعاً ما را چه شده است که با دیدن این همه درد، هنوز زندهایم.
صدایی از کشورهای عربی بلند نمیشود انگار سحر شده باشند گویا قرنها است از غزه بیخبرند.
بیش از ۲ میلیون نفر در سرزمینهای آبا و اجدادیشان در حال ذبح شدن هستند.
دولتهای غربی نیز کر و کور شدند و انسان از این همه پلشتی و خباثت متحیر میماند. به قول چاووشی:
آزادگان جهان! فکری برای تربیت اقوام بردهدار کنید.
چیز زیادی از غزه باقی نمانده است؛ دیر نباشد کسی در این باریکه نمانَد که بر روی اجساد مانده از گرسنگی، نماز بخواند و در گورهای دستهجمعی بخواباند.
دیر نباشد که این جمله تیتر یک رسانههای جهان شود: «غزه جان داد و دفن شد»