دوست داشتم برای این نوشته متنی ننویسم و فقط یه عکس باشه، ولی قوانین ویرگول اجازه نمیده! برای همین توضیحات کمی در مورد عکس بالا میدم.
یه قانون منطقی در دنیا هست که میگه:«اگر ما مقصدی برای حرکتمون در نظر نگیریم، جهت حرکتمون رو هم نمیتونیم تشخیص بدیم!»
یعنی اصلا جهت درستی وجود نداره دیگه که ذهن ما بخواد تشخیصش بده! اونوقت احتمالا مجبور میشیم یه سری حرکتهای تصادفی انجام بدیم، که نتیجهاش گیج شدن خودمون و اطرافیانمونه. یا احتمالا ناخودآگاه طبق خواستههای دل خودمون تصمیم میگیریم (مثلا اگر معلمیم ممکنه دلمون بخواد به جای اینکه یه مطلب رو به زبان ساده بگیم، یه جزوه صد صفحهای براش تهیه کنیم که به همه نشون بدیم چقدر کارمون خفن و مهمه:) و اینجا شاید خودمون هم متوجه نباشیم که انگار هدف شده نمایش توانایی علمی خودمون، نه اونی که میخواد یاد بگیره.)
خلاصه که اگر اسمش رو بذاریم طرح درس درست کردن، یا هر چی! قدم اولش اینکه بشینیم و خودمون رو به جای اون دانش آموز بذاریم و بشناسیمش. بعد بفهمیم که اگر تدریس مثل یه سفر باشه و ما ناخدا، دقیقا این دانش آموز رو به چه مقصدی میخوایم برسونیم.