عطیه
عطیه
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

یه شروع معمولی

این اولین نوشته من توی ویرگوله.

من باید خیلی بنویسم ولی متاسفانه چون این کارو اغلب به آخرشب موکول می‌کنم تا در آرامش و بعد از تجربه یک شبانه روز بنویسم، از تو برنامه‌ام حذف میشه به دلیل غلبه خواب و البته کمالگرایی افراطیم.

این بار با مرور یه فیلم شروع می‌کنم. یه شروع معمولی. فیلمی که همین قدر دیر دیدمش. 12مرد خشمگین.

دیدن این فیلم توی این ایام انتخابات خیلی خوب بود. مهارت‌هایی هست که ما عمیقا به یادگیریشون احتیاج داریم اما گاهی نیاز به این مهارت‌ها برامون پررنگ‌تر میشه. مهارت گوش دادن به نظر مخالف و متقاعد کردن افراد. که بیشتر از همه صبر و حوصله می‌طلبه. فیلم «12مرد خشمگین» فیلمی نبود که منو مجذوب خودش کنه اما شخصیت اون فردی که در ابتدا احتمال میده که پسرک نوجوان قاتل پدرش نیست و در مورد این احتمال با دیگر افراد صحبت می‌کنه بسیار غبطه برانگیزه. شاید به این خاطر که از من بسیار فاصله داره. من آدمیم که دوست دارم تاثیر حرفهام رو در دیگران ببینم و اگر نبینم خیلی زود یا اگه کمی صیر به خرج بدم، زود دلسرد میشم. اما این شخصیت کاری که فکر میکنه درسته رو انجام میده و در مقابل حرف‌های تند بقیه اعضا بسیار حوصله به خرج میده. فیلم از اول تا آخر تنها در یک اتاق دربسته می‌گذره. هیئت منصفه‌ای که میخوان هرچه زودتر به کارهای شخصیشون برسن و فردی که تک و تنها برای حق مقاومت می‌کنه.

همین. گفتم که یه شروع معمولیه.

پناه آورده‌ام به کلمات
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید