به نام خدا
چالش کتاب خوانی طاقچه در تابستان بر مبنای اعتماد گذشت و شهریور ماه بنا است به سراغ کتاب هایی برویم که در سال گذشته عنوان پر فروش ترین ها را نصیب خود کرده اند.
در این میان هم در بین کتاب های صوتی و هم در میان کتاب های الکترونیکی نام « یک عاشقانه آرام » نادر ابراهیمی به چشم می خورد.
نسخه الکترونیکی این کتاب از انتشارات روزبهان و نسخه صوتی آن از انتشارات نوین کتاب گویا و به گویندگی پیام دهکردی انتشار یافته است.
« نادر ابراهیمی » نویسنده ای که احساس هیچگاه از قلمش جدا نشده است و «یک عاشقانه آرام» که حقیقتا عاشقانه است و آرام.
در این کتاب با یک ماجرای مهیج و پر چالش عاشقانه رو به رو نیستید. قرار نیست مطابق رمان های عاشقانه امروزی با یک اتفاق خارقالعاده و وحشتناک همه چیز به هم بریزد و آنگاه قهرمان قصه همچون یک ناجی فرا برسد و پس از کلی هیجان به وصال برسیم. در این کتاب همه چیز « آرام » است .
البته که این « آرام » بودن هرگز به معنی عادی و بی ماجرا بودن این قصه نیست. داستان داستان گیله مردی است انقلابی در میانه سال ۵۷ و عشق او به عسل بانوی آذری که در سیاست کم از مردش نمی آورد. این سیاسی و انقلابی بودن است که آن ها را خانه به دوش می کند و هیچگاه نمی توان واژه «عادی » را بر زندگی شان چسباند. مراد از « آرام » بودن اما این است که گیله مرد و عسل آن چنان اتفاقات زندگی را که حاصل انتخابشان است پذیرفته اند و قلم ابراهیمی طوری این اتفاقات را بیان می کند که در ذهن خواننده همه چیز «آرام » می ماند و البته عاشقانه.
و شاید علت این آرامش همین « عشق » است. و شاید علت پذیرفتن اتفاقات متعدد همان چیزی است که گیله مرد می خواهد؛ فرار از عادت . عادتی که همچون موریانه عشق را می خورد و بلای جان عاشق است .
« یک عاشقانه آرام » در کنار عاشقانه ها و احساس بی نظیری که در دل. خود جای داده پر است از مفاهیم مهمی که به خواننده انتقال می دهد و شاید بزرگترین ایراد رمان های امروزی همین خالی بودن از مفاهیم و تنها عاشقانه بودن است؛ چیزی که در هیچ یک از آثار ابراهیمی یافت نمی شود.
برشی از کتاب
نه، هيچ عشقی اما، صد هزار بار گفته ام، محبوب آذري من، هر قدر شورانگيز و جادوشكن، اگر قرين دوست داشتنِ پر شورِ بچه ها نباشد، عشق مشروع نيست. اگر بتواني، به دلائلی، فقط يك بچه را در سراسر كُره ي خاكي دوست نباشی - بچه ای را كه معلول مطلقا آموزش ناپذير تكّه گوشت واره ای ست - لايق آن نيستي كه يك ساعت خوش داشته باشی؛ لايق عشق، كه حرفش را نزن.
ما اگر آفتاب را، يک لحظه، به درونِ قلب های خاكستری شده ی بچه های دردمند بتابانيم، عشق، با قبای ارغوانی بلند، صوفيانه خواهد رقصيد:« یک پا بر زمين خواهد كوفت، يک دست بر عرش؛ چنان كه زمين، يک هفته، به ضربه ی پا بلرزد، عرش به اشاره ی دست.
برای دانلود این کتاب از اپلیکیشن طاقچه به این آدرس مراجعه کنید.