میم.جیم
میم.جیم
خواندن ۵ دقیقه·۳ سال پیش

نقد دو سریال squide game و alice in borederland

وقتی اسم بازی می آید در ناخودآگاهمان چند کودک را تصور میکنیم.

اما چرا بزرگترها کمتر بازی میکنند؟

شاید نیاز به انگیزه و چالش جدی دارند.

انگیزه ای مثل بازی برای بقاء و زندگی. موضوعی که بارها از روی آن فیلم ساخته شده از هانگر گیم و اتاق فرار بگیر تا حتی فیلم ژانر وحشتی مثل کالکشن اره

اینبار میخواهم دو سریال که در این سبک ساخته شده را بررسی کنیم. یکی از آنها که حسابی سر و صدا کرده و کل جهان را گرفته و سریال دیگری که غریب تر است و اسمش کمتر به گوشتان خورده

Squid game و alice in borderland

هر دو فیلم در کشورهای شرق آسیا ساخته شده اند.
هر دو فیلم در کشورهای شرق آسیا ساخته شده اند.

هر دو سریال را اخیرا کمپانی نتفلیکس، در کشورهای چشم بادامی ساخته که به نظر نگارنده یکی خوب و دیگری بد است. نه کمتر نه بیشتر. خوب و بد

برای بررسی و نقد این دو سریال در ادامه همراه باشید:

(البته اگر فقط میخواهید بدانید کدام سریال خوب یا بد است و به همین بسنده میکنید به آخر متن بروید آنجا نتیجه را گفتم.)

squid game (بازی مرکب)

خلاصه سریال:

سونگ گی-هون مردی از قشر ضعیف است که زندگی اش تقریبا متلاشی شده و بدهی بسیار سنگینی دارد، به او پیشنهاد میشود که به یک بازی برود که جایزه اش 38 میلیون دلار است. در این مسابقه که از چند مرحله تشکیل شده 456 نفر شرکت میکنند، اما نکته ای وجود دارد. در هر مرحله عده زیادی کشته میشوند و در واقع برندگان هر مرحله کسانی هستند که جان سالم به در ببرند...

فیلمنامه:

همانطور که میدانید ایده ی سریال جدید نیست، پس برای اینکه اثر جذابی از کار در بیاید باید به گونه ای به آن پرداخته شود که متفاوت تر و جذاب تر از آثار قبلی باشد.

سریال در سه بخش میتوانسته جذاب باشد که در هر سه مورد ناتوان است:

اول) مراحل جذاب:

از 6 مرحله ای که برای بازی طراحی شده، به جز بازی اول و مرحله پل شیشه ای بقیه بازی ها چالش بر انگیز و جذاب نیستند.

مثلا یک لحظه در ذهنتان مرحله تیله بازی یا آبنبات عسلی را به خاطر بیاورید، یا حتی مرحله آخر ... خب چه چیز اینها چالش بر انگیز و جذاب بود؟

دوم) برنده کیست؟

از همان اول سریال کسانی که تا مراحل آخر بازی میرسند و حتی برنده نهایی بازی برای ما مشخص است و از این جهت هم دست داستان کاملا رو شده است.

آنقدر داستان مشخص است که حتی قابلیت اسپویل شدن را ندارد

سوم) داستان فرعی

داستان های فرعی نیز به شدت اضافی و بدون جذابیت اند. مثل داستان پلیسی که به آنجا نفوذ میکند یا ماجرای قاچاق اعضای بدن ...

چهارم) درام

درام و درگیر کردن احساس مخاطب چیزی است که هیچ اثری از آن در سریال به چشم نمیخورد و البته بیشتر آن به کارگردانی بازمیگردد.

ادعا کرده اند که سریال علیه سرمایه داری است اما به نظر بنده کاملا به نفع سرمایه داری ساخته شده که در مطلبی جداگانه به آن خواهم پرداخت.

سوال بزرگ؛ پس چرا پربیننده ترین ؟

قطعا و قطعا قدرت تبلیغات نتفلیکس

به نظرم نتفلیکس میخواست قدرت تبلیغاتی خودش را نشان دهد که چگونه یک سریال کاملا متوسط رو به ضعیف را تبدیل به پربیننده ترین سریال جهان کند.

alice in borderland(آلیس در سرزمین مرزی)

خلاصه سریال:

داستان در مورد پسری جوان به نام آریسو است که خودش را مشغول بازی های رایانه ای و دوستانش است.

ماجرا از جایی شروع میشود که با دو دوست صمیمی اش در حال شیطنت هستند و ناگهان متوجه میشوند که تمامی مردم شهر ناپدید شده اند. هنوز در شُک این قضیه هستند که در قسمتی از شهر نوری میبینند، به سمت ساختمانی که نور دارد میروند. در آنجا ناخودآگاه وارد یک بازی مرگ و زندگی میشوند....

نقاط مثبت

خب ایده کلی که جدید نیست، پس آیا چیزی برای جذابیت وجود دارد؟

  • فضاسازی

یک شهر خالی از سکنه که هیچ وسیله الکترونیکی کار نمیکند، نه ماشین نه موبایل نه تلویزیون و بازی های مرگباری که در اقصا نقاط شهر وجود دارد که برای زنده ماندن باید در آن شرکت کرد.

  • شخصیت های اصلی

همان ابتدا سه دوست را به عنوان شخصیت های اصلی میبینیم و توقع داریم این سه تا پایان سریال حضور داشته باشند، اما همان اوایل در کمال ناباوری تعدادی از آنها حذف میشوند.

اینکه هر لحظه ممکن است یکی از شخصیت های اصلی حذف شود هیجان و جذابیت بالایی بوجود می آورد.
  • بازی های جذاب

بازی ها معمولا هیجان بالایی دارد و به صورت پازل طراحی شدند که برای حل آن باید هوش، توانایی فیزیکی و کار تیمی داشته باشید.

  • معمای بزرگ

ورای بازی هایی که باید برای بقا انجام دهند یک معمای بزرگ ووجود دارد. آریسو در پی آن است که سازندگان اصلی بازی را پیدا کند و خودش را از این کابوس بزرگ نجات دهد و این معمای بزرگ در کنار بازی های جذاب مخاطب را مجاب میکند تا سریال را تا پایان مشاهده کند.

در کنار بازی های روزانه جذاب یک بازی و معمای بزرگتر هم وجود دارد، اینکه چگونه آنها میتوانند از این شرایط خارج شوند و چه کسی این جهان را طراحی کرده.

درام

در بخش هایی از سریال احساسات شما بر انگیخته میشود مثل جایی که آریسو و دوستانش وارد بازی میشوند که فقط یک نفر آنها میتواند زنده خارج شود، یا احساسی که کم کم دارد بین آریسو و یوساگی شکل میگیرد.

نقاط منفی:

  • شخصیت پردازی: در این سریال شخصیت پردازی به درستی انجام نمیشود و گاهی رفتارهایشان متناقض است که مخاطب را آزار میدهد.
  • ساحل: داستان از وقتی وارد ساحل میشود جانش گرفته میشود و لنگ لنگان ادامه میدهد چرا که پر میشود از حفره در داستان و شخصیت پردازی ضعیف
خشونت عریان در جای جای فیلم خودنمایی میکند.
خشونت عریان در جای جای فیلم خودنمایی میکند.
  • خشونت: نمیشود از خشونت سادیسمی که در این سریال موج میزند چشم پوشی کرد، هر چند چیز بیشتری از squid game ندارد و حتی شاید گاهی انسانی تر به آن پرداخته باشد، اما باز هم این خشونت عنان گسیخته آزار دهنده است.
نتیجه گیری:
squid game (بازی مرکب): سریال بدی است هم از لحاظ محتوا و هم از لحاظ جذابیت، علت این حجم از محبوبیت کمپانی بزرگ نتفلیکس و قدرت تبلیغاتی اوست.
alice in borderland(آلیس در سرزمین مرزی): سریال عالی نیست، یک سریال معمولی و جذاب است و در عین حال که مشکلاتی دارد جذابیتش را حفظ کرده.
اگر میخواهید در این سبک یک سریال مشاهده کنید حتما سراغ alice in borderland بروید اما اگر میخواهید دو سریال در این سبک مشاهده کنید، دوبار سریال alice in borederladn را تماشا کنید.
Squid GameAlice in Borderlandبازی مرکبنقد فیلمنقد سریال
مینویسم، داستان، جستار، نقد فیلم و شاید روزی یک رمان
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید