بی بدن فیلمی در ژانر جنایی درام است که دست روی یکی از پرونده های معروف قتل ایران گذاشته
در این نوشته به بررسی و نقد این اثر میپردازیم
داستان در مورد دختری به نام ارغوان است که مدتی است گم شده و پدر و مادرش دنبال او میگردند، بعد از مدتی معلوم میشود آخرین بار همراه پسری به نام سروش بوده...
نقش اصلی سریال نوید پورفرج است که بازپرس پرونده است و انصافا توانسته نقشش را به عنوان یک شخص عدالتخواه و دلسوز به خوبی ایفاء کند، و وقتی فهمیدم او همان بازیگر فیلم مغزهای کوچک زنگ زده است شگفت زده شدم.
الناز شاکردوست در نقش مادر ارغوان به خوبی توانسته نقش یک مادر غمگین، افسرده و گاهی خشمگین را اجرا کند، ولی در کنار او سروش صحت به عنوان پدر ارغوان خیلی درخشان ظاهر نمیشود.
پژمان جمشیدی ستاره این روزهای سینمای ایران نیز مثل همیشه خیلی خوب نقشش را اجرا میکند.
تقریبا تمام شخصیت های اصلی فیلم از پس نقششان بر آمده اند
افتتاحیه
همیشه در کلاس های داستان نویسی و فیلمنامه نویسی تاکید میکنند که لحظه ابتدایی داستان باید آنقدر جذاب باشد که مخاطب را میخکوب کند تا همه ی کارهایشان را رها کنند و چشم به اثر شما بدوزند، نکته ای که فیلمنامه نویس فیلم بی بدن به خوبی آن را رعایت کرده و نشان میدهد حدودا با موضوع جنایی و اعدام مواجه هستیم.
همان 5 دقیقه ابتدایی کافی است تا مجاب شوید شما باید یک اثر جذاب روبرو هستید.
هر چند سکانس ابتدایی فیلم در ادامه ارتباطی به داستان اصلی فیلم ندارد و از این جهت یک نکته منفی محسوب میشود.
هشدار: در ادامه بخش های مهمی از داستان فیلم لو میرود
در ادامه خیلی زود وارد داستان اصلی میشویم، پدر و مادر ارغوان گزارش گم شدن دخترشان را میدهند و بازپرس شکوهی(نوید پورفرج) مشغول جستجو میشود و خیلی زود متوجه میشوند متهم اصلی پسری است به نام سروش که آخرین نفری بودی که ارغوان را دیده و بعدها معلوم میشود سروش دوست پسر ارغوان بوده.
سروش ابتدا اعتراف میکند که ارغوان را به قتل رسانده و او را مُثله کرده است اما بعد میگوید اعترافش را تحت فشار نوشته و میگوید دروغ گفته و عاشق ارغوان است.
مُثله کردن به معنای بریدن اعضاء بدن یک فرد است به صورتی که تکهتکه شود
تقریبا تا پایان فیلم سروش در زندان است و باقی جدال پرتنش بین خانواده هاست، جدالی بین زنده ماندن یا اعدام سروش که این حق قصاص در اختیار پدر و مادر ارغوان است.
تعلیق
پس از شروع نفس گیر فیلم ما با چند سوال مواجهیم؟ واقعا سروش ارغوان را به قتل رسانده؟ اصلا ارغوان مرده یا مهاجرت کرده؟ و آیا سروش اعدام میشود یا بخشیده میشود؟ سوال هایی که یقه مان را میگیرد و ما را به صندلی میچسباند تا فیلم را تا پایان مشاهده کنیم.
پیام ها
1. در یکی از زیباترین سکانس های فیلم، پدر و مادر ارغوان در حال درد و دل هستند که کجاها کم گذاشته اند و چه کارهایی در حق دخترشان نکرده اند، در همین بخش، پدر ارغوان میگوید:
از بس (ارغوان) با من غریبه بود که پناه برد به دوست پسرش سروش
و چقدر این نکته درست بود، چه بسیار دخترانی که به علت کمبود محبت و کمبود توجه پدرش پناه برد به پسران هوس بازی که برای ارضاء هوسشان، در نقش پشتوانه هایی محکم در می آیند.
2. فریب رسانه
در طول فیلم پدر سروش با مظلوم نمایی در رسانه ها مردم را مجاب میکند که پسرش مظلوم است و پدر و مادر ارغوان که خواهان قصاص هستند، ظالم اند و ما میبینیم فشار بسیار زیادی به خانواده ارغوان می آید و اصلا همین فشار باعث میشود در نهایت سروش اعدام شود. در صورتی که مردم فقط صدای یک طرف ماجرا را میشنوند و اصلا خبری از حس و حال طرف مقابل ندارند، این تلنگری است به ما که خیلی اوقات یک طرفه قضاوت میکنیم و خبری از طرف مقابل نداریم.
فیلم چند پیام زیبا دارد، دُر گران بهایی که سالهاست کمتر در سینمای ایران شاهد آن هستیم
تدوین: فیلم تدوین بدی دارد، برخی سکانس ها اضافی است و برخی بی مقدمه و موخره است مثل سکانسی که مادر ارغوان در بین زباله ها دنبال دخترش است.
از دست رفتن زمان: ماجرای فیلم ظاهرا 2 سال را روایت میکند، اما ما اصلا متوجه گذر زمان نمیشویم و به صورت اتفاقی بین دیالوگ ها میفهمیم که مثلا این سکانس 2 روز بعد از سکانس قبلی نیست بلکه 6 ماه یا حتی 2 سال بعد است...
بازپرس احساسی: در قسمتی از فیلم بازپرس عصبانی میشود و با پدر سروش یقه به یقه میشود، در صورتی که این کار نه به کارکتر منطقی او در فیلم می آید نه اصلا آنقدر احساسی شده بود که چنین رفتاری نشان دهد.
نتیجه گیری:
این فیلم یکی از جذاب ترین فیلم های ژانر جنایی اجتماعی است که طی سالهای اخیر در سینمای ایران دیده ام، از جذابیت داستانی گرفته تا بازی خوب بازیگران و پیام های مثبتی که در خود جای داده.
هر چند در کنار اینها مشکلاتی مثل تدوین بد در برخی بخش ها، بازی ضعیف برخی بازیگران فرعی هم وجود دارد...
اگر نظر من را بخواهید پیشنهاد میکنم حتما این فیلم را تماشا کنید.