Soheila
Soheila
خواندن ۳ دقیقه·۹ ماه پیش

درباره‌ی کتابِ «پاندای بزرگ و اژدهای کوچک»

کتاب پاندای بزرگ و اژدهای کوچک نوشته‌ی جیمز نوربری. این کتاب را دوستی برای مطالعه به من پیشنهاد داد. راستش آن زمان علاقه‌ای به مطالعه‌ی این کتاب نداشتم؛ چرا که ژانر کتاب‌های موردعلاقه‌ام کاملا با این کتاب مغایرت داشت. آن دوست این کتاب را کتابی زیبا، در خور ستایش، و مناسب برای تفکر بیشتر در زمینه‌ی فلسفه و آفرینش عنوان کرده بود. یک بار ظاهر کتاب را مشاهده نموده، به اشتباه آن را مناسب برای گروه کودک و نوجوان یافتم و متاسفانه مطالعه‌ی آن را باز هم به تاخیر انداختم. تا این‌که فرصتی پیش آمد تا این کتاب را در برنامه‌ی طاقچه ورقی بزنم و جداً باورپذیر نبود که من ساعت‌ها غرق مطالعه‌ی این کتاب بودم و حتی راضی نمی‌شدم اندکی آن را زمین بگذارم تا به کارهای ضروری خود رسیدگی کنم.

این متن را جهت شرکت در آخرین ماه چالش کتابخوانی ۱۴۰۲ طاقچه می‌نویسم.


در تمام جملات این کتاب، یا بهتر است بگویم در واژه‌واژه‌ی آن، می‌توان رازهای نهفته‌ای را کشف کرد که هنر نویسنده‌ی متفکر و توانمند این کتاب، جیمز نوربری است. می‌توان این کتاب به ظاهر کوچک و کم‌حجم را ساعت‌ها در دست گرفت، مطالعه کرد و لذت برد. مثلا جایی که اژدهای کوچک می‌گوید: «ذهنم گاهی مثل این توفانه.» پاندای بزرگ جواب می‌دهد: «اگه درست گوش بدی، می‌تونی صدای پاشیدن قطره‌های بارون روی سنگ رو بشنوی.» ساعت‌ها می‌توان به این مکالمه فکر کرد و چیزها از آن آموخت. این‌که در سختی‌های بزرگ زندگی، وقتی واقعا خسته شده‌ای و احساس تشویش و نگرانی ذهن تو را درگیر کرده، هیچ چاره‌ای پیش روی خود نمی‌بینی، باز هم چیزهای خیلی کوچک یا به‌ظاهر ناچیزی وجود دارند که می‌توانی اندکی به آن بیندیشی و از وجودش لذت ببری. در یک توفان سخت و ویران‌کننده می‌توان با آرامش پشت پنجره نشست، چایی داغ را مزمزه کرد و از صدای قطره‌های ریز باران که خود را به شیشه می‌کوبند، لذت برد. از همان یک لحظه. و به‌نظرم پیام این کتاب هم همین است: از لحظه لذت ببر. سعی کن با چیزهای کوچک شاد باشی و تلاش کن از سختی‌ها واهمه نداشته باشی. من جایی که پاندای بزرگ پرسید:«کدامش مهمتره؟ سفر یا مقصد؟» خیلی دوست داشتم. البته من سریع جواب دادم: سفر. اما اژدهای کوچک، با تدبیر جواب داد:«همسفر.» و این عین واقعیت است. یک همسفر خوب، بدترین و سخت‌ترین سفرها را هم برای تو دلپذیر می‌کند. مهم آن است که یاد بگیریم چگونه در لحظه زندگی کنیم. یاد بگیریم از چیزهای کوچک لذت ببریم؛ و یاد بگیریم...
پیشنهاد می‌کنم این کتاب عالی و درجه‌یک را با تفکر و آرام‌آرام بخوانید. مثل یک فنجان قهوه‌ی خوب مزمزه کنید و لذت ببرید.


جملات زیبایی از این کتاب:

«از همه سخت‌تر مهربون بودن با خودمونه. ولی باید تلاش کنیم.»
«طبیعت با پاییز بهمون نشون می‌ده رها کردن چه‌قدر می‌تونه زیبا باشه.»
«چه حیف که خیلی وقت پیش این درخت رو نکاشتیم. تصور کن الان چه‌قدر بزرگ شده بود.
پاندای بزرگ گفت:الان که داریم می‌کاریمش، همین مهمه.»
«یه درخت برای قوی‌تر شدن باید هر شرایطی رو تجربه کنه.»
«ممکنه شکست بخوری، ولی اگه از ترس امتحانش نکنی قطعا شکست خوردی.»
«گاهی حتی یه قدم خیلی کوچیک، بهتر از اینه که اصلاً قدمی برنداری.»
کتابچالش کتابخوانی طاقچهپاندای بزرگ و اژدهای کوچکمعنای زندگیطاقچه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید