خواننده میخونه که:
سیل اومد هرچی رویا جمع کردم با خودش برد
آب جوش اومده ولی حسی که پاشم رو ندارم... صدای خواننده محکمتر میخونه:
این همه درد واسه یه قلب بخدا انصاف نیست
قابلیت این رو دارم که تمام روزمو با این آهنگ نابود کنم. پس دکمهی پوز رو میزنم و صدا قطع میشه.
ساعت ۶ بیدار شدم. خوشبختانه امروز میل به صبحانه داشتم.
صبونه رو خوردم و سریع زدم بیرون.
یه وقتایی که خلوت باشه از کنار درختا که رد میشم دستمو میذارم روی تنهشون... یه بار امتحان کن خیلی حس باحالی داره. انگار وصل میشی به یه دنیای دیگه...
تمرین امروز سنگین بود. البته که فردا سنگینتره. تا ۱۰ باشگاه بودم. لهولورده برگشتم خونه. واقعا از خستگی نا نداشتم.
یادم رفته بود موقع رفتن پرده رو بکشم. وقتی برگشتم با این نور خوشگل روبرو شدم. جون گرفتم.
این چیزا دلخوشیهای کوچیکیان که آدم رو به زندگی وصل میکنن.
سبزیها هم کمکم دارن رشد میکنن...
امروز تقریبا هیچ کاری خاصی انجام ندادم. جز اینکه شبی شام گرفتیم رفتیم دیدن مامان و برگشتیم. موارد چالش رو انجام دادم و کمی سریال دیدم.
امیدوارم فردا بتونم به کارا رسیدگی کنم.
ممنون که همراهید.
کالری دریافتی ۱۵۰۰ و پروتئین ۱۱۰ گرم
روز یازدهم ✅️