حالا که تصمیم گرفته ام در ایران سفر کنم، کنجکاوم بدانم که <<مردم این سرزمین چطور آدمیانی بودند ؟ >>
مردمان ایران ویج که به سمت خزر و خلیج فارس سرازیر شدند، چه تجربه ی تازه ای از زندگی کسب کردند ؟ زندگی در کیلومترها پشت سر چگونه گذشته است ؟!
در این هفت راه ایرانگردی همسفر شوید ...
قلب زمین؛ سرزمینی بسیار زیبا با چمنزارهای بسیار وسیع، رودخانه های خروشان، چشمه های جوشان، کوهساران سرسبز، احتمالا جایی در آسیای مرکزی، بین روسیه، ازبکستان، ترکمنستان، قرقیزستان، به عنوان بهشت گمشده در باور ایرانیان مانده است. و آنقدر از کانون های تمدن بشری دور بوده که هیچ کشوری قدرت فتح و نگهبانی از آن را نداشته و به همین دلیل ساکنان قلب زمین از هجوم دشمنان در امان مانده بودند.
مردمان این سرزمین که خود را آریایی یعنی پاک نژاد می نامیدند، آنجا را ترک و به سمت جنوب و سرزمین های دور دست رفتند و هرگز به آنجا برنگشتند.
آریایی ها در مهاجرت به جنوب دو دسته شدند:
گروهی به هند و گروهی به ایران آمدند.که خود به چند دسته تقسیم می شدند.
پارسیان در جنوب، استان فارس کنونی
پارتیان شمال شرق، خراسان کنونی
مادها به غرب، آدربایجان و کردستان کنونی
بختیاری شاید هم قومیت سکا، جنوب غرب ، چهارمحال بختیاری و غرب اصفهان و جنوب همدان و غرب فارس و ...
شاید عجیب به نظر برسد که چرا آریایی ها ایران ویج سرسبز و آباد را رها کردند و به سرزمین های خشک و بیابانی آمدند؟
مردمان این سرزمین شاید به خاطر یافتن چراگاه های تازه، یا همه گیری یک بیماری آنجا را ترک کرده باشند.
همچنین اقلیم شناسان می گویند که آن زمان سراسر ایران زمین حتی سیستان و بلوچستان و کرمان و یزد، سر سبز و معتدل بوده است. دوهزار سال پیش سیستان چنان سرزمین پر برگ و بار و پر نعمتی بوده، که آن را انبار گندم می نامیدند.
البته نشانه هایی از سکونت در فلات ایران، در هزاره پنجم پیش از میلاد پیدا شده است، ولی این گروه اندک شمار بوده اند و مهاجران به آسودگی خیمه های خود را بر افراشته اند و اقامت گزیده اند.
به تدریج حکومت های محلی با تسلط طوایف قویتر بر طوایف مهاجر شکل گرفته و در نهایت نخستین حکومت فراگیر یعنی حکومت هخامنشیان که بسیاری از مورخان آن را نقطه آغاز تمدن بشری می نامند،تشکیل شده است.
کوروش کبیر، معروفترین شاه هخامنشی است، که ایرانیان او را نماد خرد و روشنی می دانند و بیانیه او هنگام آزادی یهودیان از اسارت قوم بابل، نخستین اعلامیه حقوق بشر به شمار می آید.
با حمله ی اسکندر به ایران، زمامداری هخامنشیان به پایان رسید و پس از آن حکومت های مختلف بر سر کار آمدند. از جمله آن حکومت ها؛ اشکانیان، صفاریان، سامانیان و ... خوارزمشاهیان سپس صفویان، زندیان، قاجاریان و عصر پهلوی که هر کدام سالیانی را به ایران حکومت کردند.
اگر سرزمین قدیم را آسیا، اروپا و آفریقا بدانیم، در مرکز آن ایران قرار دارد.
ایران چهار فصل، دارای دو رشته کوه البرز و زاگرس، دو دریای وسیع خزر و خلیج فارس، دو بیابان کویر و لوت، مناطق نفت خیز، آب و هوای متنوع، مذهب و نژادهای مختلف، آداب، رسوم و آئین های متنوع می باشد.
از میان نژادهای مختلف تنها سرخ پوستان، و از میان مذاهب، بودایی ها، در ایران زندگی نمی کنند.
ایران، فلات فیروزه و سرزمین نفت خیز، سرزمین قالی، معادن طلا، مس و آهن و سنگ های تزئینی
بعضی از کاخ های معروف جهان با قالی ایرانی فرش شده اند.
مراسم و آیین های مختلف چون جشن نوروز، چهارشنبه سوری، قالی شویی اردهال،جشن برنج گیلان، عروسی بختیاری، گلابگیری قمصر و نیاسر و ...همه و همه در این سفر ما را شگفت زده خواهد کرد.
در مسیر میتوانیم از لب جوی، آبی بنوشیم و پای صحبت کشاورزان، چوپانان و مردم محلی بنشینیم که هر کدام داستانی متفاوت از مراسم و آیین ها، انواع غذاها، نوع پوشش، سبک زندگی، نوع تجارت و... برای گفتن دارند.
جمع بندی
با وجود اینکه در هزاره پنجم پیش از میلاد، شواهدی از سکونت در ایران وجود دارد، اما وقتی آریایی ها، سرزمین مادری یعنی ایران ویج را به سمت جنوب ترک می کنند و در قسمت هایی از ایران و هند اقامت میکنند، حکومت و تمدن های اولیه شکل میگیرد. آثار این تمدن ها در گویش و زبان، فرهنگ و آداب و رسوم مردم ایران نمایان است. مادها، پارس ها، پارت ها سه دسته اصلی آریایی بودند.
برگرفته از کتاب راه یاب ایران _دکتر ناصر کرمی