آنه
آنه
خواندن ۲ دقیقه·۴ ماه پیش

اولین ویرگول

درست مثل اولین حضور در میهمانی غریبه ها که نمی دانم آهسته سلام بگویم یا بلند مردد ام ،عجیب و نا آشنا

مرا ببخشید اگر نمیدانم اولین ویرگول جای درستی ست یا نه و ناشیانه سر صحبت را با شما باز میکنم

از آنجایی که همه خوابند و سکوت صدای خانه است برخورد نوک انگشتانم با صفحه موبایل برای اینگونه نوشتن کلمات، عامل ایجاد صدای آهسته ای نیست و برای هم اتاقی بهانه گیر بی‌خواب آوای قابل توجهیست هرچند که برای کمترین سر و صدا این راه را انتخاب کرده باشم

باوجود کمبود کسره در میان حروف کیبورد که یار همیشگی من و نجات دهنده است، ادامه میدهم تا یخ خود را آب کنم .

امروز بعد از تلاش های مستمر برای تغییر رشته و مشقت های درس خواندن در تابستان، تا زمانی که مطمئن شدم ظهر است در رختخواب ماندم و خستگی هایم را در کردم ؛این درحالیست که قبل تر بیدار شده بودم و برای دقیقه ای بیشتر چسباندن صورتم به خنکی بالشتک تقلا میکردم

و این نشانه ی یک کمبود است بله کمبود خواب

مطمئنم اگر دوران دانش آموزیتان گذشته و از مدرسه فارغ شده باشید بازهم میتوانید در ستایش خواب با من هم نظر باشید.کافیست صبح هایی را بیاد بیاورید که برای جلوگیری از نفوذ سرمای زمستان جوراب به پا و پیچیده لایه پتوی گرم و نرم مجبور به بیداری می شدید و مادرتان هم می‌دانست شکم دردی که از آن ناله میکنید تنها حناییست که دیگر رنگی ندارد و شما می بایست چشم های پف کرده تان را باز و به مدرسه می رفتید و دردناک تر از آن نزدیکی به لحظه ایست که سیلی دردناک آب صورتتان را سرخ می کند .

بله شما بیدار می شوید و رویای شیرین تان نصفه نیمه می ماند و شما هرگز نخواهید دانست که آن ساندویچ کالباسی که در خواب دیدید را می خورید یا آن هیولای زشتی که درحال نزدیک شدن به شما بود بالای سرتان می‌رسد یا نه و... .

گفته بودم که نصف شب است پس طبیعتاً من در رخت خواب و در وسوسه ی بستن پلک هایم‌ به سر می برم .

شب بخیر






خوابویرگولکمبودمدرسهدانش آموزان
🕯️🤍🪐✨
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید