طرح مسکن ملی در دولت یازدهم و دوازدهم، بهعنوان یکی از مهمترین پروژههای ملی، با هدف تأمین سرپناه مناسب برای اقشار کمدرآمد و متوسط شکل گرفت. یکی از ابعاد اصلی این طرح، توسعه و تأمین زیرساختهای مرتبط با مسکن عمومی بود که شامل خدمات شهری، امکانات حملونقل، و تأمین منابع مالی برای ساخت مسکن میشود. بررسی دقیق این موضوع با آمار و تحلیل دیدگاههای موافقین و مخالفین به ما کمک میکند تا موفقیت یا شکست این بخش از طرح را ارزیابی کنیم.
1. زیرساختهای خدمات شهری
زیرساختهای خدمات شهری شامل تأمین امکاناتی نظیر درمانگاهها، مدارس، بازارها، و شبکه آب و برق است که کیفیت زندگی در پروژههای مسکونی را تعیین میکند.
دیدگاه موافقین :
حامیان طرح معتقد بودند که در برخی پروژههای کلانشهرها، مانند اصفهان و مشهد، دسترسی به خدمات شهری بهخوبی در نظر گرفته شده است. برای مثال طبق گزارشی از وزارت راه در سال ۹۸ بیش از ۴۰ درصد پروژهها در شعاع کمتر از 3 کیلومتر از امکاناتی نظیر مراکز درمانی، مدارس، و فروشگاهها قرار داشتند. در پروژهای در اصفهان، دسترسی به بازارها و درمانگاهها برای خانوادهها رضایتبخش ارزیابی شد. البته بیان این نکته بسیار حائز اهمیت است که این پروژهها اغلب در مناطقی اجرا شدند که زیرساختهای شهری پیشساختهای داشتند، مانند مناطق شهری اصفهان و مشهد.
دیدگاه مخالفین :
از سوی دیگر مخالفین این بخش به مشکلات شدید زیرساختی در مناطق دورافتادهتر اشاره کردند.
گزارشی از مرکز پژوهشهای مجلس (1399) نشان داد که 60 درصد پروژههای طرح مسکن ملی در شهرکهایی ساخته شدهاند که فاصلهای بیش از 5 کیلومتر از مدارس و درمانگاهها داشتند. پردیس، بهعنوان یک نمونه، حتی تا سال 1400 فاقد زیرساختهای اولیه نظیر مراکز درمانی و فضای آموزشی کافی بود. دلیل این ضعف، انتخاب مناطق ارزانتر و دور از شهرها برای کاهش هزینههای ساخت بود که در نهایت مشکلات بزرگی را برای ساکنین ایجاد کرد.
در بحث زیرساختهای خدمات شهری، علیرغم موفقیت محدود در برخی مناطق، کلیت طرح از کمبود برنامهریزی و ضعف در مکانیابی رنج میبرد. اگرچه برخی پروژهها عملکرد قابلقبولی داشتند، اما تعداد بالای پروژههای فاقد امکانات مناسب، این طرح را بهطور کلی ناکام گذاشت. آن دسته از پروژه های دارای خدمات شهری نیز همانطور که عنوان شد، از زیرساخت های آماده مناطق شهری و پیش ساخته بهره می بردند و میتوان اذعان داشت که موفقیت ها در این زمینه بسیار کمرنگ بوده است.
2. امکانات حملونقل عمومی
دسترسی به حملونقل عمومی عامل کلیدی در موفقیت هر طرح مسکن عمومی است، زیرا بهطور مستقیم بر هزینههای زندگی و کیفیت زندگی افراد تأثیر میگذارد. دسترسی به حملونقل عمومی عامل کلیدی در موفقیت هر طرح مسکن عمومی است، زیرا بهطور مستقیم بر هزینههای زندگی و کیفیت زندگی افراد تأثیر میگذارد.
دیدگاه موافقین:
برخی پروژهها، بهویژه در نزدیکی مترو و اتوبوسرانی کلانشهرها، توانستند دسترسی خوبی به شبکه حملونقل عمومی فراهم کنند. بر همین اساس وزارت راه در سال ۹۸ در گزارشی نشان داد که در 25 درصد پروژهها، ایستگاههای اتوبوس یا مترو با فاصله کمتر از 1 کیلومتر از مجتمعهای مسکونی وجود داشت. پروژههایی در مشهد و کرج نمونههایی از این موارد هستند. دقیقا مانند زیر ساخت های عمومی در این مناطق، از پیش زیرساختهای حملونقل عمومی فراهم بود و پروژههای مسکن توانستند از این امکانات بهرهمند شوند.
دیدگاه مخالفین:
مخالفین تأکید دارند که اکثر پروژهها در مناطق فاقد حملونقل عمومی اجرا شدند. در پروژههای اطراف تهران، نظیر پردیس و هشتگرد، فاصله مجتمعهای مسکونی تا نزدیکترین ایستگاه مترو یا اتوبوس بیش از 10 کیلومتر بود. این مسئله باعث افزایش هزینههای رفتوآمد و زمان صرفشده برای ساکنین شد (مرکز پژوهشهای مجلس، 1399). انتخاب زمینهای ارزانتر در مناطق دور از شهر به این مشکل دامن زد و باعث شد بسیاری از ساکنین با مشکلات جدی در رفتوآمد روبرو شوند.
عدم توجه به زیرساختهای حملونقل عمومی در بیشتر پروژهها، این بخش از طرح را به یک نقطه ضعف جدی تبدیل کرد. با این حال، برخی پروژهها توانستند در این زمینه عملکرد بهتری داشته باشند. اما همانطور که عنوان شد این پروژه ها از پیش زیرساخت ها آن هم در کلانشهر ها بهره بردند و خود طرح نتوانست موفقیتی را در توسعه و بهبود این زیرساخت حیاتی کسب نماید.
3. تأمین منابع مالی
تأمین منابع مالی پایدار برای ساخت و توسعه زیرساختها از چالشهای اصلی طرح مسکن ملی بود.
دیدگاه موافقین:
برخی معتقدند که دولت با ارائه وامهای مسکن و مشارکت بخش خصوصی توانست تا حدی نیاز مالی پروژهها را تأمین کند.طبق آمار رسمی (1398)، بانک مسکن وامهایی با سود 18 درصد به متقاضیان ارائه داد که بخشی از منابع مالی ساخت پروژهها را پوشش داد. برخی پروژهها در مشهد و تبریز به دلیل این تأمین مالی به بهرهبرداری رسیدند.ژهها را پوشش داد. برخی پروژهها در مشهد و تبریز به دلیل این تأمین مالی به بهرهبرداری رسیدند.
استفاده از مشارکت بخش خصوصی در این مناطق توانست به تکمیل پروژهها کمک کند.
دیدگاه مخالفین:
منتقدین بر این باورند که این وامها با نرخ بهره بالا برای اقشار کمدرآمد غیرقابلتحمل بودند و بخش قابلتوجهی از پروژهها به دلیل کمبود بودجه ناتمام باقی ماندند.سندی از مرکز پژوهش های مجلس نشان میدهد تا سال 1400، بیش از 50 درصد پروژهها در تهران و اطراف آن به دلیل کمبود منابع مالی متوقف شدند .عدم توجه به نیازهای واقعی و برنامهریزی ضعیف در تخصیص بودجه باعث این مشکل شد.
.
.تقدین بر این باورند که این وامها با نرخ بهره بالا برای اقشار کمدرآمد غیرقابلتحمل بودند و بخش قابلتوجهی از پروژهها به دلیل کمبود بودجه ناتمام باقی ماندند.مطابق پژوهش مرکز پژوهش های مجلس تا سال 1400، بیش از 50 درصد پروژهها در تهران و اطراف آن به دلیل کمبود منابع مالی متوقف شدند.قدین بر این باورند که این وامها با نرخ بهره بالا برای اقشار کمدرآمد غیرقابلتحمل بودند و بخش قابلتوجهی از پروژهها به دلیل کمبود بودجه ناتمام باقی ماندند.مطابق پژوهش مرکز پژوهش های مجلس تا سال 1400، بیش از 50 درصد پروژهها در تهران و اطراف آن به دلیل کمبود منابع مالی متوقف شدند.
عدم تأمین مالی پایدار، بهویژه در شرایط تحریمهای اقتصادی، یکی از عوامل اصلی شکست طرح مسکن ملی در بخش زیرساختها بود.
به طور کلی مسکن ملی در دولت دوازدهم نتوانست به اهداف خود در تأمین زیرساختهای مسکن عمومی دست یابد. ضعف در مکانیابی پروژهها، عدم تأمین زیرساختهای شهری و حملونقل عمومی، و کمبود منابع مالی از دلایل اصلی این شکست بودند. اگرچه در برخی مناطق عملکرد مناسبی مشاهده شد، اما کلیت طرح نیازمند بازنگری جدی در برنامهریزی و اجرا بود.
طرح مسکن ملی در دولت دوازدهم نتوانست به اهداف خود در تأمین زیرساختهای مسکن عمومی دست یابد. ضعف در مکانیابی پروژهها، عدم تأمین زیرساختهای شهری و حملونقل عمومی، و کمبود منابع مالی از دلایل اصلی این شکست بودند. اگرچه در برخی مناطق عملکرد مناسبی مشاهده شد، اما کلیت طرح نیازمند بازنگری جدی در برنامهریزی و اجرا بود.طرح مسکن ملی در دولت دوازدهم نتوانست به اهداف خود در تأمین زیرساختهای مسکن عمومی دست یابد. ضعف در مکانیابی پروژهها، عدم تأمین زیرساختهای شهری و حملونقل عمومی، و کمبود منابع مالی از دلایل اصلی این شکست بودند. اگرچه در برخی مناطق عملکرد مناسبی مشاهده شد، اما کلیت طرح نیازمند بازنگری جدی در برنامهریزی و اجرا بود.