در برهه ای از روزگار زندگی میکنیم که دیگر اندیشه ها دستمالی شده ازعلومی استفاده میکنیم که دیگر سرمنشا هم از ان استفاده نمیکنند که ما همچنان داریم به استفاده وبا تعصب به این علوم ادامه میدهیم و علومی که میتوان به این قبیل اشاره کرد علوم انسانی است و همچنان علوم پایه اگر در تاریخ ورق بزنیم مشاهده میکنیم که در قرون وسطی که غرب تا خرتناق در فساد بود و در گمراهی محض به سر میبرد و در حال ریشه کن کردن علم بود ما خواجه نصیر را داشتیم ابن سینا را داشتیم که معتقد به علم دینی بودند می بینیم همچنان که در ریاضی و نجوم تبحر دارند در فلسفه و منطق هم صاحب نظرند راستی چه شده که امروز دیگر علمی ارزشمند است که دینی نیست که نه تنها دینی نیست بلکه در مقابل دین هم جبهه میگیرد همین غرب که تا دیروز بر پایه راسل و فروید و.. علوم را به جامعه تزریق میکرد امروز دیگر به این رسیده که بس است!باید سراغ علم دین رفت امروزدر دانشگاهای برتر دنیا حرف این است که باید سراغ علم دینی برویم اما چه شده که غربی که برپایه راسل پی ریزی شد و علم را او برای ان ها تبیین کرد و به قولی به علم سکولار معتقد شدند امروز به این نتیجه رسیده اند ؟! اری مساله این است به نظر تغییر ایدئولوژیک در افراد جامعه علمی راوادار کرده است که به این سمت بروند و در قرن جدید افرادی مثل هایزنبرگ و دیراک و.. که گفتد علم دنبال کسب قدرت نیست بلکه دنبال این است که طبیعت و قوانین حاکم بر طبیعت را توجیه کند.و وقتی سخن از طبیعت به میان امد دیگر علم سکولار جواب نمیدهد دیگر در اندیشه های راسل نمیتوان دنبال جواب گشت و حال که طبیعت به میان امده به قولی در کتاب limit of science یا همان محدودیت های علمی میگوید جواب سوالات بنیادی را نمیتوان علم به تنهایی بدهد و ناگریزیم به دنبال علم برویم و میگوید علم بدون مفروضات فراطبیعی کار نمیکند و باید توجه داشت که این ارزش ها هستند که مارا وادار به انتخاب نظریه ها میکنند و حرف امروز ما در دانشگاه ها و از جمله دانشگاه های علوم انسانی این است که باید ،اسلامی شود همچنان درقرن های پیش افرادی مثل خواجه نصیر و... توانستند از دل دین مبین اسلام مفاهیم عمیق دین را بیرون بیاورند و به جامعه تزریق کنند همچنان که شیخ بهایی توانست از علوم اسلامی به معماری اسلامی برسد حداقل اگرمیخواهیم از غرب کپی برداری کنیم و در جامعه جای گذاری کنیم و همچنان روش ترجمه را پیش بگیریم،درست ترجمه کینم به روز ترجمه کنیم نه حرف های منسوخ شده را به خورد جامعه بدهیم و باید از این قتلگاه بیرون بیاییم و به سمت علم دینی برویم و تنها راهی که میتوان گفت برای اینکه منشا علم شویم و در همه زمینه ها مدعی باشیم باید علم را دینی کرد باید اسلامی کرد و باید توجه داشت که علم را با نگرش های افراد نسنجیم بلکه اگر بخواهیم حرف از علم دینی بزنیم باید علم را بانگرش های دینی اتخاذ کنیم به امید انکه انقلابی در تمامی علوم و مهمتر در علوم انسانی رخ دهد که البته این نیازمتد جرات نواوری است به هرحال باشد که ایران منشا تمامی علوم برخواسته از دین مبین اسلام شود