Behzad
Behzad
خواندن ۲ دقیقه·۳ سال پیش

تنهایی

انسان تنها است. بیشترین چیزی كه در اصطلاح عامیانه از تنهایی فهم می شود تنهایی فیزیكی یا طبیعی است. تنهایی فیزیكی یعنی تنهایی است كه وقتی می گویم: «در اتاق تنها بودم و حسن و حسین آمدند». تنهایی فیزیكی چیزی جز این نیست كه در منظر من، در تیررس دید من، در مكانی و زمانی و اوضاع و احوال خاصی انسان دیگری نبود یا اگر بود هیچ وسیله ارتباطی بین من و او وجود نداشت. این تنهایی را به تنهایی فیزیكی تعبیر می كنند. من فعلاً به تنهایی فیزیكی و جسمانی كاری ندارم. اگرچه در اواخر همین بحث به مناسبت دیگری به این تنهایی بازخواهم گشت. اما از این تنهایی كه بگذریم ما می توانیم به تنهایی های دیگری اشاره كنیم، كه آن تنهایی ها اصلاً تنهایی فیزیكی محسوب نمی شوند بلكه تنهایی های معنوی و به تعبیر دیگری تنهایی های باطنی و تنهایی های وجودی هستند سه وجه تنهایی معنوی وجود دارد و از این سه وجه تنهایی هیچ گریزی نداریم. به این معناست كه تراژدی است، یعنی مصیبت آن است و ما این مصایب اجتناب ناپذیر را داریم. اگر كسی گذشته بدی هم داشته باشد، امور بدی نیز بر این گذشته بدافزوده خواهد شد كه ما به آنها نمی پردازیم، چون ممكن است عمومی نباشد وما آنچه را نسبت به همه انسانها عمومیت دارد، بیان می كنیم. و گرنه اگر فردی گذشته بدی داشته باشد از دیدگاه خودش هر وقت به گذشته فكر می كند، سه حالت بر او عارض می شود:  .۱ غم،.۲حسرت،.۳ پیشمانی  اگر انسان به این حد تنهاست، هرچقدر هم گردهم بیاییم، ازدحام تنهایان داریم، جمع حاصل نیامده است. به تعبیری كه جامعه شناس و روانشناس اجتماعی معروف آمریكایی «تام تیلور"بكار می برد ما درواقع در ازدحام تنهایان بسر می بریم. ما وقتی گرد می آییم، نباید فكر كنیم كه از تنهایی بیرون آمده ایم، تنهایانی هستیم كه كنار هم نشسته اند. درست مثل این كه n تا اتم كنار هم قرار بگیرند ولی میل تركیبی نسبت به هم نداشته باشند و نتوانند باهم یك كل بسازند درب و پنجره هایشان نسبت به هم بسته است. ما انسان هایی هستیم كه درب و پنجره هایمان نسبت به یكدیگر به این سه لحاظ كه گفتیم بسته است.  اگر واقعیت همین باشد كه گفتیم و این واقعیت اجتناب ناپذیر باشد چه باید كرد؟  عشق به آرمان‌ها ، اگر در زندگی ما خاموش بشود دیگر زندگی سالمی نخواهد بود، مهمترین عاطفه در میان آدمها عشق به آرمان‌ها است. به تشخیص افلاطون سه آرمان بزرگ روح ما : حقیقت( راستی) ، عدالت(خیر و درستی) ، جمال(زیبایی). ما در کنه وجودمان عاشق این سه چیز هستیم، ما نباید بگذاریم این سه آرمان مغلوب عشق های دیگر قرار بگیرند.  وگرنه به تنهایی معنوی و باطنی دچار می شویم.....

شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید