ویرگول
ورودثبت نام
مهدی ابراهیمیان
مهدی ابراهیمیان
خواندن ۵ دقیقه·۱ سال پیش

فصل اول: مقدمه ای بر جرأت ورزی

از مثبت ها قدرت بگیرید و نگذارید منفی ها، پژمرده تان کند

دیل کارنگی


قسمت اول

حدودا نود سال پیش، دیل کارنگی کتابی منتشر کرد که یکی از تاثیر گذار ترین آثار سده های اخیر باقی مانده است. علاوه بر آن، احتمالا در قرن آینده نیز یکی از تاثیرگذار ها خواهد بود. آن کتاب، "چگونه دوست پیدا کنیم و بر دیگران تاثیر بگذاریم" است (که بارها با نام "آیین دوست یابی" به فارسی ترجمه شده است) عنوان کتاب می تواند رساتر از این باشد؟ ایده های مطرح شده در کتاب، همانقدر واضح و صحیح هستند که در سال 1936 بودند، زمانی که کتاب برای اولین بار چاپ شد. گرچه کتاب "آیین دوست یابی" یک سند و اثر ماندگار در تاریخ خودپروری (self help) محسوب می شود، در زمان اولین چاپ یک پیشرو و بنیانگذار واقعی بود. قبل از انتشار کتاب دیل کارنگی، اساسا مفهوم مهارت های فردی (people skills) وجود خارجی نداشت. گرچه قبول داریم که امروز، برخی رویکرد های بهتر هم در حوزه تعاملات انسانی وجود دارد.

کتاب دیل کارنگی، اصول جاودانه ارتباطات انسانی را عنوان می کند که امروز هم برقرار هستند. در واقع، اکنون تاثیر آنها از هر زمانی بیشتر است. با پیشرفت تکنولوژی و سرعت کسب و کار، آنها که به مهارت های بین فردی تسلط دارند، نه تنها در دنیای کاری امروزی ارزشمند تر هستند، بلکه به موفقیت های بزرگتری نیز دست می یابند. کامپیوتر ها و گوشی های همراه، تفاوت عمده ای در زندگی های ما ایجاد کرده اند. اما اهمیت مهارت های فردی موثر از میان نرفته و نخواهد رفت.

با این حال، کاملا غیر ممکن است بتوان موضوعی مانند مهارت های فردی را، خصوصا در یک محیط کاری، بدون اشاره به اینترنت، تلفن همراه یا ایمیل به بحث نشست. اینها دیگر همه جا هستند، و هر جا می روید با شما هستند. تکنولوژی های جدید قطعا سرعت انجام کارها در محیط کاری مدرن را افزایش داده اند؛ اما ضمنا انتظارات ما نسبت به سرعت انجام کارها را نیز بالا برده اند و امروزه افراد نمی گویند که کاری باید تا فردا انجام شود، بلکه آن را برای "دیروز" می خواهند. این رویکرد، عجیب اما درست است و خود یک نوع تناقض است. کار از بسیاری جهات ساده تر و سریعتر شده است، اما تنش های کاری هم احتمالا از هر زمان دیگری بیشتر شده اند. استرس همیشه و همه جا هست و همه می دانیم که وقتی تنش ها بالا می گیرد، احتمال درگیری بین افراد متناسبا بیشتر می شود.

این واقعیتی است که در آن زندگی می کنیم و راه گریزی از آن نیست. این محیطی است که باید یاد بگیریم در آن موفق شویم و وقتی می گویم "ما"، منظورم "شما" هستی، فارغ از اینکه چه کاری می کنی و مسیر شغلی تو چگونه است! واقعا مهم نیست در چه بخشی از اقتصاد هستیم، چرا که نیروهای یکسانی در همه جا در کار هستند. پس بهتر است شما هم با ما همراه شوید. دیل کارنگی این را خیلی خوب بیان کرد: "فارغ از حوزه کاری شما، حتی اگر یک حرفه ی فنی باشد، میزان موفقیت شما به توانایی شما در برقراری ارتباط موثر با دیگر مردم بستگی دارد" علیرغم این واقعیت که حرفه های فنی، امروزه با ظرفیت ترین بخش اقتصاد هستند، آن عبارات همچنان صحیح مانده اند.

کشف و گزینش

در فصل های آینده، ما نگاه دقیقی به تعاملات جرأت ورزانه خواهیم داشت. کشفیات ما البته بسیار گزینشی خواهد بود. ما عامدانه تلاش کرده ایم که موضوعات مطرح شده در این کتاب، خیلی خاص و متمرکز باشند. هدف در اینجا آن نیست که همه چیز گفته شود، بلکه یک تعداد نسبتا کم، ولی با کیفیت بسیار خوب بیان می شوند. هم اکنون کتابهای خوبی در مورد موضوعات متداول مانند گوش دادن فعال یا کلید های یک فروش خوب در بازار وجود دارند. اما چرا زمینه ای را عنوان کنیم که تا به حال بخوبی مطرح شده است؟ به جای آن، به زمینه های جدیدی می پردازیم: به طور مشخص پنج زمینه: ایجاد تفاهم و همدلی، کنجکاوی، ارتباط، انگیزه و حل تعارض، به علاوه ی موضوعات دیگری که طبیعتا به آنها مرتبط هستند.

اما یک جنبه از مهارت های فردی هست که هیچگاه توجه کافی به آن نشده است، چرا که پایه و اساس هر نوع تعامل انسانی موثر است.

منظور ما، "جرأت ورزی" است (assertiveness): توانایی صحبت کردن و عمل به روش هایی که موجب پاسخ آگاهانه و مثبت دیگران می شوند. این، عنصر اساسی در هر یک از آن پنج مهارت اصلی است. اگر آمادگی ابراز خودتان به شکلی مثبت و فعال را ندارید، احتمالا اتفاق دیگری هم نمی افتد. پس بیایید نگاهی به معنای واقعی جرأت ورزی در محیط کاری امروزی داشته باشیم – جایی که شما برای جلب توجه باید واقعا خودتان را سرآمد کنید. با ادامه ی این بحث خواهیم دید جرأت ورزی، با دیگر تعامل های کم اثر چه تفاوتی دارد.

چند فرضیه می توانیم داشته باشیم. به عنوان نمونه، هر انسان علاقه دارد که با او منصفانه برخورد شود. ممکن است دست آخر عدالت رخ ندهد، اما لااقل، عدالت چیزی است که می خواهیم. علاوه بر آن، وقتی احساس می کنیم با ما بی طرفانه برخورد نمی شود، باید بر رفتار بی طرفانه پافشاری کنیم. ما نباید به پشت بیافتیم و نقش مرده ها را بازی کنیم، گرچه این کاریست که اغلب مردم کم و بیش انجام می دهند. برای اینکه با ما بی طرفانه و منصفانه برخورد شود، باید نیازها، سلایق و علایق، شکایت ها و دیگر احساسات مان را به صورت شفاف، مودبانه و موثر بیان کنیم. هیچ فرد دیگری نباید این کار را به جای ما انجام دهد. ماییم که مسوول بیان نیازهای خودمان هستیم. همینطور مسوولیت بیان آنها به یک شکل مناسب و موثر بر عهده ی ما است. اگر این کار را نکنیم، نه تنها خودمان از آنچه لایق آن هستیم بی بهره می شویم، دیگران را نیز از نقش واقعی که باید ایفا کنیم، محروم کرده ایم.

ادامه دارد...

مهارت‌های فردیجرأت ورزیself helpدیل کارنگیassertiveness
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید