آیا قتل احمد خمینی عمدی بوده است؟
سید احمد مصطفوی ملقب به احمد خمینی فرزند دوم روح الله خمینی در ۲۴اسفند ۱۳۲۴در قم به دنیا آمد او برخلاف برادر بزرگ ترش مصطفی در نوجوانی به مدرسه رفت و توانست در رشته علوم طبیعی دیپلم بگیرد
او در مدرسه عضو تیم فوتبال قم شد و چند وقت هم کاپیتان این تیم بود
به گفته علی پروین
احمد چندبار سر تمرین تیم پرسپولیس حاضر
شده بود
احمد پس از گرفتن دیپلم دروس خارج فقه را آغاز کرد و چند وقت در حوزه علمیه به تحصیل پرداخت
او بعد تبعید پدرش در ۴۵ غیر قانونی به عراق رفت و توسط پدرش معمم شد و لباس روحانیت به تن کرد
احمد در سال ۴۸ با خواهر زاده امام صدر ازدواج کرد
احمد چندین بار به لبنان برای دیدار با خانواده همسرش سفر می کند و آن جا اصول ابتدایی مبارزه مسلحانه را نیز می آموزد
بعد از فوت مصطفی در سال ۵۶ جایگاه احمد خمینی مهم تر می شود
احمد جانشین مصطفی در مدیریت دفتر پدرش در نجف می شود
او در سال ۵۷ به فرانسه سفر می کند و همراه پدرش به ایران باز میگردد
احمد در یکی دوسال اول انقلاب رابطه اش باهمه جریانت سیاسی حفظ می کند
در مراسم چهلم محمود طالقانی احمد خمینی سخنرانی می کند و هنگام سخنرانی بغض کرده
ومعسود رجوی او را به آغوش میگیرد
او در اوایل انقلاب رابطه بسیار خوبی با مجاهدین خلق داشت ولی با نشنگ پدراش
از ان ها فاصله گرفت
زمانی که اختلاف بین بنی صدر و مجلس بالا گرفت بنی صدر برای اینکه مجلس را ساکت کند احمد خمینی را به عنوان نامزد نخست وزیری معرفی میکند ظاهرا احمد با این موضوع مخالفتی نداشته است
اما با مخالفت پدرش این تصمیم لغو می شود
پ
بعد از فوت روح الله خمینی ۱۳۶۸
علی خامنه ای به عنوان رهبر جدید انتخاب می شود
و احمد خمینی از خامنه ای حمایت کرده
م می گوید پدرش نیز خواهان این بوده که خامنه ای جانشین او شود
خامنه ای نیز از احمد خمینی تعریف می کند و احترام او را واجب می داند
در چندماه بعد خامنه ای چند پست به احمد خمینی میدهد
اما نفوذ او هیچ وقت در حد نفوذاش در دوره پدرش نبود
احمد خمینی به تدریج از جریان امور کشور کنار گذاشته می شود و هروز منزوی تر می شود
در خاطرات هاشپی رفسنجانی آمده است
تنها یک سال بعد از رهبری آیت الله خامنه ای دد حالی که جلسات سه نفره خامنه ای احمد خمینی و رفسنجانی برقرار بوده است
احمد خمینی در پایان یک جلسه از هاشمی می خواهد تا بیشتر در جریان امور کشور قرار بگیرد که
ظاهرا توجه ای به این درخواست او نمی شود
او در سال ۷۰ در مصاحبه ای که با کیهان داشت از تجمل گرایی و فساد مسولیین انتقاد می کند و تجمل گرایی بعد از پدرش با قبل آن را غیر قابل مقایسه می داند
احمد خمینی به یکی از بیابان های اطراف تهران مهاجرت می کند و دیگر در جلسات مهم کشور حضور پیدا نمی کند تا آخر عمرش در آن بیابان زندگی خودش را سپری می کند
هرچه بیشتر می گذرد منزوی شدن خمینی نیز بیشتر و انتقادات او علیه سیاست های اقتصادی نیز بیشتر میشود
انتقاد های او در رسانه های داخل و خارج از کشور بازتاب زیادی داشت دولت هاشمی رفسنجانی نیز با این انتقاد ها زیر فشار می رفت
او علیه تجمل گرایی مسولین بارها مصاحبه میکند درحالی که خودش تا آخر عمرش زندگی فقیرانه ای را در پیش می گیرد
احمد خمینی چاق تر می شود و هر روز به مرگ نزدیک می شود
در ۲۱اسفند سال ۷۳خبر بستری شدن او منتشر می شود
به گفته همسرش او شب قبل از بستری شدن تا ساعت ۲.۳۰ بیدار بوده است
در نهایت او در ۲۵اسقند ۷۳ بر اثر سکته قلبی از دنیا می رود
بعد از مرگ او شایعات زیادی درباره فوت او منتشر شد
در پاییز ۷۷ محمد نیازی مدعی می شود که سعید امامی اعتراف کرده که احمد خمینی توسط او و به دستور علی فلاحیان فوت کرده است
فلاحیان از خبر را تکذیب می کند
اما محمدنیازی از حسن خمینی پسر احمد می خواهد این خبر را تایید کند
حسن خمینی اعنرافات امامی را تایید کرده ولی درباره اصل ماجرا سکوت میکند
باتوجه به اینکه احتمالا اعترافات امامی زیر شکنجه بود خیلی نمی شود به آن استدلال کرد
و احمد خمینی به بیماری ها جسمی و مصرف دارو روی آورده بود می شه گفت مرگ او طبیعی بوده
ولی هیچ چیز قطعی نمی تواند باشد)
