با اینکه سریع ترین حوزه در حال رشد در زمینه فناوری سازمانی، اتوماسیون هوشمند است، سرمایه گذاری در قسمت فناوری سازمانی نیازمند تحقیق و بررسی است.
نکته قابل توجه این است که در هر سازمانی؛ بکارگیری هوشمندترین اتوماسیون ها ، لزوما باعث افزایش عملکرد افراد چه از نظر تعداد افراد درگیر و و چه از نظر کیفیت عملکرد تک به تک آنها نخواهد شد.
معمولا دو دام رایج سر راه انتخاب اتوماسیون مناسب در فناوری های سازمانی قرار دارند :
آنهایی که منجر به کسب دستاوردهای سریع و آسان میشوند درحالیکه تأثیر زیادی ندارند،
یا پروژههای بزرگ و جاهطلبانه ای که مزایای استراتژیک بزرگی را ارائه میدهند.
با این حال، آنچه باید روی آن تمرکز کرد گزینه سومی است تحت عنوان: پروژه هایی که ظرفیت سازمانی آنها را افزایش می دهد.
هر زمان که موجی جدید از فناوری مطرح شده و تب آن فراگیر میشود، مدیران با سؤالات مشابهی روبرو میشوند:
ابتدا از کجا شروع به استفاده از آن کنیم؟
اولویت ما چیست؟
آیا بعد از دسترسیهای آسان به دنبال پیروزی های سریع برای جلب توجه در کسب پروژه های جاه طلبانه تر هستیم؟
یا اینکه بدون تاخیر، از نظر استراتژیکی، به دنبال تمرکز روی برنامه هایی هستیم که به ما برتری قاطعی نسبت به رقبا می دهند؟
بر اثر فرصت ها یا فشارهای رقابتی، سازمان شما احتمالاً به زودی از اتوماسیون هوشمند در بسیاری از فضاهای عملیاتی استفاده خواهد کرد.
ولی حقیقتا، از کجا باید شروع کرد؟
خیلی مهم است که بتوانید جایی که اکنون ایستاده اید و جایی که می خواهید به آن برسید را بر روی نقشه مشخص کنید:
ایجاد قابلیت
توسعه قدرت یک سازمان برای حل دسته ای از مشکلاتی که در آینده با آن مواجه خواهد بود، چالشی است که ممکن است در حوزه های دیگر با آن مقابله کرده باشید. در زمینه هایی از تدوین استراتژی تا مدیریت پروژه، تیم ها تشخیص می دهند که میتوانند و لازم است با یادگیری از تجارب خود بهبود یابند. و از آنجایی که قبل از اینکه بتوانند به تواناییهای درجات بالاتر برسند، اصولی وجود دارند که باید بر آنها مسلط شوند آنها باید قبل از دویدن راه بروند،...
تیمها معمولاً راهنماییهای خود را از مدلهای اصطلاحاً به بلوغ رسیده میگیرند.
با توجه به اینکه افراد شما باید بارها و بارها با چالش پیادهسازی راهحلهای اتوماسیون هوشمند قیام کنند، این رویکرد منطقی است، اما بیشتر فکر کردن در مورد بهترین توالی مراحل به عهده شما خواهد بود.
برنامه ریزی این سفر مستلزم این است که بدانید چگونه تیم یا سازمان شما عامدانه از حالتی مبتدی به متخصص حرکت می کند.
اولین گام معمولاً ارزیابی تواناییهای موجود است: چالشهایی که افراد شما از قبل میدانند چگونه با آن مقابله کنند و پیچیدگی ابزارهایی که برای حل آنها در اختیار دارند. مرحله بعدی شما تجزیه و تحلیل شکافهای موجود است. این جزئیات تفاوت بین تواناییهای فعلی شما و چالشبرانگیزترین راهحلی را که میتوانید تصور کنید نیاز دارند، توضیح میدهد.
این رویکرد ممکن است بطور مثال نشان دهد که زیرساخت IT فعلی شما به سادگی با موجی از برنامه های کاربردی که نیاز به تعامل با منابع داده متفاوت دارند برابر نیست. یا اینکه همکاری بسیار مؤثرتری بین توسعه دهندگان نرم افزار و صاحبان فرآیندهای تجاری نسبت به گذشته مورد نیاز خواهد بود.
پنجاه سال پیش، زمانی که پیتر دراکر افسانهای اصطلاح «کارگران دانش» را ابداع کرد، متوجه شد که چگونه ظهور آنها در اقتصاد جهانی سازمانها را به چالش میکشد. او نوشت: «مهم ترین کمکی که مدیریت باید در قرن بیست و یکم داشته باشد، افزایش بهره وری کار دانش است.»
بطور خلاصه اینکه، اتوماسیون هوشمند، ابزار قدرتمندی برای انجام این کار است و مسابقه همچنان ادامه خواهد داشت.
از حرکات دیوانهواری که سازمان شما را بدون پیشرفت جمعی به دنبال فرصتهایی میبرد، اجتناب کنید.
در انتخاب نقاط استراتژیک خود جهت سرمایه گذاری در اتوماسیون هوشمند عاقلانه عمل کنید ، چرا که آنها می توانند مسیری تحول آفرین برای ایجاد قابلیتهای جدید باشند.
*کارگر دانش* به نیرویکاری گفته میشود که سرمایه اصلی وی، دانش و اطلاعات اوست و به کمک دانستههایش امرار معاش میکند. دانشورز (ترجمه تحتاللفظی: کارگر دانش) به تمام افرادی گفته میشود که «برای زندگی کردن باید فکرکنند». برنامهنویس، پزشک، داروساز، معمار، مهندس، دانشمند، حسابدار، حقوقدان (اعم از وکیل و قاضی )، استاد دانشگاه و محققان، همگی کارکنان و کارگران دانشی هستند.
منبع:
https://hbr.org/2022/02/how-to-pick-the-right-automation-project
by
• Bhaskar Ghosh,
• Rajendra Prasad,
and
• Gayathri Pallail
February 10, 2022