در این مقاله در مورد افکار منفی صحبت میکنیم. این موضوع رو کاملاً باز میکنیم و در مورد نحوۀ چگونگی شکلگیری افکار منفی و مخرب توضیح میدیم. برای اینکه بتونیم ذهنی باز داشته باشیم باید از فکرهای منفی رها بشیم و راهکارهایی رو در این مقاله شرح میدیم.
همۀ ما داری افکار و ذهنیتی هستیم که دوست داریم مدام منفیبافی کنیم. با این کار خوددمون رو در امنیت و سلامت میبینیم. هر کسی که یک اتفاق ناخوشایند براش رخ بده به خودمون نسبت میدیم و فکر میکنیم که اگه ما به اون درد یا مشکل مبتلا بشیم چه اتفاقی رخ میده؟
ذهن قدرت خلق کردن داره و نمیتونه بین تصور و واقعیت رو تمیز بده بنابراین فکر میکنه که ما به اون بیماری یا مشکل دچار شدیم. در نتیجه با تصور مدام و خیالپردازی و ترس بابت این مشکل به اون بیماری مبتلا میشیم.
همۀ زندگی ما رو ذهن ما میسازه. ذهن هم قدرت خلق کردن داره و هم بسیار ساده هست و بین خیال و واقعیت رو تشخیص نمیده. اگه قلق ذهن رو یاد بگیرید به راحتی میتونید به هر چیزی که میخواهید دست پیدا کنید و اون رو در زندگیتون داشته باشید.
یکی از کارهایی که باید تمرین کنیم تا بتونیم همیشه و هر لحظه انجام بدیم تا بتونیم به خواستهها و هدف هامون برسیم این هست که ذهنمون رو عادت بدیم که به چیزهای خوب و مثبت فکر کنه و در پشت اون خواسته یا هدف احساس مناسب و مثبت باشه.
ما میخواهیم که یک خانۀ عالی و بزرگ در بهترین منطقه داشته باشیم. این خواسته رو در ذهنمون با جزئیات تصور میکنیم به این صورت که اگه در واقعیت اون چنین خونهای داشتیم چه کار میکردیم؟ چه حسی داشتیم و چه رفتاری انجام میدادیم.
تمام احساسی که داشتیم رو باید الان که تصور میکنیم داشته باشیم؛ اما در مورد رفتار فقط خودمون باید بدونیم؛ یعنی دیگران متوجه رفتار و افکار ما نشوند. در این صورت تکینک رو درست انجام دادیم و به سمت هدفمون پیش رفتیم.
تغییر باورهای منفی به مثبت به صورت تدریجی انجام میشه. سالها و قرنها طول کشید تا یک باور در ما نهادینه بشه و به همون اندازه زمان میبره تا یک باور از بین بره؛ اما چون ما با آگاهی و هوشمندانه پاکسازی میکنیم این روند و پروسه سریعتر انجام میشه.
زمانی که ما متوجه بشیم و نسبت به موضوعی به آگاهی برسیم اون برنامه از ناخودآگاه ما به ضمیر خودآگاه ما وارد میشه و قدرتش کم میشه. در نتیجه به راحتی میتونیم پاکسازی و خنثی کنیم.
با استفاده از پلههای تفکر میتونید به آرامی و پلهپله افکار و باورهاتون رو تغییر بدید و چون متوجۀ رشد و پیشرفتتون میشید ناامیدی و دلسردی به سراغتون نمیاد. گفتگوهای ذهن دیگه نمیتونن مانع ما بشن و ما رو متوقف کنند.
از سوی دیگه وقتی که میدونید با تغییر باور و دیدگاهها هم پیشرفت میکنید و هم زاویۀ دیدتون وسیع میشه بهتر میتونید در ارادهای که داشتید و عزمی که جزم کردید پیش برید. در نتیجه سختیها رو بهتر صبر میکنیم.
در صبر ما آگاهانه رفتار میکنیم و از جایگاه ناظر بودن به موضوع یا مسئله نگاه میکنیم اما در تحمل ما از جایگاه ضعف به ماجرا نگاه میکنیم. تحمل از حمل به معنای کشیدن بار هست و اگه ما در جایگاه ضعف باشیم در واقع داریم تحمل میکنیم.
هر چقدر زاویۀ دید ما وسیعتر و آگاهی ما بیشتر بشه مشکلاتمون کوچکتر و سختیها بیارزشتر میشه. دیگه برای حل مسائل و معزلاتمون، انرژی صرف نمیکنیم و اون رو صرف رشد و شکوفاییمون میکنیم.
استفاده از این راهکار بینظیر به چه صورت هست؟
درک و دریافت این جمله سبب میشه تا به اصطلاح جانی دوباره بگیریم و بهتر و صحیحتر بتونیم مسیر رو ادامه بدیم. وقتی که میدونیم راهمون درست هست و مقصد کجاست، آگاهیمون بیشتر و به دنبال اون صبرمون افزونتر میشه.
با صبوری میتونیم سختیهای راه رو پشت سر بزاریم و هر چیزی که میبینیم رو با آگاهی درک کنیم. به این ترتیب هم به رشد خودمون کمک کردیم و هم در مسیری که میریم آگاهیهای ناب رو دریافت میکنیم.
پرورش آگاهی در رابطه با کار و هدفی که داریم و میخواهیم انجام بدیم سطح ارتعاش ما رو بالا میبره و باعث میشه تا بتونیم زودتر و راحتتر به بعد 5 بریم.
از دیگر فواید تغییر، متفاوت بودن نوع نگاه ما با دیگران هست. با وسیع شدن زاویۀ دیدمون و آگاه تر شدن نسبت به موضوعات پیرامونمون متوجه انرژی یا افکار منفی میشیم و به خوبی میتونیم کنترل و مدیریت کنیم.
یکی از دلایلی که باعث میشه تا درگیر افکار منفی بشیم حرفها و رفتارهای دیگران است. این نکته خیلی مهم هست که هر حرف یا رفتاری که سبب ازار ما میشه به این معنی هست که در ذهن ما یک داده و برنامۀ مخربی وجود داره و باعث میشه تا از اون حرف یا رفتار برنجیم. گاهی اوقات ما از رفتار دیگران ناراحت میشیم اما دیگران خیلی راحت برخورد میکنن و مشکلی ندارند.
فارغ از همۀ اینها باید بدونیم که هر کسی در سطح آگاهیش رفتار میکنه و تمام موجودات بخشی از عضو ما هستند. اگه چیزی سبب دلخوری و کدورت ما شده دلیل اون در درون ماست و با ریشهیابی و پاکسازی میتونیم اون بخش رو درمان و ترمیم کنیم.
با این دید و تفکر دیگه گیر نمیافتیم و چیزی مانع ما نمیشه که در مسیر خودشناسی متوقف بشیم. همه چیز رو از بالا میبینیم و خیلی راحت میتونیم ریشه و سر منشاء مشکلات رو ردیابی کنیم.
افکارتون رو مشاهده کنید. شما افکارتون نیستید. نباید فکرهایی که به ذهنتون میاد رو باور کنید. فکرتون رو ببینید. خودتون رو بالاتر از ذهنتون تصور کنید که دارید ذهنتون رو مشاهده میکنه.
به این ترتیب اون فکر سریع محو میشه و به جای اون یک فکر دیگه میاد. برای تمام این افکار همین روش رو انجام بدید. افکار منفی به خاطر دادههایی هست که در ضمیر ناخودآگاه ما نهادینه شده. افکار منفی ما رو میترسونن تا ما حرکت نکنیم و در همون منطقۀ امن بمونیم؛ اما وقتی که ما مشاهدهگر باشیم میتونیم متوجه بشیم که این افکار منفی از کجا میان و به چه قصد و هدفی هست بنابراین دیگه در دامشون نمیافتیم.
باید به افکار و گفتگوهای ذهنیمون بیتوجه باشیم. ذهن مدام حرف میزنه. این ما هستیم که با توجه کردن بهش انرژی میدیم و اون رو در زندگیمون پررنگتر میکنیم.
ما ذهنمون نیستیم بنابراین میتونیم ذهنمون رو ببینیم. این قدرت رو داریم که ذهنمون رو کنترل کنیم و با تمرین و تکرار به این مهم دست پیدا میکنیم. افکار منفی و ناامیدکننده سبب میشن تا ما از مسیر دور بمونیم و حرکتمون کند بشه در نتیجه به اون رشد و تعالی که میخواهیم نرسیم.
همۀ ما برای یک هدف و رسالت به این دنیا اومدیم و با انجام دادن رسالتمون حس آرامش و رهایی میگیریم. وقتی در مسیر رسالتمون باشیم از ماتریکس دور میشیم و میتونیم وارد بعد 5 بشیم؛ بنابراین فقط باید پاکسازی کنیم و روی رشد و ارتقای روحمون تلاش کنیم.