کسی هست که همواره به خودش فکر میکنه و توجهی به دیگران نداره. این افراد داری اختلال شخصیت از نوع خودشیفتگی هستند به همین دلیل در حفظ روابط سالم با دیگران دچار مشکل میشوند.
نکتۀ مهم
ما همیشه باید خودمون رو در اولویت بذاریم اما این کار ما به دیگران لطمه یا صدمه نزنه. یعنی اولویت ما باعث نشه تا حقی تضییع بشه. از طرفی نیاز هست که خود مراقبتی داشته باشیم یعنی نیازها و خواستههامون رو بنویسیم و اولویتبندی کنیم. با این کار هم میتونیم طبق اولویتها پیش بریم و به هدفمون برسیم و هم اینکه چون برنامهریزی کردیم دیگران هم مطلع میشن و خللی توی برنامهها و سبک زندگیمون به وجود نمیاد.
اگه میخواهید با یک فرد خودخواه معاشرت کنید حتماً حدومرزها رو مشخص کنید و بگید که چه احساس و افکاری دارید تا بتونید روابطتون رو حفظ کنید.
گفتگوهای یک طرفه انجام میدن.
به اصطلاح تنها میرن پیش قاضی و راضی برمیگردند. فقط حرف خودشون رو میزنند و حرفها و خواستههای دیگران رو نمیشنوند بنابراین قیافۀ حق به جانب دارند و همواره حق رو به خودشون میدن.
آنها بیشتر از دیگران به خودشان اهمیت میدهند و حاضر نیستند تلاش کنند تا شما احساس کنید که این رابطه یکنواخت است. احساسات و خواستههای دیگران رو نادیده میگیرند و به همین دلیل توجهی به روابطشون با دیگران ندارند. فقط به خودشون فکر میکنند و میدونند که اگه بخواهند سر رشتۀ دوستی رو نگه دارند باید به اندازۀ خودشون هزینه بدهند و چون همیشه خودشون رو محق میدونن بنابراین نیازی به نگه داشتن روابط نمیبینند.
کمترین تلاشی برای ابراز همدلی با دیگران ندارند و فقط به خودشون فکر میکنند بنابراین ارتباط با این افراد همیشه یکسویه یا یک طرفه خواهد بود. افراد خودخواه همیشه کارهاشون رو به روش و سلیقۀ خودشون انجام میدن. شعار این افراد این هست یا راه من رو انتخاب کن یا همراه من باش. یعنی گزینۀ دیگهای ندارند.
در بالا توضیح دادم که این افراد همواره به خودشون فکر میکنند و توجهی به خواستهها و نیازهای دیگران ندارند. اغلب همه چیز رو با شرایط و موقعیتی که دارن میخوان و میسنجند و توجهی به نیازها یا خواستههای دیگران ندارند. میشه گفت که خواستههای دیگران براشون اهمیتی نداره و این ویژگی اخلاقی با مراقبت از خود بسیار متفاوت هست.
برای مثال وقتی که به رستوران میروید مطابق سلیقۀ خودشون سفارش میدهند و توجهی به میل و سلیقۀ شما ندارند.
افراد خودخواه کنترلگری دارند از این نظر که میخواهند همه چیز مطابق رأی و سلیقۀ آنها باشه بنابراین همه چیز رو کنترل میکنند که کسی بر خلاف نظرشون کاری نکنه. اگه شخصی، مخالف نظرشون اقدامی انجام بده از دایرۀ ارتباطاتشون حذف میکنند.
در مورد شریک زندگی یا همسر هم دقیقاً به همین صورت هست. تمام اثاث منزل باید مطابق سلیقۀ آنان باشه. غذا و تمام امور مربوط به خانه باید مورد تأیید و نظرشون باشه.
این افراد مسئولیت رفتارها و کلامشون رو ندارند و اگه کسی رفتاری مانند آنان داشته باشه نمیتونن تحمل کنند. بهطور کلی این اشخاص هر رفتار و کلامی که بخواهند رو میتونن به بقیه بگن اما در ازای رفتارهاشون کسی نباید عکس العمل نشون بده و مقابله به مثل کنه.
در این شرایط افراد خودخواه جبهه میگیرند و واکنش خیلی تندی نشون میدن. هیچ وقت نمیتونن عواقب و نتیجۀ کارهاشون رو ببینند و اگه از موضوع یا مسئلهای ناراحت نباشند بدون درنظر گرفتن احساسات دیگران به کار خودشون ادامه میدن.
میدونیم و بارها تأکید کردیم که دنیای درون ما جهان بیرون ما رو میسازه. در بالا ویژگیهای افراد خودخواه رو توضیح دادیم که اگه در زندگی و روابطتون چنین اشخاصی وجود دارند بتونید بشناسید و خیلی خوب و عالی تشخیص بدید. اما همونطوری که بارها در تمام دورهها و پادکستها و مقالات توضیح دادیم هر مشکلی رو باید در درون خودمون حل کنیم.
به عبارتی اگه مشکل و مسئلهای وجود داره که باعث ناراحتی ما میشه حتماً لازم هست که در درون خودمون جستجو کنیم تا بتونیم حل و برطرف کنیم. در این مورد یعنی خودخواهی هم دقیقاً همین هست. زمانی که ما از این ویژگی اخلاقی ناراحت میشیم یعنی یا خودمون خودخواه هستیم یا خودخواهی رو در وجود خودمون انکار و یا سرکوب کردیم.
در نتیجه در دنیای بیرون ما به شکل یک رفتار خودخواهانه دیدیم و تجربه کردیم و بهش وصل شدیم. هر اتصالی با هر ویژگی اخلاقی یعنی اون مشکل یا مسئله در درون ما وجود داره و به این صورت سرباز کرده و متجلی شده.
برای حل این مسئله باید ابتدا قبول کنیم که اون مشکل در درون ما هست و بعد راهکارهای بعدی رو انجام بدیم تا بتونیم به نتیجۀ مطلوب و دلخواه برسیم.
برای رهایی از هر مشکلی لازم هست که روی عزت نفسمون کار کنیم. تقریباً همۀ ما میدونیم که عزت نفس کلید مشکلات هست اما توجهی نمیکنیم. یعنی فقط دانسته داریم.
مثال بارز این موضوع ورزش کردن هست. همه میدونن ورزش برای سلامتی عالی هست ولی ورزش نمیکنند. عزت نفس هم دقیقاً همین هست. میدونیم که باید به خودمون احترام بگذاریم و برای خودمون ارزش قائل بشیم اما این کار رو انجام نمیدیم.
در مورد لباس وقتی که تنها هستیم هر چی باشه میپوشیم و یا در مورد میوه و غذا اگه تنها باشیم به خودمون احترام نمیزاریم تو هر ظرفی باشه میوه میخوریم و غذا میپزیم . بهترین میوهها و غذاها رو برای مهمان در نظر میگیریم. این بدان معنی نیست که نباید برای مهمان احترام گذاشت بلکه منظورمون اینه که باید همونطوری که جلوی دیگران برای خودمون ارزش قائل هستیم در تنهایی هم به خودمون احترام بگذاریم.
یکی از کارهایی که باعث میشه تا بتونیم سطح ارتعاش انرژیمون رو بالا ببریم و از خودمون مراقبت کنیم توجه به ورودیهای ذهن یا ضمیر ناخودآگاه ماست. برای داشتن یک بدن سالم مراقب تغذیهمون هستیم برای داشتن یک روح عالی و ذهن سالم هم باید مراقب ورودیهامون باشیم تا بتونیم سطح ارتعاش یا فرکانسمون رو بالا نگه داریم.
در مورد خودخواهی و یا هر صفت نامناسب دیگهای و همچنین حرفهایی که میشنویم یا به خودمون میگیم و یا رفتارهایی که میبینیم و با خودمون داریم و بسیار عوامل دیگه که غذای ذهن و ضمیر ناخودآگاه ماست، باید از خودمون خوب مراقبت کنیم. بهخصوص حرفها و گفتگوهایی که در شب و قبل از خوابیدن با خودمون داریم در بالا بردن سطح ارتعاش ما و داشتن عزت نفس و اعتماد به نفس بسیار مهم و کاربردی هست.
ما نمیتونیم از صبح مواد قورمهسبزی رو داخل قابلمه بریزیم و هنگام ظهر توقع داشته باشیم که قیمه پخته شده باشه. هر چیزی که به ذهنمون بدیم متناسب با همون رو دریافت میکنیم. اگه از صفت یا خصوصیتی خوشمون نمیاد و دوست نداریم که داشته باشیم و یا در اطرافمون شخصی دارای اون ویژگی باشه لازم هست که مراقبت ورودیهامون باشیم.
روشی که ما برای پاکسازی استفاده میکنیم هواپونوپونو هست. در این روش به هر چیزی که دوست نداریم چهار جمله یا عبارت جادویی رو میگیم و تکرار میکنیم. چهار جمله عبارتند از متأسفم، لطفاً مرا ببخش، متشکرم، دوستت دارم. ترتیب جملات فرقی نمیکنه و این که این جملات یا مفاهیمی از این جملات هم گفته بشه اشکالی نداره. مهم و هدف مفاهیم این چهار عبارت هست.
وقتی که این جملات رو میگیم و تکرار میکنیم اون مشکل یا صفت ناخوبی که دوست نداریم به مرور زمان از ذهن یا ضمیر ناخودآگاه ما پاک میشه. وقتی که به بیتفاوتی همراه باایمان و آرامش رسیدیم یعنی اون مشکل دیگه در ذهن ما نیست و یا خنثی شده.
در این هنگام میتونیم به سراغ مشکل بعدی بریم و به همین ترتیب تمام چالشهای زندگیمون رو حل و برطرف کنیم.