ستاره امیرحسنی
ستاره امیرحسنی
خواندن ۶ دقیقه·۱ سال پیش

قانون لیاقت و شایستگی

قانون لیاقت یعنی با توجه به احساسی که داریم در چه مداری هستیم. گفتیم که تمام چیزهایی که می‌خواهیم بهشون برسیم یک احساس وجود داره و اون احساس باعث می‌شه تا ما به خواسته‌ای برسیم یا نرسیم.

می‌دونیم که همه چیز در جهان هستی انرژی هست و هر انرژی یک سطح فرکانسی داره. در هر فرکانس یک دسته چیزهای قرار داره. مثلاً در فرکانس 100 ما ترس رو تجربه می‌کنیم بنابراین اگه مدام می‌ترسیم در این فرکانس هستیم و هر چیزی که باعث ترس باشه رو تجربه می‌کنیم. برای اینکه بتونیم عشق رو تجربه کنیم باید فرکانسمون 500 باشه.  به این ترتیب هر چیزی که باعث شور و نشاط و عشق می‌شه رو به دست میاریم. در کتاب تا عشق به قلم استاد یاسین رحمانی این موضوع کاملاً توضیح داده شده. کتاب تا عشق (PDF)

در دوران مدرسه کسی جایزه می‌گرفت که نمرۀ بالاتری داشت؛ یعنی به کسی جایزه می‌دادن که به خاطر آگاهی که کسب کرده بود و نمره بالا گرفته بود. به عبارتی چون مدارش بالاتر از بقیه بود به دلیل آگاهی و دانشی که داشت جایزه رو به دست میاورد. این مثال برای درک بهتر و بیشتر قانون لیاقت خیلی می‌تونه کمک کنه تا گاهی بزرگ‌تر و عمیق‌تر رو درک کنیم.

معنی قانون لیاقت

این کلاه برای سرش گشاده؟

یعنی چی؟

یعنی اندازۀ سرش کوچیک و اندازه کلاه بزرگ هست. به عبارتی هم اندازه و مناسب هم نیستن. از نظر ارتعاش بخواهیم بسنجیم هم ارتعاش هم نیستن. در نتیجه نمی‌تونن با هم هماهنگ بشن و از هم دور می‌شن.

در مورد حس لیاقت و رسیدن به خواسته هم دقیقاً همینه. خواستۀ شما باید متناسب با حس لیاقتی باشه که در شما وجود داره؛ یعنی احساس ارزشمندی داشته باشید خودتون رو لایق اون خواسته بدونید تا بتونید که به دستش بیارید.

عبارت به دستش بیار دقیقاً هم فرکانس بودن ما رو با خواسته‌هامون ثابت می‌کنه. ما چیزی رو می‌تونیم به دست بیاریم که بتونیم بهش دست بزنیم. اگه خیلی از ما بالاتر باشه نمی‌تونیم بهش دست بزنیم. در نتیحه برای رسیدن به اهداف و آرزوهامون باید قدمون رو بالا ببریم یعنی ارتعاشمون زیاد بشه.

در هر جایگاهی که باشیم می‌تونیم به محیط پیرامون خودمون نظارت داشته باشیم؛ اما بالاتر از قدمون رو نمی‌تونیم ببینیم یا به خوبی درک کنیم. ارتعاش هم مثل همین هست. برای اینکه بتونیم به چیزهای دلخواهمون برسیم باید نزدیک به ارتعاش یا فرکانس ما باشند.

چگونه احساس لیاقت داشته باشیم؟

دوباره دست به قلم می‌شیم و از معجزۀ نوشتن کمک می‌گیریم. به چند سؤال باید جواب بدیم. برای اینکه جواب سؤالات دقیقاً همون چیزهایی باشه که در ناخودآگاه ماست. لازم هست که نکاتی رو رعایت کنیم.

در هر زمان و موقعیتی که می‌تونید تمرکز کنید و می‌دونید که کسی باهاتون کاری نداره که بخواد تمرکزتون رو بهم بزنه به این سؤالات جواب بدید.

تمام داده‌ها و دیتاهای سمی و مخرب و یا درست و سازنده در ضمیر ناخودآگاه ما قرار دارند. ضمیر ناخودآگاه همون کودک درون هست؛ بنابراین برای اینکه بتونیم تمام اطلاعات و یا بخش اعظمی از داده‌ها رو استخراج کنیم بهتر هست که با دستی که غالب نیست این کار رو انجام بدیم؛ یعنی اگه با دست راست می‌نویسید با دست چپتون این کار رو انجام بدید.

به این سؤالات جواب بدید تا متوجۀ نقاط ضعف و قوتتون بشید.

چرا باید احساس لیاقت داشته باشم برای دریافت.... جای نقطه‌چین خواستتون رو بنویسید.اگه به این خواسته که مدنظر تون هست برسم چه اتفاقی میافته؟چرا برای این خواسته حس لیاقت ندارم؟چه اندازه طول می‌کشه تا بتونم به خواسته‌هام برسم؟

راهکار برای داشتن حس لیاقت و شایستگی

بعد از اینکه جواب سؤالات رو دادید حداقل چند روز برای هر سؤال فکر کنید تا بتونید تمام اطلاعات رو استخراج کنید. تمام مطالبی که نوشتید رو بخونید، متوجه می‌شید که نقاط ضعف و قوتتون چی هست؟ سایه‌های درونتون رو به راحتی می‌تونید شناسایی کنید و با پاک‌سازی به روش هواپونوپونو و بعد مسئولیت پذیری 100 درصد داده‌های اشتباه رو پاک و خنثی کنید.

تهیه کردن لیست

در مرحلۀ بعد به تمام داشته‌هاتون نگاه کنید. هر چیزی که دارید رو لیست کنید. مثل اینکه می‌خواهید خانه و تمام وسایلش رو به کسی امانت بدید. همه رو بنویسید و هر روز بابت اینکه انقدر وسیله دارید خدا رو شکر کنید. وقتی که این کار رو انجام می‌دید متوجه می‌شید که آیا انباشتگی دارید یا خیر.

مثلاً ممکنه سه عدد رنده داشته باشید که خیلی وقت هست فقط از یکی از اونها استفاده می‌کنید و دو رندۀ دیگه بدون استفاده مونده. می‌تونید رنده‌ها رو به کسی بدید یا بفروشید. با این کار جلوی انباشتگی و انحصار رو گرفتید و انرژی رو به جریان انداختید.

در نتیجه چون بخشیدید یا فروختید باعث می‌شه تا طبق قانون خلاء جای خالی رنده پر بشه. این پر شدگی لزوماً پول یا وسیله نیست. می‌تونه آگاهی باشه. راه حل یک مشکل باشه. همۀ ما در زندگی مشکلاتی داریم که نمی‌دونیم باید چه کار انجام بدیم.

این روش شاید راه حلی برای گرۀ کور زندگی ما بشه و با آگاهی که کسب می‌کنیم مشکلمون حل بشه.

اول تخت خوابت رو مرتب کن

این جمله یعنی اینکه اول به خودت اهمیت بده و خودت رو در هر شرایطی در اولویت بذار. زمانی که ما احساس لیاقت کنیم خودمون رو در اولویت می‌داریم. البته به این معنی نیست که دیگران رو فدای خودمون کنیم و بهشون اهمیت ندیم. هر چیزی در سرجای خودش هست.

قانون تعادل و قانون لیاقت و دیگر قوانین جهان هستی مثل یک زنجیر بهم پیوسته هستند؛ بنابراین اگه ما قانون لیاقت رو به درستی انجام بدیم باید قانون تعادل و سایر قوانین رو هم رعایت کرده باشیم.

قوانین کائنات با احساس ما کار دارند وقتی که ما به خودمون اهمیت می‌دیم تمیز و مرتب هستیم. این پیام به کائنات ابلاغ می‌شه که من ارزشمندم و به من بهترین چیزها رو بده. ما هر احساسی داشته باشیم کائنات و جهان هستی مطابق اون احساس ما بهمون پاسخ می‌دن.

دوش گرفتن، لباس مرتب و تمیز داشتن، بوی خوش، برای خانم‌ها آرایش و برای آقایون پیرایش، تغذیه مناسب، خانه مرتب و تمیز و بسیاری عوامل دیگه یعنی من ارزشمند و لایق هستم. بزرگی خانه مهم نیست. مهم اینه که خونۀ تمیز و مرتب داشته باشیم.

برنامه‌ریزی مجدد ضمیر ناخودآگاه

با عبارات تأکیدی می‌تونیم احساس ارزشمندی رو در وجودمون تقویت کنیم. در هر سطحی از فرکانس باشیم یک سری داشته‌هایی رو تجربه می‌کنیم. داشته‌های ما به خاطر برنامه‌های ذهنمون هستند بنابراین وقتی که برنامه‌هامون رو تغییر بدیم زندگی‌مون هم با توجه به برنامه تغییر می‌کنه.

کاری که می‌کنیم این هست که یک سری برنامه‌های جدید به ذهنمون می‌دیم. ابتدا ذهن مقاومت داره و برای اینکه موفق بشه بازتاب کارهای ما رو بهمون نشون نمی‌ده؛ اما بعد از مدتی مقاومتش کم می‌شه و ما شاهد نتایجمون می‌شیم.

نتیجه گیری

برای به دست اوردن حس لیاقت و ارزشمندی لازمه که بدونیم ما به ذات ارزشمندیم چون روح خداوند در ما دمیده شده؛ یعنی ما رنگ و بوی خدا رو گرفتیم و تمام خصوصیاتی که در خداوند هست در ما هم هست.

بنابراین بدون هیچ واسطه‌ای ما ارزشمندیم؛ اما به خاطر داده‌ها و برنامه‌هایی که در ما نهادینه شده این احساس ارزشمندی در ما کم و کمتر شده تا جایی که بعضی از افراد دچار ضعف در عزت نفس هستند و دست به خودکشی و کارهای دیگه می‌زنن.

برای اینکه که بتونیم احساس ارزشمندی رو در خودمون فعال کنیم لازمه که روی باورهامون کار کنیم. نوع نگاهمون رو تغییر بدیم و با توجه به راهکارهایی که در این مقاله و سایر مقالات، پادکست‌ها و دوره‌ها آموزش می‌بینیم دیدگاهمون رو تغییر بدیم.

به عبارتی اگه می‌خواهیم که زندگی‌مون تغییر کنه باید اون شخصیتی که تا حالا بودیم رو تغییر کنیم. در غیر این صورت همون آش و همون کاسه هست.

قانونقوانینلیاقت
نویسنده، ویراستار
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید