در این مقاله میخواهیم در مورد مثبت اندیشی صحبت کنیم. مثبت اندیشی به این معنی نیست که در هر شرایطی باید مثبت فکر کنیم و اگه افکار یا احساسات منفی رو تجربه کردیم، سرکوب یا انکارشون کنیم. اینجا به این موضوعات میپردازیم و بسط و گسترش میدیم تا در ذهنمون نهادینه بشه و به رفتار و سبک زندگی تبدیل بشه.
با ما همراه باشید.
ما انسان هستیم و در زندگی هم احساسات مثبت رو تجربه میکنیم و هم احساسات منفی. اگه در هر احساسی چه مثبت و چه منفی غرق بشیم به مرور زمان دچار مشکلات و گرفتاریهایی میشیم.
بنابراین همواره باید به یاد داشته باشیم که جهان هستی دو قطبی هست و هم نقاط مثبت داره و هم منفی. در نتیجه برای اینکه بتونیم به رشد برسیم باید هر دو رو بپذیریم اما به نقاط مثبت هر قضیه و داستانی بیشتر توجه کنیم تا بتونیم درس اون اتفاق رو بگیریم و به تعالی و شکوفایی برسیم.
روشها و تکنیکهای زیادی وجود داره که میتونیم متوجه بشیم که آیا مثبت اندیش هستیم یا منفی گرا. در مرحلۀ اول مهم نیست که در کدوم ردیف هستیم. چیزی که مهم هست اینه که خودمون رو بشناسیم و بتونیم از طریق تکنیکها و آزمونها به خودمون کمک کنیم؛ بنابراین با خودتون صادق باشید تا بتونید به نقاط تاریک وجودتون پی ببرید و برای ارتقا و پیشرفتتون تلاش کنید.
سؤالی که شاید همگی شنیده باشیم و جوابش رو بدونیم این هست که اگه یک لیوان که تا نصفه اب داره رو ببینید به نظر شما این لیوان نصفه پر هست یا نصفه خالی؟
چون جواب این سؤال رو میدونیم احتمالاً بگیم که نصفش پر هست؛ اما در واقعیت زندگی لیوانهاتون نصفه پر هستند یا خالی؟
وقتی خرید میکنیم به محصولاتی که خرید کردید توجه میکنید یا مبلغی که کارت کشیدید؟
یعنی در هر خرید به خودتون میگید که اینقدر خرید کردم و دارم یا میگید این مقدار پول خرج کردم و از کارتم کسر شد؟
در تمام روز لیوانهای زیادی وجود دارند که اگه مثبت اندیش نباشیم، حتماً نیمۀ خالی اون رو میبینیم. با این مثال متوجه شدیم که مثبت اندیشی یعنی چی؟ یعنی خوبیها رو دیدن به نکات مثبت توجه کردن. مثبت اندیشی این نیست که در دل بحرانها خودمون رو گول بزنیم که همه چیز خوب و عالی هست. نه! بلکه به این معناست که در دل بحرانها متوجۀ پیام اون حادثه باشیم تا بتونیم یاد بگیریم؛ رشد کنیم و به مرحلۀ بالاتر بریم.
تمام چیزهایی که امروز در زندگی داریم بذر دیروز ما هست و آنچه فردا خواهیم داشت نتیجۀ کاشت امروز ما خواهد بود. در واقع تمام عادات ما از همین روش در ذهن ما نهادینه میشن. مثبت اندیشی هم یک عادت مناسبی هست که برای رشد روح ما لازم و ضروری هست.
برای اینکه بتونیم مثبت فکر کنیم و مثبت رفتار کنیم باید مدام در لحظۀ حال باشیم تا بتونیم مراقب ذهنیتها و افکارمون باشیم. وقتی که افکارمون رو رصد کنیم و ناظر بر احوالاتمون باشیم کمکم متوجۀ نقاط مثبت و منفی ذهنمون میشیم و میتونیم با خودشناسی و خودآگاهی در مسیر درست قرار بگیریم.
مثبت اندیشی مثل یکی از اعضای بدن هست. همونطوری که با ورزش عضلات و اعضای بدن تقویت میشه با وزش ذهن و کارکردن روی باورهامون میتونیم کمکم مثبت و سازنده فکر کنیم و تبدیل به رفتار و سپس سبک زندگی بشه.
مثبت فکر کنید یعنی زاویۀ دیدتون رو تغییر بدید و از یک جنبۀ دیگه به زندگی نگاه کنید. در جهان ما چیزهایی وجود دارند که ما میخواهیم این خواستن یا خودآگاه هست و یا ناخودآگاه. وقتی که باورهای ما عوض بشن و زاویۀ نگاه ما تغییر کنه زندگی و جهان ما هم به شکل دیگهای خواهد شد.
تأکید میکنم مثبت اندیشی به این معنی نیست که نقاط تاریک رو نبینیم. ما تمام احساساتمون رو تجربه میکنیم. اگه از موردی خوشمون نمیاد پاکسازی میکنیم تا تبدیل به نقطۀ قوت ما بشه. در این صورت یا از وجود اون اتفاق یا احساس منفی اذیت نمیشیم و یا برای همیشه از زندگی ما حذف میشه.
زمانی که یک اتفاق منفی رو تجربه میکنیم یا احساس ناخوشایندی در ما فعال میشه، لازمه که آگاه باشیم از درون ما یعنی ذهن ما نشات گرفته. هر دفعه که متوجۀ یک حس منفی میشیم یا کلام و رفتاری ما رو آزردهخاطر میکنه میتونیم با پاکسازی و پذیرش مسئولیت 100 درصد از اون موقعیت بیرون بیاییم و جهان رو جور دیگهای ببینیم.
گفتیم که جهان هستی دوقطبی هست و ما برای رشد و ارتقا لازم هست که هر دو قطب رو تجربه و زندگی کنیم؛ بنابراین از موارد منفی فرار نمیکنیم بلکه در جای درست خودش و به روش درست و اصولی تجربه میکنیم تا بتونیم درس پنهان اون اتفاق یا احساس رو متوجه بشیم.
بعد از اینکه نقاط منفی رو شناسایی کردیم لازمه که به نقاط مثبت تبدیل بشه. برای این کار لازم هست که ابتدا بپذیریم که ما یک خصوصیت منفی داریم و یا یک رفتار یا کلام منفی رو تجربه کردیم. بعد از پذیرش و پاکسازی به نقاط مثبت فکر میکنیم و سعی میکنیم با شکرگزاری و توجه و دقت جنبههای دیگۀ زندگیمون رو مثبت و عالی کنیم.
فرض کنید که کمردرد دارید. این یعنی جنبۀ منفی زندگی. با پذیرش کمردرد و پاکسازی کردن در مرحلۀ بعد به اعضایی دقت کنید که سالم هستند و بابتشون خدا رو شکر کنید. بهاینترتیب هم تمرکز و توجه تون روی نقاط مثبت میره و جهانتون پر میشه از داشتهها و نعمتها و هم با پاکسازی نقطۀ تاریک زندگیتون در جهت مثبت گام برمیدارید.
منفی بافی بد نیست به شرطی که تلاش کنیم تا تغییرات ایجاد بشه و مثل یک ریسمان ما رو از نقاط تاریک به سمت نور و روشنایی ببره.
روزی سه بار از اتفاقاتی که براتون رخ میده رو یادداشت کنید. اتفاقات خوب و مثبتی که حالتون رو خوب میکنه. این اتفاق لزوماً برای خودتون نیست اما باعث حال خوبتون شده. میدونیم که در دنیا یک نفر هست و اون هم ما هستیم.
بنابراین اگه اتفاق خوبی برای شخص دیگهای رخ بده یا نشانه هست که در مسیر درست هستیم و یا با حس و حال خوبی که گرفتیم باعث رشدمون شدیم. در هر صورت و با هر برداشتی اتفاق خوب یعنی حال خوب و حال خوب یعنی ارتقا و رشد و پیشرفت.
شاید فکر کنید که در یک روز سه اتفاق مثبت به وجود نمیاد. اگه دقت و تمرکزتون روی این مسئله باشه به زودی متوجه خواهید شد که خیلی بیشتر از سه مورد هست اما در هر شرایطی فقط سه نمونه بنویسید. بابت اون اتفاقات خدا رو شکر کنید و از اینکه تونستید چنین تجربهای رو داشته باشید خودتون رو تحسین کنید.
این تمرین سبب میشه تا همیشه به موارد مثبت تمرکز کنیم. اگه مورد منفی دیدیم چون ذهنمون رو تربیت کردیم که مثبت اندیش باشه از اون اتفاق منفی درس میگیره و متوجۀ علت و چرایی موضوع میشه. این مرحله یعنی رشد فوقالعادۀ ذهن در مسیر خودشناسی و خودآگاهی.
ذهن مدام حرف میزنه و با گفتگوهایی که انجام میده میخواد به ما کمک کنه. اطلاعات و برنامههای ذهن اگه درست باشن باعث رشد و پیشرفت ما میشن. زمانی که روی باورها و نوع نگاهمون کار میکنیم و باعث میشیم تا از هر چیزی مثبت اون رو ببینیم یعنی به ذهن خوراک مثبت دادیم. در نتیجه خروجی ذهن هم مثبت خواهد بود.
درون ذهن یا ضمیر ناخودآگاه هر چی باشه زندگی ما هم از همون جنس خواهد بود. با ورودیهای مثبت ذهن مثبت داریم و تمام جنبههای زندگی ما و تمام چیزهایی که در دنیای ما هست مثبت و سازنده میشه.
این تکنیکهایی که در این مقاله توضیح دادیم بسیار قدرتمند هستند. بهسادگی از کنار این تکنیکها و روشها عبور نکنید. وقتی که تمرین کنید در مدت کوتاهی شاهد تغییرات مثبت خواهید بود.
در آخر باز تأکید میکنم مثبت اندیشی به معنی ندیدن منفیها نیست بلکه به این معنی ست که از اون اتفاق یا حادثۀ بعد هم خروجی مثبت بگیریم تا بتونیم رشد کنیم و به تعالی روح برسیم.