چکیده
شهر ما همچون ما موجودی است زنده و فعال که با نبض زندگی و نیازهای روزمره ما در تپش است. این موجود زنده و فعال، باید متناسب با شرایط عصر خود، برای پاسخ گویی به نیازهای جدید به اسباب و تجهیزاتی خاص مجهز شود. اجزای مبلمان شهری، سه ویژگی اساسی دارند: کارکردی بودن، زیبا بودن و هویت مند بودن، که در صورت داشتن هر سه ویژگی، میتوانند نیاز عملکردی، بصری و هویتی شهروندان را همزمان برآورده سازند. البته این امر، مستلزم در نظر گرفتن موارد متعددی در طراحی اجزای مبلمان شهری است که نه تنها رنگ، هماهنگی با محیط پیرامون، دوام، ایمنی، و اقتصادی بودن آنها مورد نظر است، بلکه باید از نظر عملکردی، جانمایی مناسبی در سطح شهر داشته باشند تا بتوانند پاسخگوی نیاز شهروندان باشند.یکی از ویژگیهای مهم اجزای مبلمان شهری، وابستگی آنها به فرهنگ است. یعنی از فرهنگ و هویت شهر که متأثر از فرهنگ و هویت شهروندان است نشأت میگیرد. امروزه در طراحی شهرها، نحوه مبلمان فضاهای شهری از اهمیت ویژه ای برخوردار است مانند نصب عالئم راهنمائی و رانندگی، روشنایی معابر شهری و خیابانها، طراحی فضاهای سبز، جاگذاری و مکان یابی مناسب سطلهای زباله، طراحی مناسب میادین و بلوارها، نمادها، پارکها و ... همه باید متناسب با بافت فرهنگی و هویتی شهر و شهروندان و استعدادها و ظرفیتهای منطقه باشد. ما برای رسیدن به سوال مبلمان شهری چیست، ابتدا لوازم و وسایلی که در محیط شهری با نام مبلمان شهری شناخته میشوند را نام میبریم و سپس مواردی را به عنوان نمونه مورد بررسی قرار میدهیم .ابزار و لوازمی مانند نیمکتهای پارکها و پیادهروها، ابزار و لوازم ورزشی در پارکها و فضای سبز شهری، موانع ترافیکی، ستونهای پلها، صندوقهای پستی، کیوسکهای تلفن، چراغهای روشنایی خیابانی، چراغهای راهنمایی، عالئم و تابلوهای راهنمایی و رانندگی، ایستگاههای اتوبوس و تاکسیها، توالتهای عمومی، چشمهها، آب نماها، یادبودها، مجسمههای عمومی و مخازن زباله، جزء مبلمان شهری محسوب میشوند. وجود چنین وسایلی در جای مخصوص خود شرایط و دالیل خاص خود را دارد؛ این شرایط شامل نیاز به وجود آن وسیله، زیبایی شناسی محیطی، هویت بصری، کاربری و عملکرد و تحرک افراد جامعه، و ایمنی است که هر یک نقش اساسی در وجود یا عدم وجود مبلمان مذکور را بازی میکنند. احتماال برایتان جالب شد که چگونه چنین لوازمی را در دسته مبلمان شهری قرار دادهاند. واژگان کلیدی: مبلمان شهری، فضای سبز، شهرداری، محیط، طراحی. مقدمه شهر موجودی است زنده و فعال که با نبض زندگی و نیازهای روزمره مردم در تپش است. این موجود زنده و فعال، باید متناسب با شرایط عصر خود، برای پاسخ گویی به نیازهای جدید به اسباب و تجهیزاتی خاص مجهز شود . هم زمان با اینتپش است که شهر و فضاهای مختلف آن بستر و ظرف مناسبی برای انواع فعالیت های فردی یا گروهی شهروندان می شود. در صنعت شهر سازی و زیبا سازی فضاهای شهری اصطالحی تحت عنوان مبلمان شهری بکار برده می شود که ممکن است کمی ابهام برانگیز باشد سوال این است مبلمان شهری چیست و منظور از بکار بردن این اصطالح چه می باشد؟ شهر نشینی منبعث از هویت و فرهنگ شهروندان است به عبارتی مسئوالن و برنامه ریزان شهری سعی می کنند تا با تأسی به آداب، فرهنگ و هویت شهروندان فضاهای شهری خود را طراحی و زیبا سازی نمایند و این کار همان بحث مبلمان شهری است .انسان موجودی زیبا پسند است. بنابراین همیشه در پی طرح های زیبا و فضاهای مسحور کننده است. شهرها را به زیبائی طراحی می کند و از فناوریهای پیشرفته در زمینه های نور، صدا، و سایر جلوه های بصری برای زیبا تر شدن آنها استفاده می کند تا احساس آرامش بیشتری در شهروندان ایجاد نماید. دامنه مفهومی و کاربردی مبلمان شهری بسیار گسترده است . مبلمان شهری به مجموعه وسیعی از وسایل، اشیا، دستگاه ها، نمادها، خرده بناها، فضاها و عناصری گفته می شود که چون در خیابان و در کل فضای باز شهر نصب شده اند و استفاده عمومی دارند، به این اصطالح معروف شده اند و در تعریفی دیگر، به مجموعه اجزایی که در فضاهای شهری چیده می شوند و به استفاده عموم جهت رفع نیازهای زیست محیطی می رسند و منظر و هویت شهری را، تحت شعاع قرار می دهد، مبلمان شهری یا اسباب و اثاثیه شهری می گویند. در مجموع، مبلمان شهری اجزا و امکاناتی هستند که با ویژگی های مختلف خود همچون رنگ، شکل، فراوانی، نوع مکان گیری مناسب و غیره، در ارتقای کیفیت و کمیت محیط، ویژگی های بصری، خدمت رسانی به مردم و رفع نیازهای مختلف آن ها نقشی قابل توجه بر عهده دارند . زمانی این اجزا و امکانات مبلمان شهری تلقی می شوند که اوال،ً در فضاهای باز شهری مکان یابی شده و کارکرد عمومی داشته باشند و دوم اینکه، وجود آن ها در فضای شهری نیازی از نیازهای عمومی شهروندان را تأمین کنند. در واقع حذف مبلمان شهری از فضاهای شهری یا نامناسب بودن آن ها، موجب ناکارایی و اختالل در عملکرد نظام شهری می شود و نیازهای متعدد شهروندان بی پاسخ می مانند. نقش اصلی مبلمان شهری در سطح خیابان ها و فضاهای شهری ایجاد مکانهایی است که زبان ناطق هویت انسان و منظر شهری مطلوب، باشد. مبلمان شهری خود انواع مختلفی دارد که هر کدام، از حیطه طراحی شهری، در راستای هویت شهر و سیمای آن گام بر می دارد و آینه ای از فرهنگ شهر است، که از انواع این مبلمان می توان به صندلی ها و نیمکت ها، ایستگاه های اتوبوس، سطل های زباله، بیلبوردها و تابلوهای آگهی، نمادهای شهری و ... اشاره کرد، که خصوصیات منحصر به فرد هر کدام از این مبلمان ها نیز از اهمیت خاصی برخوردار است، چرا که با طراحی درست و مناسب هر کدام از آنها با توجه به خصوصیات و نحوه مکان یابی مناسب، می توانند در جهت تأمین نیاز شهروندان و القاء هویت آنها نقش موثری را ایفا کنند. اجزای مبلمان شهری، سه ویژگی اساسی دارند: کارکردی بودن، زیبایی وهویت مند بودن است که در صورت داشتن هر سه ویژگی، میتواند نیاز عملکردی، بصری و هویتی شهروندان را همزمان برآورده سازد .البته این امر، مستلزم در نظر گرفتن مقولههای متعددی در طراحی اجزای مبلمان شهری است که نه تنها رنگ، هماهنگی با محیط پیرامون، دوام، ایمنی، و اقتصادی بودن آنها مورد نظر است، بلکه باید از نظر عملکردی، جانمایی مناسبی در سطح شهر داشته باشند تا بتوانند پاسخگوی نیاز شهروندان باشند. یکی از ویژگی های مهم اجزای مبلمان شهری، وابستگی آنها به فرهنگ است. یعنی از فرهنگ و هویت شهر که متأثر از فرهنگ و هویت شهروندان است نشأت می گیرند. امروزه در طراحی شهرها، نحوه مبلمان فضاهای شهری از اهمیت ویژه ای برخوردار است به عنوان مثال روشنائی معابر شهری و خیابانها، نصب عالئم راهنمائی و رانندگی، جاگذاری و مکان یابی مناسب سطل های زباله، طراحی مدرن فضاهای سبز، طراحی مناسب میادین و بلوارها، نمادها، پارک ها و فضاهای عمومی و....همه باید متناسب با بافت فرهنگی و هویتی شهر و شهروندان و استعدادها و ظرفیتهای منطقه باشد. گستردگی عناصر مبلمان شهری، تقسیم بندیهای متعددی را به همراه داشته است. در یک تقسیم- بندی، این عناصر در11دسته از هم منفک شده اند:
اصر تزیینی: گلدان فواره، آب نما و پرچمخدمات رفاهی: نشیمن، نیمکت، باربیکیو، آالچیق و آبخوریتأمین نور و روشنایی: پایه چراغ، تیر برق و تجهیزات روشناییوسایل بازی و ورزشی: وسایل بازی کودکان و وسایل ورزشی فضای بازپایانه ها و ایستگاه های شهری: ایستگاه های اتوبوس و ایستگاه پارک دوچرخهموانع، راه بند و حفاظ: نرده و حصار، راه بند، دریچه و پا درختیصندوق های شهری: صندوق های پست و صندوقهای صدقاتمخازن شهری: سطل زباله، مخازن شهری و مخازن شن و ماسهکیوسک ها و اتاق های شهری: کیوسک روزنامه فروشی، گل فروشی و سرویس بهداشتیتابلوها و کنترل کننده های ترافیکی: تابلوهای راهنمایی و رانندگی و پارکومترعناصر جهت نما و اطالع رسانی: تابلوهای راهنما، پالک ها، ساعت و تابلوهای تبلیغاتی در تقسیم بندی دیگری، این عناصر به صورت کلی تر در چهار دسته تقسیم بندی شده اند: الف( مبلمان خیابانی ب( مبلمان پارکی ج( مبلمان ترافیکی د( سازه های اطالع رسانی و تبلیغاتی مبلمان شهری از اثر گذارترین عوامل در فضاهای شهری در ذهن شهروندان هستند، تا حدی که معموال ساکنین و حتی گردشگران، مناطق مختلف یک شهر را با مبلمان و زیبایی های مخصوص به آن می شناسند. مبلمان به لحاظ موقعیت، ابعاد، تناسب، رنگ، فرم، شکل و حالت در فضاهای شهری تأثیرگذار هستند . تا در عین توجه به ابعاد زیبا شناختی شهر، پاسخ گوی نیازهای استفاده کننده از آن باشد. از طرف دیگر، انسان انتظار دارد در مواجه با فضایی خاص نسبت به مکان در او بوجود آید و ادراک مبلمان یک خیابان، باید تأثیری روانی و عاطفی بر افراد در معرض آن گذارد و احساسات آنان را برانگیزد، احساس هویت، تعلق خاطر و انبساط خاطر نسبت به شهر را در شهروندان زنده سازد. مبلمان شهری از اثر گذارترین عوامل در فضاهای شهری در ذهن شهروندان هستند، تا حدی که معموال ساکنین و حتی گردشگران، مناطق مختلف یک شهر را با مبلمان و زیباییهای مخصوص به آن میشناسند. مبلمان به لحاظ موقعیت، ابعاد، تناسب، رنگ، فرم، شکل و حالت، در فضاهای شهری تأثیرگذار است; تا در عین توجه به ابعاد زیبا شناختی شهر، پاسخ گوی نیازهای استفاده کننده از آن باشد. ادراک مبلمان یک خیابان، باید تأثیری روانی و عاطفی بر افراد در معرض آن بگذارد و احساسات آنان را برانگیزد و احساس هویت، تعلق خاطر و انبساط خاطر نسبت به شهر را در شهروندان زنده سازد. یستگاههای اتوبوس و تاکسی، گلدانهای خیابانی، نیمکتها، گاردیل و نرده و راهبندها، صندوقهای پست، کیوسکهای تلفن، سطلهای زباله، چراغها و عالئم راهنمایی و رانندگی همگی اعضای یک خانواده هستند. خانوادهای که مبلمان شهری نامیده میشوند. خانواده مبلمان شهری قرار است عالوه برکارکردهای انفرادی هر کدام از موارد آن، آلودگی بصری را کم کرده و به انسجام ذهنی و آرامش روانی شهروندانی که در میان انبوهی از تبلیغات محیطی و رفت و آمدها گرفتار آمدهاند کمک کند. مردم در مدت حضورشان در فضاهای بیرونی شهری، هنرمندانه و به طور مرتب دنیای اطرافشان را مورد سوال قرار میدهند؛ بنابراین طراح مبلمان شهری باید راهحلهای نوآورانه ارائه دهد و فرصتهای جدیدی را برای تجربه متفاوت دنیا و با هدف بهبود کیفیت زندگی شهروندان ایجاد کند. اما اینکه این کار چه طور صورت میگیرد نیازمند آشنایی با هر کدام از عناصر مبلمان شهری، کارکردهای آشکار و ناپیدای و معیارهای سنجش آن است. هویتبخشي به محیط با مبلمان شهری کیفیت فضاهای شهری نشان دهنده شخصیت آن شهر، منطقه یا مکان است و مبلمان شهری وظیفه هویتبخشی به محیط را بر عهده دارد. مثل کاری که طراحیهایی نمادین کیوسک تلفن قرمز لندن یا ورودیهای معروف مترو پاریس به
خوبی از پس آن برآمدهاند. گاهی ممکن است از حضور در یک محیط احساس ناراحتی داشته باشیم و دقیقا علتش را ندانیم، شاید باید موضوع را در مبلمان شهری آن محیط جستجو کرد. در ادامه به معرفی چند مورد از مهمترین عناصر مبلمان شهری و ویژگیهای طراحانه و روانشناختی آنها میپردازیم. نشیمنها مهمترین عنصر مبلمان شهری هر کدام از اجزا و عناصر مبلمان شهری کارکرد مشخص خود را دارند اما ما با بعضی از آنها بیشتر سرو کار داریم، مثل نشیمنها. وجود نشیمنها برای سالمندان، افراد کمتوان و کودکان ضروری است و بهترین مکان قرارگیریشان فضاهای پررفت و آمد است. گاهی برای این نصب میشوند که مردم با توقف بیشتر از حضور در آن مکان بیشتر لذت ببرند و به آرامش برسند. همچنین نشیمنهای شهری قرار است فضای عمومی را برای گفتگو و تعامل آماده و روابط اجتماعی را تشویق و تقویت کنند. البته هیچ وقت برای رسیدن به این منظور، نشیمنهایی که مستقیما روبهروی هم هستند، در فاصله کمی نسبت به یکدیگر نصب نمیشوند، چرا که اساسا مردم از اینکه با غریبه ها از نزدیک چشم در چشم شوند، خوششان نمیآید. محل قرارگیری نشیمن شهری مناسب، جایی است که در عین حال که در جلو چشم عابران است، مانع رفت و آمد آنها نیست. عالوه بر آن طوری در انسجام کامل با اطرافش قرار دارد که در زمانی که مورد استفاده قرار نمیگیرد احساس خالی یا اضافی بودن در شهروندان ایجاد نمیکند. در طراحی استاندارد نشیمنهای شهری این نکته مد نظر قرار میگیرد که کنارشان فضای اضافی خالی برای گذاشتن واکر و صندلی چرخدار وجود داشته باشد. راحتی نشیمنها یک چالش جدی است که هم شهروندان و هم طراحان با آن دست به گریبانند. میزان راحتی بستگی به نوع استفاده دارد، قاعدتا نیمکت پارک باید راحتتر از نیمکت خیابان باشد. همینطور جنس نشیمنها هم به محیط و کاربردشان وابسته است، این یعنی اگر یکساعت است که روی نشیمنی بدون پشتی و بتنی در خیابانی نشستهاید و چیزی از ستون فقراتتان باقی نمانده، مشکل را نه در طراحی که جای دیگر باید جستجو کنید! مبلها و صندليهای موجود در پارکها و معابر جهت رفاه حال شهروندان و برای بهرهمندی از امکانات شهری، شهرداریها با همکاری موسسات خصوصی اقدام به ساخت و تجهیز این وسایل میکنند. این نوع مبلمان معموال برای حفظ دوام و عمر باال و از طرفی برای صرفه جویی در هزینهها، از فلزهای مستحکم و یکپارچه ساخته میشوند. هر چند بنا به موقعیت هر محل، مواد سازنده آنها ترکیبی از چوب و فلز و یا چوب به تنهایی نیز است. ابزار و لوازم ورزشي در پارک ها و فضای سبز شهری این مبلمان جهت استفاده ورزشی شهروندان با رویکرد افزایش نرخ ورزش همگانی در جامعه و برای استفاده عموم نصب میگردند. مسیرهای پیادهروی و پارکها از جمله مکانهای تجهیز این لوازم هستند. این لوازم بر اساس اصول مهندسی ارگونومیک به منظور جلوگیری از آسیبهای بدنی طراحی و ساخته میشوند. روش استفاده از این نوع وسایل نیز به کمک یک تگ فلزی روی بدنه آنها، مشخص میشود. موانع ترافیکي از جمله موارد عجیبی است که از آن به عنوان مبلمان شهری یاد میشود. از میلههای سر برآورده از پیادهروها که موانعی برای تردد خودروها و موتورسیکلتها است، تا نردههای موجود در ورودی پارکینگهای عمومی. جالب است اضافه کنیم که پلهای عابر پیاده جز مبلمان شهری محسوب نمیشوند، اما ستونهای آنها در این لیست قرار دارند! جالبتر این که علت این موضوع در جایی بیان نشده است!
چراغهای روشنایی موجود در کوچه ها و خیابانهای محل زندگیتان را بارها دیدهاید، اما به جرات میتوانیم اذعان کنیم از نظر کسی عبور نکرده که این چراغها را به عنوان بخشی از مبلمان شهری تلقی میکنند! با این حال دکلهای برق و باکسهای تقسیم برق فشار قوی و شهری جز مبلمان شهری نیستند، اما چراغهای راهنمایی سر چهار راهها و یا چراغهای هشدار دهنده بزرگراهها و تابلوهای رهنمایی و رانندگی چراغ دار و بدون چراغ جز لیست مبلمان شهری ما قرار دارند. استندهای راهنمایی و رانندگی که مأمورین هنگام ایست و بازرسیها در خیابانها قرار میدهند نیز جزء مبلمان شهری محسوب نمیشوند. صندوقهای پستي صندوقهای پستی موجود در خیابانها که امروزه به دلیل رشد چشمگیر تکنولوژی کمتر آنها را مشاهده میکنیم، یکی دیگر از مواردی است که در لیست مبلمان شهری قرار میگیرد. از موارد این چنینی به کیوسکهای تلفن موجود در شهرها نیز میتوان اشاره کرد. لوازم پر هزینهای که با روی کار آمدن گوشیهای تلفن همراه دیگر جایی در شهر ندارند. البته در بعضی از شهرهای دنیا همچنان از این کیوسکها برای ایجاد حس نوستالژی و بازگشت به گذشته استفاده میکنند. از میان لیستی که ذکر شد ایستگاههای اتوبوس و تاکسیهای درون شهر، نزدیک به معنی مبلمان است و از این رو نامیدن این سازهها به عنوان مبلمان شهری دور از انتظار نیست. در ابتدا این ایستگاهها از ظواهری ساده و بدون تجهیزات برخوردار بودند، اما با گذر زمان و رفته رفته به امکانات آنها افزوده شد و امروز در محل استقرار مسافران در ایستگاه از صندلیهای ارگونومیک، دستگاههای تهویه هوا، سرد کنندهها و گرم کنندهها و همچنین دربهای هوشمند استفاده میشود. در بعضی از ایستگاهها اینترنت پرسرعت نیز ارائه میشود. سرویسهای بهداشتي و آبخوریها به عنوان مبلمان شهری سرویسهای بهداشتی و آبخوریها جز مواردی هستند که باید به دیده تعجب از آنها به عنوان مبلمان شهری نام برد! این لوازم بیشتر در محلهای عمومی، پارکها و پیادهروهای سالمتی قرار گرفتهاند و جهت رفاه عمومی جامعه زیر نظر شهرداریها قرار دارند. سطلهای زباله و مخازن مربوطه نیز جز دسته فوق قرار میگیرند. بله درست است سطلهای زباله شهری مبلمان شهری محسوب میشوند!! چشمهها، آب نماها، یادبودها، مجسمهها و نمادهای عمومي آخرین بخش از لوازم مبلمان شهری را این موارد زیر تشکیل می دهند. هر یک از این وسایل در زیباسازی شهری نقش بسزایی بر عهده دارند و براساس ویژگیهای هر منطقه، طراحی و تعبیه میشوند. این ساختارها در زمره مبلمان شهری قرار داشته و جز اموال شهری به حساب میآیند.با معرفی و بررسی مبلمان شهری، بسیاری از ابزار و لوازمی که تاکنون تصوری از آنها نبود که مبلمان نامیده شوند، چه برسد از نوع شهریاش، آشنا شدیم .اکنون این سوال پیش میآید که چه لوازمی ممکن است در شهر وجود داشته باشند که جز لیست مبلمان شهری قرار گیرند؟ آیا شما چیزی به ذهنتان میرسد که ما فراموش کرده باشیم؟نکته قابل توجه این است که تمامی موارد ذکر شده تحت مالکیت شهرداریها قرار دارند و هر یک از ابزار و لوازمی که زیر نظر مجموعه شهرداریها نباشند مجوز ثبت در این لیست را بدست نخواهند آورد. نورپردازی شهری با محصوالت و چراغهای نوین چراغها مهمترین کارکرد چراغها ایجاد فضاهای اجتماعی و امکان تعامل با اطراف در تاریکی است و البته برآورده کردن نیازهای امنیتی. بعد از آن نوبت کارکرد زیباییشناسی میرسد که رنگ و روشن و خاموش شدن چراغ برای آن مورد توجه قرار میگیرد. وجودچراغها به ویژه در ورودیها، تقاطعها، پلهها و به طور کلی قسمتهایی که مسیر با تغییرات ناگهانی روبرومیشود، ضروری است. گاهی این تصور اشتباه در بین برخی شهروندان وجود دارد که شهر هر چه نورانیتر باشد و چراغهای نئون بیلبوردها در هر گوشه و کنار جلوهگری کنند، به توسعهیافتگی نزدیکتر است و رویای زندگیشبانه شهر تحقق پیدا میکند. اما شب با تاریکیاش شب است و وجود نور همیشه و به هر میزان درست نیست و نه تنها آرامش که حتی زیبایی را نیز از بین میبرد. همچنین استفاده بیش از حد از چراغها در طراحیهای محیطی عالوه بر سوءمصرف انرژی، اثرات بلند مدت محیطزیستی دارد. آلودگی نوری آسیبی جدی است که طراحی نادرست چراغ ها ایجاد میکند. نورپردازی محافت نشده، ایستا، مستقیم و غیرضروری مشکل بزرگ آلودگی نوری را در مناطق شهری ایجاد میکند. آلودگی نوری میتواند تأثیر منفی بر عملکرد طبیعی انسان و بسیاری از گونههای حیوانی داشته باشد. محصوالت جدید نورپردازی در فضای باز برای به حداقل رساندن آلودگی طراحی شدهاند که میتوانند نور مناسب را بدون انتشار نور اضافی فراهم آورند. به نظر شما چه بخشی از نورپردازیهای زینتی شهرهای بزرگی چون تهران، مشهد، تبریز و اصفهان ضروری است و چه بخشی تنها پاسخگوی نیازهای مصرفگرایانه؟ به کاربردن زبانهای خارجي در نشانههای اماکن گردشگری نشانهها مردم وقتی جایی هستند که نشانهها به آنها میگوید که چه خدماتی در دسترسشان است و برای هر خدمت باید به کجا بروند احساس امنیت میکنند و وقتی احساس امنیت میکنند مدت زمان حضورشان بیشتر میشود و آرامش روانی پیدا میکنند .در محیطهای شهری چهار نوع نشانه اصلی وجود دارد: تنظیم کننده، هشدار دهنده، اطالعاتی و آموزشی. تنظیمکنندهها مثل عالئم ترافیکی، به شما میگویند از چپ و یا در محدوده خاصی از سرعت برانید و رفتار شما را تنظیم میکنند. نشانههای هشدار دهنده یک وضعیت بالقوه خطرناک را نشان میدهند که خودتان باید تنظیم امور را در مواجه با آن هشدار در دست بگیرید، مثال خطر ریزش سنگ. پیام نشانههای هشدار دهنده در هر موضوعی که باشد حتما با زبان بینالمللی نشانهها و عالئم گرافیکی که همهجا معنای یکسانی دارند، منتقل میشود. نشانههای اطالعاتی مثل نشانههای تبلیغاتی هستند یا تابلوهایی که همانطور که از اسمشان مشخص است، اطالعات میدهند مثال »محل خرید بلیط«، نشانههای آموزشی هم برای بهره بردن بیشتر و درستتر از خدمات و امکانات به کار میروند؛ مثل نشانههای شیوه استفاده از یک وسیله بازی در شهربازی. نشانهها باید مواد و طراحی پایدار و حداقل تا هفت سال دوام داشته باشند. به آخرین مکان شهری که در آن حضور داشتید فکر کنید؛ نشانهها تا چه اندازه از سردرگمی شما کاسته بودند، آیا فونت واضحی داشتند؟ از فاصله دور خوانا بودند؟ رنگ عالمتشان با پس زمینه متضاد بود؟ فرمشان معنای هشداری یا اطالعاتی بودن آن را به شما منتقل میکرد؟ این موارد اساسیترین نکات در طراحی نشانهها هستند. خلق »شگفتي بصری« با مبلمان شهری آثار هنری آثار هنری عمومی که اکثرا با نمونه مجسمههای شهری آنها را میشناسیم ممکن است دائمی، موقت یا ناپایدار و مصرفی و همچنین ایستا، پویا و یا مبتنی بر اشیا باشند. بعضی از آثار هنری دائمی مثل مجسمههای میدانهای اصلی آثار فاخری هستند که از بادوامترین مواد و در ایدهآلترین حالت ظرافت و هنرمندانه ساخته شدهاند. برخی دیگر که کارکرد موقت دارند ممکن است فاقد این ویژگیها باشند اما پیام خاصی را منتقل کنند. گروه دیگری دیگر با عنصر غافلگیری قصد دارند فقط »شگفتی بصری« ایجاد کنند بدون پیام خاصی. مهمترین ویژگی آثار هنری عمومی فارغ از مدرن یا سنتی بودنشان اندازهشان است. ابعاد آثار هنری باید بهگونهای باشد که عابران پیاده با آنها به راحتی ارتباط برقرار کنند
طراحي نوآورانه راهبندها راهبندها راهبندها برای ایجاد محدودیت تردد وسایل نقلیه در مسیرهای پیاده، فضاهای سبز و فضاهای خصوصی مورد استفاده قرار میگیرند. باید به لحاظ هویت بصری در یک خانواده با سایر مبلمانهای شهری اطرافشان باشند. راهبندها ممکن است تزئینی و کارکردی، همچنین انعطافپذیر، ایستا، موقت و یا دائمی باشند .همینطور استفاده از نوع هیدرولیکی راهبندها اخیرا گسترش پیدا کرده است که راهبند در هنگامی که تردد آزاد است داخل زمین میرود و در زمان ممنوعیت، باال میآید. جنس، نوع، فرم و تکنولوژی به کار رفته در راهبندها به این میزان درجه محدودیت بستگی دارد. اینکه صرفا از یک فضای سبز حاشیه خیابان محافظت میکنند یا مقابل یک ساختمان امنیتی قرار گرفتهاند. نکته مهم در طراحی راهبندها این است که اگر عابرین پیاده امکان گذر دارند باید محلی هم برای عبور ویلچر در نظرگرفته شود. در ایران در طراحی سردر جدید دانشگاه شریف سال گذشته گشایش یافت برای اولین بار تکنولوژی راهبندهای هیدرولیکی به کار گرفته شد. فرهنگسازی بازیافت با مبلمان شهری سطلها و مخازن زباله شایع ترین اشتباه در قرار دادن مخازن زباله این است که هر جا که فضای خالی وجود دارد یک سطل زباله قرار گیرد. در حالی که تمیز کردن اطراف سطل زباله باید به راحتی امکانپذیر باشد. همچنین مردم معموال مسیر پیاده روی خود را برای پیدا کردن یک سطل زباله عوض نمیکنند، بنابراین موقعیت نصب سطل زباله واقعا موضوع مهمی است. اگر سطلهای زباله انقدر با محیط همخوانی داشته باشند که در محیط پنهان شوند و به چشم نیایند کارکردشان را از دست میدهند. بهترین سطلهای زباله آنهایی هستند که بدون کوچکترین تماسی قابل استفاده باشند .از جهت ورودی هم به سه نوع باز، نیمه باز و بسته تقسیم میشوند که انتخابشان بسته به محیط دارد. مثال موادی که مردم در پارک دور میریزند، بزرگتر از چیزهایی است که در ایستگاه انوبوس دور میریزند. توجه به فرهنگسازی در زمینه بازیافت هم از ویژگیهای سطلهای زباله امروزی است. نقش مهم کاربرد در انتخاب ابعاد، جنس و فرم طراحي مبلمان دیگر ویژگيها و اجزا مبلمان شهری مبلمان شهری عناصر دیگری هم دارد، اما اگر به طور کلی بخواهیم بدانیم که با یک مبلمان شهری استاندارد مواجه هستیم یا نه باید بدانیم که؛ تعمیر مبلمان شهری باید آسان باشد و یک راه تسهیل این موضوع استفاده از قطعات مدوالر و قابل تعویض است. وندالیزم، تخریب عامدانه و یا ناخواسته، نقاشیها و آثار گرافیتی همیشه باید مورد نظر طراح و البته شهروندان باشد. وزن کم توام با دوام و استحکام در برابر تغییرات آب و هوایی، گرما و سرما و بارش شدید، حوادث غیرمترقبهای مثل آتشسوزی مسائلی هستند که در کنار قیمت ارزان به یک چالش جدی برای شهرداریها و طراحان مبلمان شهری تبدیل میشوند. فوالد، چوب، سنگ، بتن و پالستیک بازیافتی از مواد محبوب مورد استفاده در مبلمان شهری است که هر کدام محدودیتهایی دارند. مبلمانهای شهری باید بدون لبههای تیز و غیرقابل جابهجایی باشند که امنیتشان تامین شود. همچنین باید یونیورسال و برای استفاده اکثریت جامعه )دهک باالی ارگونومی( طراحی شوند و البته معلوالن و افراد کمتوان به طور ویژهای مورد توجه باشند. روح جامعه و مبلمان شهری همانطور که دیدید در طراحی مبلمان شهری پنج عامل عملکرد )اینکه محصول چطور به بهترین شیوه خدمتش را رائه میدهد(، محل قرارگیری )اینکه در چه موقعیتی قرار بگیرد(، فرم و ظاهر )وجود یک پیوستگی فرمی با سایر اجزا مبلمان شهری و همینطور پیوند ظاهری با محیطش(، دوام )با توجه به استفاده مورد انتظار( و هزینه مورد توجهاند. مبلمان شهریکه درست طراحی شده باشد، می تواند هویت یک مکان را ارتقا دهد. کیفیت، ساختار و توزیع مبلمان شهری تعیین کننده استانداردها و انتظارات برای توسعه آینده آن منطقه است. ترکیب و هماهنگی فرم، ابعاد، مواد، ادغام عملکرد و زیباییشناسی با استفاده از فنآوریهای جدید، خلق مفاهیم هنری و دوستانه موضوعاتی است که اخیرا توجهها را در طراحی منظر شهری به خود جلب کرده است. مبلمان شهری قرار است گروههای مختلف جامعه را به یکدیگر نزدیکتر کند و فضایی را برای زندگی و تجربیات مشترک بهوجود بیاورد. هرج و مرج، عدم نظم و هماهنگی و فقدان روح یکپارچه اجتماعی در شهرها نتیجه برنامهریزی ضعیف و طراحی نادرست مبلمان شهری است. جستجوی نیازها : باتوجه به رشد روز افزون شهرها وتوسعه هر چه بیشتر شهر نشینی در تمام جهان و بخصوص کشورعزیزمان نیاز های شهری شهروندان در کانون توجه هرچه بیشتر قرارمی گیرد.فشارهای روز مره وارد بر شهروندان یک شهر به اندازههای باالست که وظیفه طراحان شهری ایجاب می کند با در نظر گرفتن نیازهای شهروندان در سطح شهر وایجاد فضای مناسب برای شهروندان تلطیف هر چه بیشتر فضای شهری بکوشد. امروزه نیازهای شهروندان با گذشت زمان کامال تغییر یافته. شهروندان شهر های بزرگی مانند تهران در دنیا در شهرکهای مسکونی خاصی زندگی می کنند که در داخل ویا حومه شهر قرار دارندو اکثر آنها بیشتر برای انجام کار از شهرکهای اطراف شهر ونقاط حاشیه شهر خود را به مرکز شهر می رسانند. با گسترش شهر ووسعت دامنه آن وهمین طور مزایای انبوه سازی مسکن روز به روز بر نیاز به این شهرکها افزوده می شود وتعداد آنها نیز با همین نیازرو به افزایش است. این شهرکها در واقع شهرهایی هستند دراشل کوچک آنها تمام نیازهای یک شهر را دارند ولی باید این مسئله را مد نظر قرار داد که نیازهای این شهر در واقع نیاز شهروندان این شهرکها نیازهای خاصتری می باشد این توسعه روز افزون شهری از یک جهت وازجهت دیگر نیاز به ارتباطات در زندگی مدرن شهری امری بدیهی می باشد. امروزه بسیاری ازشهروندان از تلفن همراه در سراسر دنیا بهره مندند ولی باید اعتراف کرد تلفن همراه به هیچ وجه نتوانسته نقش تلفن های عمومی شهری را ایفا کند وشهروندان را از این تلفنها بی نیاز کند وبا وجود تلفنهای همراه تلفنهای عمومی داخل شهرها هنوز یک نیاز واقعی محسوب می شود وجزئ کارامد ترین تجهیزات شهری می شود.در نتیجه در شهرکهای مسکونی نیز کیوکسهای تلفن عمومی می باشد که میتوان به طور خاص طراحی آنرا برای این شهرکها مورد مطالعه قرار داد.برای این کار الزم است که اطال عات بیشتری در مورد مبلمان شهری وجایگاه طراحی مبلمان شهری در فضاهای شهری داشته باشیم .به طور کامال مشخص امروزه مبلمان شهری جزء الینفک یک شهر می باشد و از اهمیت خاصی درشهرها برخوردار است. البته این موضوع از ابتدای قرن بیستم وانقالب صنعتی در انگلستان ومتعاقب آن در اروپا که باعث شکل گیری شهرهای مدرن شد کامال احساس می شود .برای شناخت بیشتربه مبلمان شهری اندکی در مورد توسعه تاریخی مبلمان شهری خواهیم نوشت ولی بطور کلی باید بدانیم که با توجه به نیازهای شهروندان بخصوص شهرکهای مسکونی به مبلمان شهری بر طرف کردن نیاز های شهروندان در محیط شهر وشهرکها امروزه یک نیاز است. مبلمان شهری یکپارچه : ابداع خانواده قابل توسعه از مبلمان شهری که اتصاالت مشابه وپایه نگهدارنده مشترک داشته باشد , هدف سیستم های مبلمان یک پارچه است .ویژگی چنین سیستمی ضمن ایجاد هماهنگی در اجزائ شهر موجب کا هش مصرف مواد ,تقلیل هزینه های ساخت و کاهش ابعاد می شود .تعریف پایه یا ستونی واحد که مورد استفاده روشنایی و اسامی خیابان ,عالیم وزباله دان وغیره باشد می تواند از تکثیر جز ئیات اضافی بسیار در خیابان بکاهد . در حالی که هم اکنون هر سازمانی برای خودپایه ای تعبیه می کندوفقط ازقسمت محدودی از آن بهره می جوید ,ضمن آنکه اتصا الت نگهدارنده خاص خود و دهها ماده ورنگ نا همگون دیگر را نیز به آن اضافه می کند . یکپارچهگرایی و اشتراک مداری در چنین مواردی نه تنها موجب هماهنگی بصری می شود بلکه به هویت منطقه ای وشهری هم کمک می کند .نکته ظریف در این میان وجه تمایز سیستم های یک پارچه با سیستم های چند منظوره است .در یک سیستم چند منظوره ,محصول از ابتدا به این قصد طراحی میشود و احتمال دگرگونی در سیما وپیکره آن زیاد است .اما در مبلمان یک پارچه لزوماً چنین هدفی دنبال نمی شود .بلکه اجزا و عناصر مورد نظر در صورت تطابق وحفظ پیوستگی ظاهری با عنصر ثابتی یک پارچه می شود. طراحي کیوسک تلفن برای شهرکهای مسکوني در واقع این موضوع می تواند صورت مساله ای باشد که باطی روند خاص طراحی که در ابتدای رساله آورده شده می توان به نتیجه مناسب رسید بدین ترتیب که ابتداتحقیقات تئوری پیرامون موضوع انجام می پذیردوسپس دربخش طراحی به ایجاد طرحهای خالقانه با درنظر گرفتن تحقیقات انجام شده درمورد نیاز شهروندان ومسائل روحی آنان ونگاه آنان به جامعه ونوع خواسته هایشان بهترین طرح ازمیان آنهاانتخاب خواهد شد.موضوع پروژه درعین سادگی از اهمیت وپیچیدگی خاصی برخوردارمی باشد ظرافت طراحی المان شهری در بر طرف کردن نیازشهروندان می باشد بدین صورت که یک المان شهری مانند کیوسک تلفن در یک شهرک مسکونی باید بهترین وسیله برای شهروندان آن شهرک دربرقراری ارتباط بوده ومحیطی مناسب ودر عین حال بدون هدر دادن فضای شهرک برای شهروندان بوجود آوردازدیگرروبایدبه یک المان شهری به عنوان یک اثرهنری نیز نگریست اثری که بایدمقبول همه شهروندان باشداثرهنری که همه باآن راحت هستند نه دیگران راترغیب به خراب کردن المان کند ونه به قدری فنی طراحیشود که حالتی توهین آمیز به شهروندان داشته باشد ودر عین زیبایی ساده وکارآمد باشد. برنامه ریزی برای رسیدن به نتیجه مطلوب در هر فعالیت نیاز به تبیین برنامه ازپیش تعیین شده میباشد و لزوم داشتن برنامه در پروژه هاییکه از پیچیدگی وکثرت کار برخوردار است بسیار قابل توجه می باشد.برنامه مذکور باید به گونه ای طراحی شود که در آن مراحل کار مشخص وقابل کنترل باشد . تادر زمان تعیین شده پروژه به نتیجه موردنظردست یابد در جدول زمانبندی اجرای پروژه مراحل وزمان بندی انجام پروژه پیش بینی شده است ودر عین حال اجرای پروژه وچگونگی انجام کار ثبت می گرددتا بدین وسیله بتواند از پیشرفت فعالیتها وچگونگی انجام کار مطلع و آگاه بود. "جدول زمانبندی اجرای پروژه" شناخت گروه استفاده گر درمورد هر محصول افرادی که از تولید تا مصرف کاال با محصول در ارتباط هستند گروه استفاده گر را تشکیل می دهند که ما برای بررسی بهتر آن را می توانیم به هر دودسته گروه استفاده گر درجه اول و گروه استفاده گر در درجه دوم تقسیم کنیم البته در مورد موضوع ما یعنی کیوسک تلفن شهرک بهتر است که به جای استفاده گر دردرجه دوم مرتبطین به محصول که استفاده مستقیم از محصول نمی کنند ولی به طور مستقیم با آن سروکار دارند مورد بررسی قرار بگیرند. استفاده گردرجه اول: در مورد استفاده گر درجه اول محصول باید گفت شهروندان یک شهرک مسکونی استفاده گران درجه اول می باشند البته نه تمام شهروندان شهرک بلکه افراد 9سال به باالی شهرک مورد نظر ما می باشد. در یک شهرک مسکونی افراد مختلفی از سنین متفاوت زندگی می کنند. اکثر ساکنین شهرک از طبقه متوسط جامعه و باالتر می باشند در طراحی کیوسک تلفن یک شهرک باید تمامی خصوصیات جسمی و روحی استفاده گران کیوسک را درنظر گرفت از عالیق شخصی آنها گرفته تا ابعاد اندازه بدن استفاده گر برای این کار به بررسی موضوعی استفاده گران می پردازیم الف – وضعیت فرهنگی استفاده گر درجه اول: به لحاظ فرهنگی وضعیت استفاده گر درجه اول حداقل در حد معمول و متوسط جامعه می باشد برای استفاده گر درجه اول حفظ وسایل شهرک مهم می باشد یا حداقل برای اکثریت آنها مهم می باشد. زیرا استفاده گر درجه اول نوعی حس مالکیت به وسایل مربوط به شهرک را دارد ب- وضعیت سنی و جمعی از نظر حسی و جسمی تمام افراد باالی 9سال شامل استفاده گران درجه اول ما می شوند از اینرو باید تمام گروههای سنی را در دادن ابعاد و اندازه استاندارد مدنظر قرار داد.ج – وضعیت اقتصادی: ازنظر وضعیت اقصادی گروه استفاده گر درجه اول درواقعجزقشر متوسط به باالی جامعه می باشد با گسترش وتوسعه روز افزون شهرکها و پیشرفت آنها افرادی امکان خرید ویا اجازه مسکن در این شهرکها را دارند که از نظر اقتصادی در حدمتوسط به باالی جامعه میباشند از اینرو استفاده گر درجه اول محصول ما جزاین قشر ازجامعه به لحاظ اقتصادی می باشد . استفاده گر درجه دوم )مرطبتین بامحصول(: در واقع این دسته از استفاده گران تعمیرکاران و کارکنان نظافت شهرک می باشند که به طور مستقیم با کیوسک در ارتباط هستند در طراحی محصول باید تمام سعی شود مسئول سرویس دهی کامال با محصول راحت باشند دسترسی آسان به بخش فنی تلفن وکیوسک می تواند در تسریع تعمیرات آن موثر باشد وبرطرف کننده یکی از معایب بزرگ محصول است .این طور طراحی محصول به طوری که به سرعت وبه خوبی تمیز شود باعث ایجاد محیط بهتر برای استفاده گران محصول می شود واکثریت این گروه را مردان تشکیل میدهند مردان بالغ که توانایی کامل برخوردارند وباید طراحی محصول از استانداردهای مربوط به مردان بالغ استفاده شود.از نظر فرهنگی این گروه کارگران ساده ویاماهر فنی می باشند که تنها سواد خواندن نوشتنرامی شودازآنها انتظار داشت زیرا اکثر کارگران ساده نظافت ازسطح سواد بسیار پایینی برخوردارند .خصوصیات روانشناختی استفاده گران : محیط شهری ونیازهای روانشناختی افراددر محیط شهری بسیار متنوع است در اینجا مامطالب اندکی درمورد تاثیرات روانشناختی محیط چگونگی این تاثیرات اشاره ای می کنیم .شهر ,محیطی فعال پرهیاهو وشلوغ است دراین محیط شهروندان به طور بسیار مبرمی نیازبه آرامش واطمینان خاطروتمرکزدارند.اگر فرد شهرنشین در محیط محدودتری زندگی کند مانند یک شهرک مسکونی درهنگام بازگشت به شهرک ودرهنگام ورود و تردد در شهرک نیاز به آرامش واحساس امنیت کافی داردزیرا اوخسته از محیط شهر درواقع باورود به شهرک واردخانه خود شده است ولی اگر درمحیطی که شتاب زدگی به وی القا شودواحساس هرج ومرج وشلوغی درمحیط شهرک تشدیدشود حاصل آن فشار بسیارزیادروحی وجسمی خواهد بودکه این باعث خستگی زودرس جسمی وتوان فرسا بودن روحی وروانی خواهد بود ویک شهروند به جای آسایش وآرامش درواقع مسیر بیماری و.استرس را به سرعت طی خواهد کرد به همین خاطر بهترین حالت ایجاد آرامش در محیط شهری از طریق طراحی مناسب شهری ومبلمانشهری مناسب میسرخواهد بود .مبلمان شهری از سویی می تواند باعث آرامش روحی وایجاد حس زیبایی دریک شهرنشین گرددوهمین طور اطالع رسانی درست در شهر ولی از سوی می تواند باعث ایجاد شلوغی هرج ومرج وفشار عصبی بیشتر به شهروندان گردد.یک المان شهری مناسب به طور کلی باید دارای خصوصیات زیر باشد : .1طراحی زیبا .2نصب درمحل مناسب .3گرافیک محیطی مناسب .4 رنگ مناسب .5 ایجاد حس اعتماددر شهروندان شناخت نیازها و خواسته ها -1 نیازهای فیزیولوژیکي · انسان به این دلیل که عوامل و عناصر عالم هستی با امیال و خواسته هایش هماهنگی کامل ندارند, همواره سعی کرده است تا از راه انجام فعالیت های مفید و پرثمر, این نیازها را برطرف کرده و به گونه ای موجبات رفاه فیزیولوژیکی خویش را فراهم سازد. براساس تئوری ماسلو, هنگامی که نیازهای اولیه برطرف شوند, دیگر نمی توانند عاملی برانگیزاننده باشند. -2 نیاز به امنیت · ردة بعدی هرم یامثلث, نیازهای ایمنی و امنیتی هستند که هم از جنبه ی روحی حائز اهمییت اند و هم از نظر فیزیکی. در اینجا نیز اگر این نیازها بطرف شوند دیگر عامل متحرک به شمار نمی روند. نیازهای امنیتی – جسمانی را میتوان به دودستهی امنیت مالی )اقتصادی( برای برطرف نمودن نیازهای فیزیولوژیکی و امنیت فردی )امنیت در طول زندگی( تقسیم بندی نمود. این دو دسته نیز در ردهی نیازهای مراتب پایهای قرار گرفته اند. سه رده ی دیگر این اهرم را نیازهای سطح باال )مراتب باال( اشغال کرده اند که به اختصار توضیح داده خواهندشد. -3 نیاز اجتماعي · نیازهای اجتماعی را می توان به دلبستگی نیاز عاطفی هم ارز دانست. نیاز به عشق و محبت نیز در همین رده از نیازها قرار می گیرد. در اینجا شاید لفظ عشق گمراه کننده باشد و این نیاز با نیاز جنسی که یک نیاز فیزیولوژیکی است یکسان گرفته شود. این نیاز در گروه نیازهای متوسط قرار می گیرد. -4 نیاز به احترام · این نیاز دارای سطح باالیی در وجود انسان است. نیاز به قدرت و موفقیت نیز قسمتی از این نیاز می باشد. احترام شامل دو قسمت است: الف ( احترام فرد به خود )الیق دانستن خود(. ب ( احترام دیگران به فرد. -5 نیاز به خودیابي این سطح از نیاز, باالترین درجه نیاز است. افرادی که به این مرحله از نیاز می رسند, به طور کامل ارضا شده اند و تمام توانایی های خود را شناخته اند. احساس تملک تنها فقدان نظارت فراگیر به تخریب گرایی منجر نمی شود. بی تفاوتی در اعمال و رفتاری که باعث فرسایش, خرابی, پارگی و از این قبیل می شود خود عامل مهمی است. یا حتی اعمال بسیار پیش پاافتاده ای مانند پرتاب بی دقت زباله به سوی زبالهدان, شروعی کوچک است برای تخریبی بزرگ. بدین ترتیب یکی از پدیده های بروز تخریبگرایی, احساس بی تفاوتی در مالک شمردن خود نسبت به اموال عمومی است. در نتیجه وقتی حس تملکی نباشد مسولیتی هم در قبال مراقبت از آن نخواهد بود. تملک واژه پیچید ای است, چون مفاهیم ضمنی و کلی زیادی را در برمی گیرد. کالین وارد این مفهوم را چنین بیان می کند: ))حس تملک تنها منوط به یک شیئی نیم شود. بلکه این حس می تواند درباره یک فعالیت, اندیشه, آرمان یا عقیده باشد. این بدان معناست که فرد می تواند قسمتی از هویتش را در چیزی سرمایه گذاری کند که در ظاهر متعلق به او نیست. در نتیجه اعمالی که از او سر می زند, بازتاب ارزشمند آن تفکر خواهد بود.(( از آنجایی که کمتر مشاهده شده است تخریبگران به اموال خود آسیب برسانند که اگر چنین باشد تخریبگرایی ارزیابی نمی شود. ترغیب حس تملک در میان این افراد می تواند کلید حل بسیاری از معضالت اجتماعی باشد. دیگر عواملی که می توانند ریشه های تخریبگرایی شمرده شوند عبارتند از: توارث, محیطهای نخستین ترتیبی, شخصیت مجرمان, وضعیت اجتماعی اقتصادی, وضع فعلی زندگی بزهکران, محیطهای تحصیلی, جریان های ادراکی و شناختی و انگیزشی, شرایط و وضع مکانی موضوعات مستعد تخریبگرایی. انواع تخریبگرایي های رایج از دیدگاه اجتماعی, انگیزه تخریبگرایی را می توان در پنچ گروه دسته بندی کرد: مال اندوز, تاکتیکی, انتقامجو, تفریحی و خصومت. اکثریت تخریب های حاصله, در یک یا چندگروه از دسته بندی جای میگرند
تخریبگرایي مال اندوز صدمه های وارد در این نوع, برای کسب پول و اموال است. اعمالی مانند کندن و برداشتن عالئم راهنمایی, آرم اتومبیل ها, تابلوی اسامی محل ها و اشخاص, قطعات پارکومترو تلفن عمومی وتجهیزات آن. شخص تخریبگر در این حالت تنها در اندیشه مال خود کردن اشیای عمومی است, حتی با چیزهای بی ارزش. 2 تخریبگرایي تاکتیکي خسارت های ایجاد شده در این حالت یک تاکتیک حساب شده است. این تخریبگرایی بیشتر ازحصول دارایی درپی دست آوردن یک مقصود خاص است. خسارت وارده لزوما بیانگر خصومت نیست و اغلب هدف تخریبی, دلخواه و آزاد انتخاب می شود, اما اندیشه این گونه رفتار تجربی به عنوان یک تاکیتک, به طور کامل طراحی شده و حسابگرانه است. برخی از اعمالی که برای جلب توجه انجام می شود در زمره این نوع تخریبگرایی است. مقدار متداولترین خسارت در این تخریبگرایی کاری است که ولگردان و بی خانمان ها برای بدست آوردن جای خواب و غذای گرم انجام می دهند. شکستن شیشه در حضور پلیس نیرهای انتظامی از این جمله است.. تخریبگرایي انتقامجو تخریب اموال به قصد انتقام, از انواع مهم و شدید تخریبگرایی به حساب می آید. در این نوع درصد تخریب واقعی به طور معمول از آنچه به ظاهر دیده می شود بیشتر است و پیامدهای زیادی به دنبال دارد. این تخریبگرایی عوامل زیادی دارد. در این نوع انتقام جویی, درصد ارضای لذات آنی و کوتاه مدت پایین است ولی نتیجه عمل از امنیت بیشتری برخوردار است. 3 تخریبگرایي تفریحي ویرانیهای زیادی براثر این نوع تخریبگرایی تفکر حاکم برآن بر پیکر جامعه وارد می آید. این کار یک قانون شکنی محض است اما در موارد زیادی هم نقص هیچ قانون مشخصی نیست. در بیشتر تخریبگرایی های تفریحی قدری خصومت هم وجود دارد. محرکاتی مانند کنجکاوی, رقابت و مهارت بسیار. به طور هدف قرار دادن حباب چراغ پارک یا خیابان به منظور کسب لذت نوعی تخریبگرایی تفریحی است. این نوع در بین خردساالن هم زیاد رواج دارد واحتمال دارد هرکسی هر روزی مبادرت به این کار کرده باشد. در این میان, پدیده ای هم موسوم به ))گلوله برفی(( وجود دارد که در گروه تخریب تفریحی جای می گیرد. براساس این نظریه, دیدن یک شیشه شکسته, با یک سطل درب و داغان, دیگران را به مشت و لگدزدن و تخریب بیشتر آن شیئی خراب برمیانگیزد. وجه تسمه این نظریه با پدیده گلوله برفی آن است که وقتی گلوله ای از برف را به فرد دیگری می زند, دیگران به پیروی از او می پردازند. پس در مورد تخریب اشیا هم این قانون صادق است یعنی با دیدن اولین تخریب, تخریبهای بعدی تداوم و استمرار پیدا می کنند . 4 تخریبگرایي خصومت مثالهایی از این نوع تخریبگرایی خشن و وحشیانه عبارتند از: خط کشیدن رویه بدنه اتومبیل, بیرون کشیدن گلهای پارک, آزاردادن حیوانات و جانوران تفریگاه های عمومی, پنچر کردن الستیک های اتومبیل ها, شکستن انتن و آینه اتومبیلو موتورسیکلت, قرار دادن موانع بزرگ روی خطوط آهن, پرتاب سنگ به شیشه های قطار در حال حرکت, ادرار کردن درکیوکسک تلفن, مدفوع کردن در آسانسور و اتصال برق به وسائل عمومی.)پرتاب سنگ به سمت قطار, تخریبگرایی خصومت( پیش بینی نتایج حاصل از این تخریبگرایی بسیار گسترده است و دشوار است اما شاید بتوان مواردی همچون خستگی، غصب, نومیدی, درماندگی و افسردگی را پیمامدهای اولیه آن دانست. جوامع مختلف هنوز به دلیل جنبه های کامال غیرانسانی این نوع تخریبگرایی پاسخ در خور و مناسبی برای آن نیافته اند. این اعمال از سویی به اندازه تخریبگرایی های انتقامجو, مال اندوز و تاکتیکی خاص نیست و از سوی دیگر به اندازه مفاهیمی همچون شیطنت, وحشی گری و بی خیال کلی نیست. در میان بیشتر الگوهای رفتاری که در این نوع وجود دارند شاید بتوان نتایج زیرا را عمومیت داد: · الف( هدف بیشتر تخریب هایی که صورت می گیرد عمومی است تا خصوصی. · ب( وجود برخی ویژگیهای فیزیکی عامل ترغیب تخریبگرایان است مانند ساختمانهای نیمه کاره. · ج( با توجه به ویژگی های اجتماعی برخی مکانها و مناطق, تخریب زیاد را این چنین می توان کرد: محطوطه های بزرگ بیشتر از کوچک, آپارتمان ها بیشتر از ویال و خانه های شخصی و در آخر مناطق فقیر بیشتر از مرفه. · د( این اعمال اکثرا گروهی است تا فردی تخریبگرایي, عامل تاثیر گذار بر طراحي چنانچه پیش از این نیز اشاره شد, تخریبگرایی یکی از اصل ترین عوامل موثر در حیطه مبلمان و المانهای شهری است. این تاثیر آن قدر عمیق است که محصولی بدون رعایت نکات ضد تخریبگرایی, در عمل فاقد کاربرد است و تنها به منزله یک تندیس زیباست برای موزه های شهر, دو نکته مهم در این میان, طراحی کامل با عنایت به تخریبگرایی و شرایط محل بوده و دوم نحوه نصب و استقرار اجزای شهری است. این دو نکته, مهمترین مسولیت مبلمان شهری است. در حیطه طراحی مبلمان مقاوم در برابر تخریبگرایی, نقش طراح نقشی کلیدی است. او می تواند همراه با آفرینش یک محیط انسانی, احساس احترام و تملک را در افراد برانگیزاند وعامل نومیدی تخریبگران باشد. به عبارت دیگر طراح, جزئیات ابنیه و تجهیزات عمومی را باید به گونه ای طراحی کند که به راحتی دیده شود و شبیه شی دیگری نباشد, توهم و مشکل در استفاده ایجاد نکند و حس تعلق و مسولیت وبیافریند. در کل طراح باید درک درستی از تخریبگرایی در جامعه مورد نظرش داشته باشد. )طراح باید درک درستی از تخریبگرایی در طراحی خود داشته باشد.( به ندرت دیده شده است که تخریبگران به چیزی که متعلق به دیگری است و از آن به خوبی مراقب می شود صدمه بزنند. خانه ای سالها سالم و دست نخورده باقی مانده بود تا زمانی که شیشه از آن شکست و ترمیم نشد. سپس تخریب آن به شدت شایع شد. هرکسی به طور ذاتی تمایل دراد به محیطی که جذاب است و خوب حفظ می شود احترام بگذارد. گاهی طراحی ضعیف و نصب اجرا ناکار آمد تجهیزات به تخریبگران فرصت تخریب بیشتر می دهد. زمانی نیز همین امر باعث تخریب زود هنگام وسایل از سوی استفاده کنندگان عمومی از آنها )و نه تخریبگران( می شود. این پدیده را که فرایند استفاده طبیعی از محصول است و استهالک محصول محسوب می شود باید از تخریب آگاهانه جدا کرد. گاهی نیز ساخت و نصب تجیهزات دچار مشکل است. دستگیره یا لوالی در بسیاری از مکان های عمومی در این زمره هستند. طراح در برابر ساخت مقاوم تجهیزات ابینه و مبلمان مسوول است. )طراحی و نصب ضعیف انگیزه تخریبگرایان را تقویت می کند.( در پاره ای از شرایط معرض قرار ندادن محصول یا شی آسیب پذیر خود کمک بزرگی است. انتخاب شیشه های بزرگ برای یک 1 مدرسه پراز بچه, تخریبگرایی را ترغیب میکند. حالت دیگر این تدبیر در تلفن عمومی ودینگ ماشین دور از دسترس قراردادن محتویات با ارزش صندوق سکه آنهاست. در این گونه محصوالت باید حداکثر مقاومت را لحاظ کرد. موفق تریننوع این محصوالت دستگاه هایی موسوم به عابربانک هستند. یک تجربه دیگر هم مربوط به دیوارهایی است که عموما اولین هدف ها و سادهترین نوع تخریبگرایی هستند. ))در یک مورد مستند,دیوار ورودی توقفگاه زیرزمینی فروشگاه های بزرگ در ایپس ویچ انگلستان, تخته سیاه همیشگی تخریبگران شده بود. وقتی با تدبیر, یک نقاشی دیواری بر آن انجام پذیرفت, 1 مورد به طور تقریبا کامل منتفی شد(( . در نهایت باید گفت طراح در قبال کاهش صدمات قابل پیش بینی و پیشگیری و به طول کامل مسولیت دارد. حال که دید مختصری نسبت به فرهنگ گروههای استفاده گر پیدا کردیم با نگاه جزئی می توان دریافت که گروههای استفاده گرما بسیار از نظر فرهنگی متفاوتند و در واقع فاصله فرهنگی زیادی بین آنها وجود دارد و تنها چیز مشترک بین آنها ملیت و آداب و سنن و فرهنگ اجتماعی آنهاست تمام دارای اشتراکات تاریخی, قرن, و مذهبی و تعلقات خاطر یکسانند. بنابراین بهتر است با توجه به نکات اشتراک محیط شهری شرایطی فراهم آورد تا با همه فرهنگها و گروههای فرهنگی مختلف هماهنگ بوده و نیاز هم آنها را برطرف کند. موارد مربوط به منبع نور و روشنایي · شدت روشنایي: هرچه شدت روشنایی بیشتر شود میزان قابلیت دید بیشتر می گردد یعنی جسم بهتر و واضح تر رویت می شود. · وضوح نور: نوری که شبیه به نور خورشید باشد, نسبت به نورهای دیگربهترین دید را از جسم ارائه می دهد. به همین خاطر نور سفید نسبت به نورهای رنگی, خصوصا نور آبی قرمز ترجیح داده می شود. اما بطور کلی روشنائی به دو شیوه طبیعی ومصنوعی تامین می گردد: -1روشنائي به شیوه طبیعي: سرچشمه اصلی روشنائی طبیعی )آفتاب( نوری باالی 5 هزار لوکس را از خود منتشر می کند. استفاده متناسب و هماهنگ از این سرچشمه بزرگ نور و انرژی که به صورت رایگان و با کیفیت و نیروی باال دراختیار ما قرار دارد, ایجاب می کند که به هنگام استفاده, یک سری مقررات و قوانین هماهنگ مورد استفاده قرار گیرد, به هنگام ساخت محل های کاری و مسکونی, می توان بارعایت اصول و مبانی زیر, مبانی کیفی وکمی استفاده از سرچشمه ی نور آفتاب را افزایش داد: · باید در استفاده از رنگ های روشن, با ضریب انعکاس باال در سقف و دیوار اطاقها تالش کرد. · مساحت کلی پنجره های یک اطاق باید دست کم 1/4 مساحت کف اطاق باشد. · باید تا حد امکان از روشنایی های سقفی استفاده نمود. · شیشه های پنجره ها باید تمیز نگهداری شوند. · میزهای کار در اطاق هایی که پنجره های شمالی دارند, باید موازی پنجره ها و اطاق هایی که پنجره هایی جنوبی دارند, عمود بر پنجره ها تعبیه شوند. -2 روشنایي به شیوه مصنوعي: معموال برای روشن کردن محیط کار و زندگی خویش, نور طبیعی آفتاب به نور مصنوعی برتری داده می شود. ولی گاهی با مواردی برخورد می کنیم که نور آفتاب به میزان مفید قابل دسترسی نیست یا درصد کمی از آن را می توانیم استفاده کنیم. در این موارد, از روشنایی و نور مصنوعی به عنوان متمم یا جایگزین نور طبیعی استفاده می کنیم. هر اندازه میزان شدت روشنایی افزایش پیدا کند, دقت دید و تشخیص انسان باالتر هستند , قابل رویت, دقیق تر و بهتردیده می شوند. به همین دلیل در محیطهای تولیدی نیاز به رویت دقیق در شیوه عمل و فعالیت خود داریم و باید تالش کنیم تا میزان شدتروشنایی در محیط را متناسب تر سازیم, نوع و میزان شدت روشنایی, نسبت به نوع کار و فعالیت تغییر می کند. برخی شرایط که در روشن کردن محیط باید رعایت کرد, از این قرار می باشد: درک فضای شهری در سه فصل این بخش, به درک فضای شهری به مثابه تجمع و در کنار هم آمدن مردم, اشیاء و رویدادها, خواهیم پرداخت. در این فصل, مفاهیم فضا و رابطه شان با فضای شهری, کنکاش خواهندشد. می بینیم که این فضای شهری چگونه ساختار می یابد. توجه مان به مردم درون این ساختارها معطوف خواهند شد و این که چگونه درک فضای شهری بدون از پایین دیدن و نیز از باال دیدن قضایا, ناقص خواهد بود. این سه فصل درکنار هم, نگرشی نوین درباره ی فضای شهری ارایه خواهند داد. با تحلیل طراحی شهری به عنوان یکی از فرآیندهایی که پدیدآورنده ی این فضای شهری ست, از این درک پیروی کرده, ادامه دهنده ی این روند است. در این فصل توجه ما به فضا معطوف خواهد شد, به عنوان موضوع و دستمایه یی اصلی طراحی شهری و چند رشته و حرفه ی دیگر. و درباره ی برخی از شیوه های اصلی برخورد با مفهوم فضا و نیز سردرگمی های همراه آن, کنکاش خواهیم کرد. با قبول این خطر که ممکن است مفاهیم پیچیده را در حجم محدود یک فصل, بیش از حد ساده کنیم؛ معنایی برای فضا خواهیم جست که به کار طراحی شهری بیابد و هم چنین این قابلیت را داشته باشد که برای استفاده ی مشترک از آن در هنرهای دیگر و علومی که مربوط به فضااند, به توافق برسیم. این فصل, نگاهی دارد به این که معموال حوزه ها و رشته های مختلف دست اندکار بررسی و دگرگون سازی فضا, چگونه آن را درک میکنند. حوزه هایی نظیر جغرافیا, برنامه ریزی و معماری, با وجود این که عمده توجهشان به فضاست از زاویه دیدهای متفاوت ناگزیر مرتبط به هم, به مفاهیمی از فضا شکل دادهاند. درشکل دادن به نظریات شان از مباحثی بهره گرفته اند که فلسفه, روان شناسی, جامعه شناسی, ریاضیات و فیزیک, فقط شمار اندکی از آنان اند. این دیدگاه تفاوت های زیادی با یکدیگر دارند, که از آن جمله: فضا را پدیده ای فیزیکی, زائیده فکر, یا محصولی از فرآیندهای اجتماعی دیدن است. مختصر مروری بر برخی از این استناط ها و مفهوم یابی ها, به روش هایی مختلف, به کارمان خواهد آمد و ارایه دهندهی نوعی آگاهی خواهد بود از ابعاد و جنبه های فضا, به وسیله ی سرنخ هایی که مباحث مطرح در بازدهی فضا را در این مبحث بیابیم و در فهم کالف سردرگم فضای شهری و مباحث مربوط به آن, راه خود را پیدا کنیم. جستجو به دنبال معنایی برای فضا, مرحله ای است ضروری که باید آن را طی کنیم. چون که پیش از حرکت به سوی وادی تجویزی طراحی, حیاتی است حوزه ی مسایل توصیفی و تحلیلی را بکاویم. به بیان دیگر, پیش از آن که تالش کنیم فضای شهری را دگرگون سازیم, باید آن را بشناسیم. ماهیت عملی دستوری طراحی, نیازمند گردآوری مجموعه اطالعاتی است که اغلب به علت محدودیت زمانی, بیش از حد با عجله انجام می شود و بایددر یک عملیات راه حل یابی, آن را به کار گرفت . تعداد بسیار زیادی از چنین عملیاتی, بر پایه ی فرضیاتی شکل می گیرد که به ارزشیابی نقادانه نیاز دارد و برخوردی آگاهانه تر با فضای شهری موجود را می طلبد. بنابراین, صرف نظر از مسایل نظری و عملی همزاد با رابطه ی میان دانش و کنش, به ویژه در مبحثی به پیچیدگی فضای شهری, این کاری ست که باید به فوریت درباره ی فرآیندی چون طراحی انجام شود که اغلب رمزگونه و بالقوه بحث انگیز است. در حالی که با سرعت به برخی از این برداشت ها, نیم نگاهی می اندازیم و تا پیوستگی و نقصان هایی را در درک فضا, می یابیم. این مفاهیم, تحت سیطره ی سردرگمی ها وتعارض میان دیدگاه هایی اند که حکایت از این دارند که تقریبا مفهوم فضا را به هر شکل و معنایی بیان کنیم, اختالف نظر بروز خواهد کرد. چارچوبی ارایه خواهیم کرد تا با این افتراق ها برخورد شود و برخی از این شکاف ها را پر کنیم. با این هدف که به سوی درکی منطقی تر و منسجم تر از فضا پیش رویم. تنها با چنین درکی ست که طراحی شهری به عنوان یک فعالیت میان رشته ای می تواند مبحثی مشترک, میان محافل مشاغل جدا از هم و حوزه ها باز کند )مدنی پور,
1996(
سردرگمي های فضا اغلب درباره ی )فضا( مطالبی می شنویم, واژه ای به سادگی و آسانی درانواع زمینه ها از آن استفاه می کنیم طوری آن را به کار می بریم که گویی این واژه از قید هر نوع مساله و تناقصی آزاد است و مثل این که همه ما, بر سر آنچه معنی فضاست, با هم توافق داریم. با این حال, اگر کاربرد خودمان را از این واژه بررسی کنیم, تعدد معنایی اش اکثر ما را متعجب خواهد ساخت. فرهنگ انگلیسی آکسفورد دست کم 19 معنی برای این واژه می آورد, که از جمله می توان به اینها اشاره کرد: »گستره ای پیوسته که در آن اشیا وجود دارد و حرکت می کنند«, »مقداری از این منطقه چیز خاصی آن را اشغال می کند یا برای هدف خاصی دراختیار گرفته شده است« و »فاصله میان نقطه و اشیا«. این معانی, نشانگر برخی از موارد درک مشترک, از این واژه اند که در زندگی روزمره به کار می رود. همچنین تصویرگر پیچیدگی این مفهوم. و اشاره گر به مباحثی عمیق و ریشهدار درباره ی فضا, که مدتهاست, مطرح اند. فضا و زمان روش ما در استفاده ازکلمات وعبارت توصیف گرفضا ,)برای مثال کوتاه یا بلند ,بعد ازآن,همیشه وقبل از آن(,برای مشخص کردن مدت زمان ها,نشان می دهدکه فضا قبل اززمان، درآگاهی مان جای داشته است )جمر1954:3-4, (در زبان انگلسی ,طبق فرهنگ انگلیسی آکسفورد, واژه »فضا«,دست کم ازال1300م .به این طرف ,هردو معنی زمانی ومکان را باهم داشته است تا پیش از آغاز این قرن ,این دومعنا ,همواره مجزامفهوم می یافتند. به هرحال فضاوزمان,هر دو تحت غلبه ی یک پاردایم مشترک بودند: )پیوستگی خطی ریاضی( )بشنرو :301 1973( از زمان شکل گیری نظریه های نسبیت خاص و عام, مفاهیمی مجزای فضا و زمان. روزبه روز مفهموم ترکیبی فضا – زمان نزدیک تر شده اند )اسمارت, 1988(. به گفته ی هرمان مینکوسکی, که در ,1908 این مفهوم را مطرح کرد, فضا – زمان یک پیوستگی چهاربعدی ست, که سه بعد فضا را با بعد زمان ترکیب می کند. )وین, :297 1975(. بنابراین هر شی ای, نه تنها باید طول, عرض و ارتفاع داشته باشد که باید تمام تداوم زمانی نیز داشته باشد. آلبرت اینشتین که این مفهوم را در نظریه ی نسبیت خاص خود به کار گرفت, معقتد بود که برخالف نظریه ی نیوتن, جدایی مطلق فضا و زمان از یکدیگر امکان پذیر نیست, و وابسته به انتخاب یک دستگاه مختصات است )عالم چهاربعدی فضا را با تمام رویدادها و اشیای اش و زمان را با تغییرات و حرکات اش شامل می شود( )وین, :297 1975( مفهوم فضا – زمان درهنر و معماری که معطوف به حرکت دردرون فضا بود ایجاد شد. برای مثال کوبیست ها, به جای این که کارهای شان را از نقطه دیدی ایستا نشان دهندو یا حرکت به دور آثارشان, مفهوم بعد چهارم را به کار گرفتند. آن ها با گسترش حوزه ی دریافت فضا, مفهوم جدیدی از فضا را پدید آوردند و ارایه دادند. با رها کردن پرسپکتیو رنسانسی, که اشیا را در سه بعد نشان می داد, کوبیست ها بعد چهارم زمان را افزودند. آن ها اشیا را نسبی می دیدند, و آن ها را طوری قطعه قطعه می کردند که هم زمان از نقطه دیدهای متعددی قابل دیدن باشند. کوبیست ها با این رویکرد, اصلی را معرفی کردند. به گفته ی گیدیون ):436 1967(, )چیزی که با زندگی مدرن کامال پیوند خورده – هم زمانی(. فوتوریست ها نیز کوشیدند دید بصری متعارف را با به کارگیری حرکت در نقاشی ها و ترسیمات معماری شان وسعت بخشند, که بهترین نمونهاش در پروژهی )شهر جدید( )Nuoca ciHa )آنتونیر سانترالیا است, که درآن آپارتمان های بلندمرتبه با وسایط حرکتی مختلف درسطوح متفاوت به هم متصل شده اند )تصویر7 1.(. این تصویری بود که بعدا در فیلم متروپلیس فریتس النگ, به روشنی به تصویر کشیده شد. سینمابه مثابه )متعالی ترین هنر مدرنیستی مکانی(, ارایه دهنده ی فرصتی هیجان انگیز برای وارد ساختن زمان به فضا بود )ویدلر, :46 1993(. درهمان ,1912 آبل گنس, مجذوب )آمیختن تحسین برانگیز حرکت فضا با زمان( شده بود, که سینما آن را امکان پذیر ساخته بود )به نقل ازویدلر, 1993(. در ,1920 شفائر درباره )این عالم عکاسی و تصویری( که بعد چهارمی را به دنیا آورد, چنین نوشت: )فضا – چیزی که ایستا و مرده درک می شد, صرفاصفحه یا قابی بی حرکت , که اغلب اهمیتی نداشت بیش از نقاشی ایوان ستون دار که زمینه ای برای عکس عکاس روستا بود, - یا تاثیری شگرف به زندگی, به حرکت و بیان آگاهی وارد شده است )به نقل از ویدلر :46 1993( این شناخت ها از حرکت که بازنمودی از بعد چهارم است در منشور 1933 آتن بکارگرفته شده است. این جا حرکت را یکی از چهارکارکرد اصلی شهر مدرن میدانستند )سرت 1944( عنصری که بنا به تجریه کنونی ما بیشترین کارآیی و تاثیرگذاری را بر روند دگرگون سازی محیط مصنوع در 50 سال گذشته داشته است. برای رها ساختن الگوهای حرکت در شهر و دور شدن از پرسکتیو بصری رنسانس, مدرنیست ها قصد داشتن خیابان های شهری را منسوخ کنند )امروزه باید برخوردمان با شهر از جنبه نوینی باشد, جنبه ای که ظهور اتومبیل آن را تعیین می کند, نتیجه اش ساختمانهای بلند مرتبه جا گرفته در شبکه های حرکت بود, که امکان می داد مردم به هنگام حرکت به دور این ساختمانها فضا را تجربه کنند. نسلی از منتقدان پست – مدرن از دگرگون سازی که این دیدگاه به شهرها آورد انتقاد کردند. برای مثال, ترنسیک )1986(,در اشاره به فضاهای گسترده ای که بدین ترتیب پدید آمده بودند آنها را فضاهای کم شده نامید. برای اینکه بدون دگرگون سازی تندروانه فضا حرکت را به درک ما از فضا وارد کنند تالشهایی صورت پذیرفت, که نمونه اش )دید متوالی( گردون کولن )1971( است. عالوه بر این کسانی نیز هستند که متقاعد نشده اند که تفکر چهاربعدی فضا پشتوانه ای علمی یا فایده ای برای طراحان معماری دارد )کووان ,1973 اسکروتن 1979( گذشته از این ها همانطور که سک )1980( به خاطرمان می آورد فضای فیزیکی در مقایس جغرافیایی )و معماری( هنوز هم با فضای سه بعدی و آشنای اقلیدسی اش دیده می شود . این نکته به موازات بکارگیری همزمان فضای متعلق و نیوتونی با فضا – زمان نسبی در شاخه های مختلف پژوهشهای علمی برحسب حوضه ی کاری شان است. )بشنر 1973(. با این حال مفهوم فضا- زمان که تداوم در زمان در آن مستتر است و تحرکی که بعد چهارم به فضا می دهد هنوز هم برای معماران )ون دون 1993( و همین طور جغرافی دانان )مسی 194( جذاب است )دوباره یافتن( مفهوم فضا- زمان شاید مربوط به انکار ارتباط فضا با فرآیندهای اجتماعی از جانب برخی از دانشمندان اجتماعی باشد. در قرن نوزدهم قرنی درگیر با تاریخ )در برخورد با فضا آن را چیزی می دیدن مرده, ثابت, بیگفتگو و بی تحرک( )فوکو, به نقل از سجا :10 1989 مثل اینکه خودش نیز از شفاعر نقل کرده است( دوباره معتبر دانستن نقش فضا در نظریه ی اجتماعی یکی از دل مشغولی های اصلی دوره معاصر باقی می ماند. فوکو با )تفکر مکانی شده( معروفش )فلین 1994( در نظر داشت اهمیت بنیادی فضا را در هر شکلی از زندگی جمعی و ابزار هر نوع قدرتی به اثبات برساند )فوکو :168 1993( فضا را محصولی اجتماعی دیدن که ساخته روابط است روابط فضا ساختی )تداوم و گسترش( روابط اجتماعی می شوند, به هرحال تحرکی در روابط اجتماعی است که باید در تحلیل مکانی, بیشتر مطرح شود. دراینجاست که مفهوم فضا – زمان بکار گرفته می شود تا امکان دهد چنین تحرکی به روابط اجتماعی – فضا ساختی وارد شود. همان گونه که سجا اشاره می کند نباید قصدمان این باشد که تاریخ گرایی را با تعادل دیالگتیکی سه سویه ای برسیم که در آن نه مکانی بودن, نه تاریخ گرا بودن و نه جامعه شناختی بودن در تعبیر وتفسیر از اولیت برخوردار نشوند. ):115 193( بدین ترتیب بحث اصلی در رویکرد به فضا مفهوم بخشی به فضا در انسجام با زمان است. )مسی :2 1994( شکی نیست که این تعبیر امروزه می تواند همان طور که برای هنرمندان آوان گارد در ابتدای این قرن جذاب بود برای مان نیز جالب و جذاب باشد. اکنون دیدگاه متفاوت داریم اما به همان میزان مجذوب تازگی چشم اندازهای فوق العاده ای می شویم که این تعبیر می گشاید. با این حال باید از تمایزات میان این تعبیر در درک اجتماعی و زیبائی شناختی و نظریه ی نسبیت مطلع باشیم. در نظریه ی نسبیت فضا و زمان در مقیاس ها و سرعت هایی به هم وابسته می شوند که فرای حوزه محدود و آهنگ کند تجربه ی روزمره ما است و فراتر از فرایندهای اجتماعی وتاریخی که حتی کندتراند. روشی که میتوانیم بعد چهارم زمان را به شکلی معنادار به فضا وارد کنیم این است که توجه خود را به فرآیند تکامل و تحول فضامعطوف می کنیم. دنبال کردن خط سیل ساخته شدن و دگرگون شدن فضا به ما اجازه می دهد که چهارمین بعد را به درک فضایی خود بیافزاییم. از یک سو باید فضا را در متن روند سیاسی و اقتصادی تولید کننده آن بررسی کنیم. از سوی دیگر با دیدن فضا به مثابه یک برونداد و یک مداخله گر و مجموعه رفتارهای روزمره که درواقع سازنده ی روابط اجتماعی اند میتوانیم درک فضایی خود را وسعت بخشیم تا بعد چهارم را در آن جای دهیم تجربه زیست در فضا, از مواردی است که زمان در آن نهفته است. سوالی که باید مطرح شود این است که آیا در آین مفهوم پویا از فضا, ثابت هایی نیز وجود دارد؟ سازگاری با محیط زیست در گذشته اگر محیط زیست طبیعی تخریب می شد به خودی خود نیز ترمیم می گشت. قرن ها پیش بشر یکی از موجودات تاریخ طبیعت محسوب می شد و برای زندگی خود به سخاوت آن وابسته بود. بشر از قدرت طبیعت در ایجاد وطوفان، طغیان رود، آتشفشان و دیگر بالیای طبیعی در هراس بود. بشر ناچار بود برای بهره برداری بیشتر از بخشش طبیعت یا حفاظت خود در برابر آن آگاهی بیشتری کسب کند. رفته رفته مشاهده ها و نتیجه گیری های بشر به وی امکان داد تا گیاهان را منظم تر بکارد، حیوانات را اهلی نماید و پناهگاه های محکم تری در برابر عناصر طبیعی بسازد.به تدریج دانش اندوخته شده بشر درباره طبیعیت به اندازه ای افزایش یافت که گرایشهای مختلف و شاخه های متنوعی را موجب شد.فناوری با کاربرد دانش علمی، محیط زیست را برای آسانتر شدن زندگی به محیط مصنوع تغییر داد. اما مدت ها بعد آشکار شد که باید بهایی برای این تغییر پرداخته شود؛ بهایی در قالب خرابی، آلودگی و محرومیت فوق العاده از بعضی عناصر اساسی سازندة کیفیت زندگی.»از حدود اواخر دهه 60 بود که تقریبا به طور رسمی همایش های جهانی زیست محیطی شروع به انعکاس و تعیین عمق فاجعه کردند و در صدد ارائه راه چاره هایی برآمدند. بهبود کیفیت زندگی بشر، حفاظت، مدیریت و استفاده از زمین، پیشگیری و کاهش آلودگی و تخریب، آموزش، ترویج پژوهشهای علمی، سازماندهی و تشویق موسسات در زمره سر فصل های نخستین بیانیه رسمی زیست محیطی استکهلم در ژوئن 1972 بودند 1 . در حیطه طراحی مصنوعات و محصوالت ماشینی نیز محیط زیست پیام هایی دارد: 2 بازیافت مواد، تقلیل ضایعات، افزایش دوره مفید عمرم محصول، استفاده مجدد از قطعات، طراحی برای دمونتاژ و در نهایت طراحی سبز.نظر به اهمیت طراحی سبز و توجه تمامی طراحان معاصر به امر محیط زیست، هر طرحی که روی کاغذ می آید باید مالحظات زیست محیطی در آن رعایت شده باشد. مبلمان شهر و اجزای سیمای خیابان نیز از این قاعده مستثنی نیستند. قرن آینده قرن اندیشه های برتر است. هرطرحی که صحیح تر اندیشه شده باشد در این میدان پیروز است. در این قسمت درکنار تعریف و تبیین طراحی سبز و نقش طراح در قبال پیرامونش، جایگاه مبلمان شهری نیز بررسی می شود. در آخر نیز به یک تجربه در برزیل اشاره می شود که در بردارنده تفکرات سبز در مقیاس یک شهر چند میلیونی است. طراحي سبز طراحی سبز یک مفهوم کلی در مبحث طراحی است که دامنه گسترش را شامل میشود. طراحی سبز از اواخر دهه 80 3 ظهور کرد. در حقیقت اندیشه سبز یک موج بین المللی در طرافداری از موضات اکولوژیکی است که از فجایع مختلفانسانی مانند نشت رادیواکتیو در چرنوبیل و نفت خام در آالسکا نشأت گرفته است. همچین با رشد هشیاری نسبت به تاثیرات متمرکز دنیای صنعتی بر محیط نیز همراه است. نقش طراح به عنوان قهرمان این داستان در تغییر مسیر تولید و مصرف به سوی جریانی سازگارتر با محیط زیست پیش از 1 این در دهه 50 به وسیله افراد زیادی از جمله: ریچارد باک مینسترفولر 2 و ریچارد جوزف نویترا مطرح شده بود. دراواخر 3 دهه 60 و اوایل دهه 70 هم تمایل به سمت طراحی بر اساس نیاز واقعی به ویژه توسط ویکتورپاپانک شتاب بیشتری گرفت. با این حال تا دهه 80 این موضوعات کم فروغ جلوه می کرد. ولی به تدریج به واسطه اشتیاق عمومی در آگاهیهای اکولوژیکی و نیز اعتقادی که می گفت: در مصرف محصوالت روزمره باید اصالحات و تغییراتی براساس اندیشه های سبز صورت بگیرد. محیط زیست را کانون توجهات قرار داد. در جایگاهی دیگر، رشد جنبش سبز اثرات بلند مدتی داشته باشد.این تاثیرات موجب ارتقای هشیاری اکولوژیکی یا عنایت و استفاده از مواد، بهره وری از انرژی و فرآیندها و نگرش نوین به »کهنه ها« شده است. در دهة 1990 ثابت شد که طراحی سبز یک موجب و هوس زودگذر همانند آنچه در دهه 70 روی داد، نیست. به واسطه جریانهایی همچون بحران خلیج فارس در سال 1990 )جنگ عراق و کویت و آتش گرفتن چاه های نفت کویت( که باعث هدرفتن نفت خام و ضایعه بزرگ زیست محیطی شد، لزوم در نظرگیری موضوعات مربوط به مصرف انرژی به شدت تقویت شد طراحی سبز تالش دارد تنظیم کننده و هماهنگ کننده ساختار از پیش موجود صنعت، معماری محصول و هرآنچه نیاز 4 به آن هست باشد. طراحي سبز و سیمای خیابان خیابان مجموعه ای است که اجزای مختلفی که در کنار یکدیگر چیده شده اند. این اجزا خود از عناصر تشکیل دهنده ای درست شده اند که مواد و مصالح متنوعی دارند، از شکل و طرح گوناگونی برخوردار هستند و کاربردهای متفاوتی ارائه میدهند. برخی نیز صرفا تزیینی هستند و عملکردی ندارند. در خیابان عناصر طبیعی در کنار عناصر مصنوع، محصول تولید انبوه در کنار محصول دست ساز و بنای معماری ساخت تک در کنار ده ها قطعه انبوه همه با هم آمیخته شده اند. این، آن چیزی است که منظر خیابان نامیده می شود. با عنایت به این نکته که منظر خیابان و شهر را عناصر کوچکی می سازند که هر یک به تنهایی محصول مجزایی تلقی می شوند، هر آنچه درباره طراحی محصوالت سبز طرح شد در خصوص منظر خیابان هم صدق می کند. ولی برخی شاخص های تفکر سبز در طراحی مبلمان و اجزای شهری مملوس تر است، از جمله: استفاده از مواد و مصالح بومی و طبیعی هر منطقه با قابلیت برگشت پذیری به محیط، کاهش تنوع در مواد به کار رفته و قطعات سازنده، تعمیر و تعویض ساده و استفاده از ضایعات، مورد آخر را مقادیر هنگفتی از قبیل مقوا، شیشه، الستیک، قوطی، جعبه، ماشین آالت اوراقی و پالسیتک تشکیل می دهند که نمایانگر از دست رفتن منابع طبیعی و انرژی زیادی است که صرف تهیه آنها شده است
»از شیشه های شکسته می توان به عنوان مواد اولیه در تهیه مواد پوشانندة سطح جادهها یا خیابان استفاده کرد و آنها را 1از این کار با عنوان گوناگونی در طراحی2 دوباره به چرخة استفاده وارد کرد« نیز یاد می شود . نمونه موفق آن در حیطه 3 مبلمان شهری تجربه موفق شهری تجربه موفق شهر کوریتیبا در برزیل است. گوناگونی در طراحی نیازمند تخیل است. به عنوان نمونه ای در توسعه کارکردی جدید برای یک قطعه به طور کامل مازاد می توان به موارد زیر اشاره کرد: » در جریان جنگ کره، در بدنه باالیی هواپیمای جنگنده پوسته های نیمکرهای شکل از پالستیک شفاف به کار می رفت تا میدان دید مسلسلچی عقب را گسترش دهد. بعد از جنگ، هزاران قطعه از این پوسته های 84 سانتیمتر قطر در قفسه های انبار تولید کننده آن تا 1975 باقی مانده بود. بعد از مدتی، یک تیم طراحی زبده موجبات استفاده خالقانة آنها را برای نورگیرهای خانه ها و اداره ها و سکوهای مخصوص گیاهان تزیینی، میزهای نمایشگاهی نگارخانه ها و فروشگاه ها ترتیب 4 داد. مابقی آنچه مانده بود، به مصرف مبلمان شهری مستقل و سقف کیوسک های کوریتیبا رسید.« . استفاده از تیرهای چوبی مستعمل برق در تکمیل منظر پارک ها و فضاهای عموم شهر کوریتیبا نمونه دیگری از گوناگونی در طراحی است. در یکی از شهرها ژاپن نیز استفادة هوشمندانه از بشکه های زاید نفت و روغن، چهره ای شاداب و ماهرانه در سازگاری کامل با محیط زیست به فضاهای شهری بخشیده است. تصاویر شماره 106 تا 109 گوناگونی در طراحی را به نمایش می گذارند. از دیگر زایدات بیشمار که هرسال میلیون ها جفت از آن به دور ریخته می شوند تایر الستیکی خودروهاست. »تنها در 5 ایاالت متحده ایاالت متحده امریکا نزیک به سه میلیارد حلقه تایر فرسوده و اسقاطی از انواع و اقسام وجود دارد.« از این تایرها بدون هیچ تغییری و فقط با استفاده از تدبیرهای ساده ای مانند رنگ آمیزی می توان به عنوان گلدانهای خیابانی و پارکی، وسایل بازی کودکان، نرده های محافظ جاده ها، دیوارهای کوتاه پر از گیاهان، میدانهای کوچک، ستون تبلیغات و از 6 این قبیل استفاده کرد. »یک شرکت امریکایی نوعی آسفالت جدید به نام رابر - مودیفاید تولید میکند که در آن طی هر 7 مایل )حدود 1/6 کیلومتر( راه برون شهری 16 هزار حلقه تایر خورد شده مصرف م شود.« شرکت دیگری الستیک های کنهه و فرسوده را برای استفاده مجدد بازسازی می کند. »تایرهای الستیکی در ساختن صخره های مصنوعی تحرک کننده مرجانها در مجموعه های مرجانی قرار می گیرند و پوششی از صدف ها وارگانیسم های دیگر پیدا می کنند تا به عنوان 8 محل تخم ریزی و پژوهش ماهیان بزرگتر به کار آید.« صخره های مرجانی از جلوه های جهانگردی و توریستی بسیاری از شهرهای ساحلی هستند و منظر شهر را اغنای بصری می بخشند. آلمان انجام داده 10 در اولم 9 طراحی زباله دان شهری بر اساس قابلیت تفکیک زباله ها، کاری است که شرکت بوسهدیزاین است. این طرح برپایة ایدة دانشجویی شکل گرفته که جایزة طراحان جوان ایالت باواریا را نیز اخذ کرد. استوانه هایی فلز بادرپوش رنگی برای تفکیک زباله ها )شیشه، کاغذ و منسوجات( بخشی از محصول است که سر از زمین برآورده است، اما بخش اعظم محصول در زیرزمین است که فضای ذخیره سازی زیادی برای زباله ها فراهم می کند این مخزن با استفاده از دستگاه به راحتی تخلیه می شود و هنگام استقرار به عنوان یک عنصر شهری زیبا و کارآمد عمل می کند. آنچه که بیان شد تنها نمونه های کوچکی بود از انواع طرح های سازگار با محیط برای شهر و خیابان بدیهی است هر شهری بنا بر ویژگیهای اقلیمی، فرهنگی، سنتی، اجتماعی و غیره می تواند مکانی بالقوه برای این گونه اندیشه ها باشد. این دیگر برعهده طراحان و صاحبان فکر و اندیشه است که چگونگی در این جهت حرکت کنند. خواه ناخواه دنیای آینده به این نکات تفکرات احترام می گذارد و به این سمت میرود. مبلمان و تجهیزات شهری را مي توان به یازده دسته تقسیم کرد: · عالئم اطالعاتی و تجهیزات جهت نما مانند: بیلبرد و تابلوهای تبلیغاتی، تابلوهای راهنمای مسیر و ساعت · عالئم و تابلوهای ترافیکی و پارکومتر · اتاقک های شهری و کیوسک های سرویس بهداشتی و روزنامه فروشی و.. · سطل های زباله و مخزن های شهری · صندوق شهری مانند صندوق پست · راه بند ها، حفاظ ها و نرده ها · ایستگاه اتوبوس و پایانه های شهری · وسایل ورزشی پارکی و وسایل بازی کودک · تجهیزات روشنایی و نورپردازی · انواع نیمکت پارکی و شهری، آالچیق و آبخوری پارکی · گلدان های بتنی و مجسمه و المان های شهری و آبنما همچنین این تجهیزات را به چهار دسته ی کلی تر نیز می توان تقسیم کرد: · تجهیزات خیابانی · مبلمان پارکی · مبلمان و تجهیزات ترافیکی · تابلوهای تبلیغاتی و عالئم اطالع رسانی مبلمان شهری مدرن مبلمان شهری مدرن اخیرا در مناطق مختلف جهان به کار برده میشود و بیشتر استفاده از آیتمها و نماهای جذاب در طراحی مد نظر است. مبلمان شهری مدرن در بعضی مواقع حاوی پیام و محتوایی برای شهروندان است. این پیامها بیشتر برای فرهنگسازی میباشند و چون تاثیر تصویر و قاب بسیار بیشتر از متن و صدا میباشد و ماندگاری بیشتری در ذهن دارد معموال تاثیرگذارترند.به طور مثال طراحی یک آبخوری به گونهای باشد که بیانگر صرفهجویی در مصرف آب باشد، هم محیطی جالب و جذاب در داخل شهر ایجاد میکند و هم پیامی فرهنگی را منتقل میکند. اما همیشه به این صورت نیست که مبلمان مدرن قطعا باید حاوی پیامی باشد. نکات زیباسازی و جذابیت بصری معموال در اولویت قرار دارند .مثال طراحی نیمکت به شکل سیب یا به شکل انسان، یا طراحی جالب چراغها برای نورپردازی، استفاده از رنگهای متغیر، طراحیهای مدرن و طرحهای گرافیکی جالب بر رروی مبلمان، به نوعی یک طراحی مدرن را برای مبلمان شهری رقم می زنند