از ایشان در مصاحبه‌ای ک با شبکه یک و موضوع سال اول جنگ جنگ داشتن سوالی《آیا ضعف ارتش باعث شکست سال اول جنگ شد؟》مطرح کردند وی پاسخ داد:
یکی از تعاریفی که امروزه در ادبیات نظامی از پیروزی می شود، این است که مانع شویم از اینکه دشمن به اهداف استراتژیک خود برسد و ارتش ایران مانع از این شد.
ما ظرف ۲ تا ۶ ماه اول جلوی ارتش مجهز عراق را گرفتیم و توانستیم ارتش عراق را قبل از اینکه به اهداف خود برسد ،در بیابان های خوزستان در کوه های ایلام و کردستان متوقف کنیم
ارتش عراق در سال اول جنگ اهداف بلندی داشت و می خواست مسجد سلیمان ، بهبهان ، دوکوهه در خوزستان و خوزستان را جدا کند اما نتوانست. چرا که در مقابلش مقاومت شد
در آغاز جنگ است که سپاه سازمان فرماندهی خود را کامل کرده و در ماه شهریور یا مرداد ۱۳۶۰ است که آقای محسن رضایی به عنوان فرمانده کل سپاه انتقاد می شود و مدارک منسجم است.در آن زمان تعدادی از آن پنچ شش نفر اولی که شورای فرمانده داشتند،مخالف این بودند که سپاه وارد جنگ خارجی شود و می گفتند سپاه طبق قانون اساسی ،مامور امنیت داخلی است و کسی که جلوی ارتش عراق را گرفت ارتش ایران بود.
حال یک سوال آیا وقتی ۱۹۲ فروند هواپیما از پایگاه عراق بلند می شود و بمب باران می کند و توپخانه ی عراق آتش واری می کند و نیروی زرهی عراق وارد می شود تنها با انگیزه خالی میتوان کار کرد؟ معلومه نه نیروی مشابه خودش را می خواهد نیروی هوایی میتواند جواب نیروی هوایی عراق را بدهد،توپخانه ای میتواند که جواب توپخانه را بدهد و کی این مهارت و تخصص استفاده از آن را داشته به جزء ارتش؟
عراق در ۳۱ شهریور به ایران حمله کرد و در همان بعد از ظهر هواپیما های ایران پایگاه های شعیبه و کرکوک را بمب باران می کنند. روز بعدش در یک مهر ماه ایران با ۱۴۰ فروند به عراق حمله می کند و این شوکی که به صدام وارد می شود که باعث می شود تمرکزشان از هم فرو بپاشد.
این مقاومت باعث می شود که در روز ششم جنگ صدام تقاضای آتش بس بکند. زیرا فهمیده بود جنگ را نمیبرد
درنتیجه ما در سال اول جنگ شکست نداریم چون:[ موفقیت کامل در ایستادن ارتش عراق ؛ برتری نیروی هوایی ایران نسبت به نیروی هوایی عراق ؛ نیروی دریای ایران در ۶۷ روز اول جنگ نیروی دریایی عراق را در صحنه ی جنگ از خلیج فارس خارج کرده و اسکله ی البکر و الامیه را منهدم کرده وصدور نفت عراق را قطع کرده در کنار این فتح تپه های الله الکبر ،فتح ارتفاعات میمک،فتح سر پل هایی در غرب رود خانه ی کرخه که زمینه سازی درباره فتح المبین می شود]
درآخر ایشان میگویند : مسئله روایتگری در ارتش یکی از وظایف عادی حتی در زمان صلح است؛ اینها وقایع روزانه‌شان را در دفترهایی به نام تاریخچه یگانی ثبت می کنند و این جزو روش‌های متداول یگانی است.
