ویرگول
ورودثبت نام
میثم
میثم
خواندن ۴ دقیقه·۴ سال پیش

سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می‌آمد

https://taaghche.com/book/74666

? معرفی

کتاب «سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آمد» در جلد نخست خود با عنوان «رجعت به ریشه ها» داستان بلندی از زندگی امام خمینی (ره) را روایت می کند که در آن نویسنده کوشیده ابعاد مختلف شخصیت رهبر انقلاب را در قالب یک داستان بلند مورد توجه قرار دهد. شرح وقایع دوران کودکی امام (ره) و شکل گیری شخصیت وی در دامن پرمهر مادر و صاحبه خانم (عمه ایشان)، مرام و منش پدر امام (ره) و نحوه شهادت ایشان، حضور بنیانگذار کبیر انقلاب در کلاس درس مدرس، بررسی شجره نامه اجداد، امام و شرحی از زندگی پدر بزرگ ایشان، مراحل آشنایی امام (ره) با دفتر حاج آقا ثقفی تا ازدواج، موارد و عناوینی است که نویسنده به شرح آنها پرداخته است.

نادر ابراهیمی در کتاب سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می‌آمد - جلد اول، ابعاد مختلف شخصیتی امام خمینی (ره) را در قالب داستان بلندی بررسی‌ می‌کند.

دوران کودکی امام و شکل‌‌گیری شخصیت وی در دامن پر مهر مادر و صاحبه خانم (عمه ایشان)، مرام و منش پدر امام و نحوه‌ شهادت ایشان، حضور امام در کلاس درس مدرس، بررسی‌ شجره ‌نامه اجداد، امام و شرحی از زندگی پدربزرگ ایشان، مراحل ‌آشنایی امام با دختر حاج ‌آقا ثقفی تا ازدواج، از جمله مواردی است که‌ محتوای این داستان را دربر می‌گیرد.

در بخشی از کتاب سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می‌آمد - جلد اول می‌خوانید:

هدف شما برای کوتاه‌ مدت خوب است که بنده به‌ عنوان یک طلبۀ کوچک جست‌وجوگر، به این هدف اعتقاد دارم، اما روش‌تان را برای رسیدن به این هدف، روشی درست نمی‌دانم. شما، با دقت و قدرت، به نقاط ضربه‌ پذیر رضاخان ضربه نمی‌زنید؛ بلکه ضربه‌هایتان را غالبا به‌ سوی او و دیگران، بی‌هوا پرتاب می‌کنید. شما در سنگر مشروطیت ایستاده‌اید. اما یکی از رهبران ما، سال‌ها پیش، از مشروعیت سخن گفته است؛ و در اسلام، شرع مقدم بر شرط است.

«در میانه میدان» عنوان جلد دوم مجموعه «سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آمد» است که روایتی دیگر از زندگینامه امام خمینی (ره) در قالب داستان است. خاطراتی از پدر در زندان شاهی و شهادت وی در آنجا در ایام قبل از تولد امام ، استفاده از افکار و سخنان عمه «صاحبه خانم»، دوران مبارزه در جوانی، حضور با برادر جهت تحصیل علوم حوزوی در اصفهان، سال مصیبتی که “وبا” 8 تن ازنزدیکترین بستگان «امام خمینی» را به کام مرگ کشاند، حکایت هایی از همسر امام (ره) که همیشه یاور و مشوق همسرش در راه مبارزات سیاسی بودند، خاطراتی از مبارزات رجال آن زمان و… از مهمترین موضوعاتی است که در این کتاب مورد توجه نویسنده قرار گرفته است.

? گزیده

در جلد اول می خوانیم:
هدف شما برای کوتاه مدت خوب است که بنده به عنوان یک طلبه کوچک جست و جوگر، به این هدف اعتقاد دارم. اما روشتان را برای رسیدن به این هدف، روشی درست نمی دانم. شما با دقت و قدرت به نقاط ضربه پذیر رضاخان ضربه نمی زنید؛ بلکه ضربه هایتان را غالبا به سوی او و دیگران، بی هوا پرتاب می کنید. شما در سنگر مشروطیت ایستاده اید. اما یکی از رهبران ما، سال ها پیش، از مشروطیت سخن گفته است و در اسلام، شرع مقدم بر شرط است. شما، به اعتقاد بنده ناچیز، این جنگ را خواهید باخت، و رضاخان، به هر عنوان، خواهند ماند بساط قلدری اش را پهن خواهد کرد، و ما را بار دیگر، چنان که ماه قبل فرمودید، از چاله به چاه خواهد انداخت؛ شاید به این دلیل که آقای مدرس تنهای تنها هستند و همراهانشان اهل یک جنگ قطعی نیستند، و در عین حال آقای مدرس گرچه به سنگر ظالم حمله می کند، اما از سنگر عدل به سنگر ظلم نمی تازد. در این مشروطیت چیزی نیست که چیزی باشد.
*****
در جلد دوم می خوانیم:
طلبه ای گفت: جناب مدرس! در کوچه و بازار می گویند که شما مشکلتان با رضاخان میرپنج در این است که سلطنت را می خواهید نه جمهوری را؛ و اعتقاد به بقای خاندان سلطنت دارید و نظام شاهنشاهی را موهبتی الهی می دانید؛ حال آنکه رضا خان میرپنج و سید ضیاء و بسیاری دیگر می گویند که کار سلطنت تمام است و عصر جمهوری فرا رسیده است.
مدرس مدت ها بود که با این ضربه ها آشنایی داشت، و با درد این ضربه ها، و به همین دلیل، همیشه، پاسخ را در آستینش داشت.
خیر آقا...خیر... بنده با سلطنت چه از آن قاجار باشد چه دیگری و دیگری ابدا موافق نیستم. یعنی راستش اصولا نظام سلطنتی را نظم مطلوبی برای امت و ملت نمی دانم؛ زیرا هیچ سلطانی تاکنون نیامده است که اجرا کننده فرمان های الهی باشد و همان باشد که خداوند اشاره فرموده است و موهبتی باشد با نعمتی، یا لااقل اسباب عذاب رعیت نبوده باشد. خیر...اما این عقیده بنده دلیل بر آن نمی شود که تن به جمهوی میرپنجی بدهم. جمهوی میرپنجی ابتدای یک درد تازه است و یک مرض مزمن.

تو هم بخوانبا من بخوانطاقچه
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید