نیره باقری
نیره باقری
خواندن ۷ دقیقه·۲ سال پیش

چرا از هوش تجاری در بهبود فرآیند های تجربه کاربری استفاده کنیم؟



ابتدا بهتر است این سوالات را از خود بپرسید که آیا سازمان یا شرکتی که شما به عنوان طراح تجربه ی کاربر در آن فعالیت دارید، از داده ها برای بهبود تجربه کاربری استفاده می کند؟

و آیا از اینکه آخرین ورژن محصولات شما(وب سایت،اپلیکیشن و...) تجربه ی خوبی برای کاربران نهایی ایجاد میکنند، اطمینان دارید؟

در اوایل قرن نوزدهم، چالرز بابیج(فیلسوف تحلیلگر) این موضوع را مطرح کرد که: معمولا خطاهایی که به واسطه ی اطلاعات ناکافی ایجاد می شوند خیلی کمتر از زمانی است که هیچ اطلاعاتی وجود ندارد.

بابیج با ارائه ی این مطلب به اهمیت داده ها اشاره دارد که با بهره مندی از آن ها، تا اندازه ی زیادی از انواع خطاها در مسیر انجام یک تجربه ی کاربری کاسته شود.

در نتیجه زمان استفاده از این ایده فرا رسیده و علم داده در حال تبدیل شدن به مفهومی کاربردی و حائز اهمیت در حوزه های مختلف است.

هوش تجاری(BI)یک اصطلاح کلی است که زیرساخت های فنی مورد استفاده ی شرکت ها را برای ادغام و تجزیه و تحلیل داده های مختلف از منابع مختلف برای ایجاد یک استراتژی منسجم، تعریف می کند.

به طور کلی می توان هوش تجاری را یک فرآیند بر مبنای تکنولوژی دانست که تحلیل اطلاعات به عهده ی این فرآیند است و در نهایت به صاحبان کسب و کار، ایده ها و اطلاعات ارزشمندی جهت تصمیم گیری ارائه می دهد.

از کاربردهای هوش تجاری بهبود قیف فروش و ساده سازی عملیات مرتبط، افزایش تجربه کاربری خوب در وب سایت و ... است که مورد دوم در اینجا مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

چرا به کمک اطلاعات کمی تجربه ی کاربری محصول را بهبود دهیم؟

سوالی که ممکن است برای شما وجود داشته باشد این است که اطلاعات چه نقشی در بهبود تجربه کاربری و گسترش آن برای کل کسب و کار شما خواهند داشت!

یکی از موارد مهمی که مشاوران هوش تجاری به آن تاکید دارند، اهمیت هم افزایی هایی است که از ترکیب اطلاعات توسط منابع داده ای مختلف ناشی می شود.

اطلاعات به دست آمده از این منابع به شما کمک می کند تا نیازمندی های کاربران را درک کنید و به طور کلی پی ببرید که به چه تغییرات جدیدی نیاز دارند.

راه حل هایی که از تجمیع اطلاعات هوش تجاری جهت رفع مشکلات کاربران به دست می آیند منجر به افزایش سرعت در حل و بررسی مشکلات خواهد شد.

1. بهتر است از ابتدا همه چیز را درست کنید

در صورتی که تغییرات در محصول شما بیش از اندازه تکرار شود یا در ابعاد بزرگ اتفاق بیوفتد کاربران محصول شما را برای همیشه کنار می گذراند. در حال حاضر بخش اعظمی از پروژه ها در یک کسب و کار به دلیل عدم پذیرش تغییرات زیاد برای کاربر شکست می خورند بنابراین به کمک جمع آوری اطلاعات مفید از راه های مختلف مانند استفاده از ابزارهای هوش تجاری در اولین فاز طراحی می توان ریسک تغییرات اساسی را در بطن محصول کاهش داد.همچنین پیشبرد تغییرات در فرآیند توسعه محصول به کمک نمودار یادگیری پذیری می تواند اعمال تغییرات را برای کاربران با اصطکاک کمتری مواجه کند.

در کنار آن با درنظر گرفتن مرحله ی تست در فرآیند طراحی می توان اطمینان حاصل کرد که محصول نهایی تا چه اندازه با نیازها و انتظارات کاربران مطابقت دارد.

در مرحله ی تست میتوانید علاوه بر اطلاعات به دست آمده از نرم افزارهای تست کمی کاربردپذیری از ابزارهای هوش تجاری جهت ایجاد یک هم افزایی کمک بگیرید.

2. کاربر را در محوریت قرار دهید

بررسی و تحلیل اطلاعات ابزاری مانند گوگل آنالیتیکس این امکان را برای شما ایجاد می کند که به سوالاتی مانند دلیل ترک کاربر از وب سایت پاسخ دهید، به عنوان مثال در برخی موارد سرعت لود پایین وب سایت شما باعث می شود که کاربر سایت را ترک کند.

در نتیجه به کمک اطلاعات کمی و عددی میتوانید به سفر و مسیر کاربران در طول محصول پی ببرید و کاربر را در مرکزیت این مسیر در نظر بگیرید.

این بخش به این موضوع اشاره دارد که می توان با توجه کردن به اطلاعات کمی که به روش های مختلف به دست می آید به خواسته ها، نیازمندی ها و چالش های کاربر تمرکز داشت.

3. فروش بیشتر

نگاه اجمالی به داشبورد BI متصل به وب سایت شما می تواند محصولات پرفروش را نمایش دهد . علاوه بر این، می تواند دسته بندی جمعیت خریداران را به شما نشان دهد و به شما کمک می کند تا بازار خود را به درستی تقسیم بندی کنید. چنین اطلاعاتی قدم اصلی و مهمی در ایجاد پیشنهادات سفارشی و اعمال یک رویکرد پویا هستند که در محصول شما به کمک رابط کاربری ایجاد می گردد. به عنوان مثال، برخی از شرکت‌ها با توجه به اطلاعاتی که به کمک ابزارهای هوش تجاری به دست می آورند نسخه‌های مختلف از صفحه اصلی را با توجه به موقعیت مکانی کاربر، جنسیت یا دیگر جزئیات که از کوکی‌های مرورگر بازیابی شده است، مورد نمایش قرار می دهند. این رویکرد به مشتریان کمک می کند تا ارتباط بهتر و همدلانه ای با محصول شما برقرار کنند.

همچنین توسط تجزیه و تحلیل کلان داده ها می توان محتمل ترین ارتباط میان محصولات مشابه را کشف کرد و با در نظر گرفتن تاریخچه ی خرید، پیشنهاداتی در اختیار کاربر قرار داد و فروش را افزایش داد.

4.کاهش هزینه های واحد بازاریابی

آن چیزی که کاربران بازدیدکننده و مشتریان بالقوه ی یک وب سایت را به مشتریان بالفعل تبدیل می کند، یک تجربه ی کاربری خوب است.البته هدایت آن ها برای اولین بار به وب سایت از طریق انواع تبلیغات هزینه بر خواهد بود اما با وجود یک تجربه کاربری خوب کافی ست که کاربران برای یکبار در صفحه ی شما قرار گیرند.کاربران به طور معمول در کمتر از 5 ثانیه تصمیم می گیرند که از این محصول استفاده کنند یا خیر.بنابراین شما به کمک تجربه کاربری می توان کاربر را به سمت پایین قیف فروش سوق دهید یا آن را به سمت محصول رقیب هدایت کنید...!!!

5. دریافت انتقادات و پیشنهادات

یکی از فاکتورهایی که در یک تجربه کاربری خوب می بایست رعایت شود، ایجاد یک تجربه ی لذت بخش است.به کمک داده ها می توانید به این موضوع پی ببرید که کدام دسته از مشتریان از محصول رضایت کافی دارند واز تعامل با آن لذت میبرند و کدام یک از آن ها نارضایتی دارند. و با توجه به اینکه 97 درصد از مشتریان تحت تاثیر نظرات دیگر مشتریان هستند اولین چیزی که در یک اپلیکیشن فروشگاهی می بایست به صورت برجسته نمایش داده شود مکانی برای درج نظرات است.

همچنین برای نظرات منفی وقت بگذارید تا به حل مشکل آن ها بپردازید زیرا مشکل ازیکی از کاربران ممکن است چالشی برای دیگر گروه های هدف باشد.

6.کاهش هزینه های پشتیبانی

یک وب سایت خوب که اطلاعات کافی در اختیار کاربران قرار می دهد کمتر به یک نیروی خارجی جهت پاسخ گویی نیاز پیدا می کند.نگهداری یا برون سپاری یک مرکز تماس برای کسب وکار هزینه بر خواهد بود و همچنین زمان انتظار برای تماس با یک نماینده برای مشتری خسته کننده خواهد بود.در نتیجه در مرحله ی تست کاربردپذیری با استفاده از تست رفتار کاربر با سناریو های مختلف و اطلاعاتی که از این آزمایش به دست خواهد آمد، منجر به کاهش نیاز کاربر به پشتیبانی خواهد شد.

جمع بندی

توجه به خدمت تجربه کاربری دو هدف مرتبط را دنبال می کند : ارتقای کسب و کار به کمک کاربر.

استفاده از داده ها درفرآیند تجربه کاربری، تنها یک توصیه ای جهت استفاده از این رویکرد نیست، بلکه تنها انتخاب معقول است که در هر مرحله به آن نیاز خواهید داشت: تعریف اهدافتان، مقایسه کسب و کارتان با رقبا، درک خواسته ها و نیازهای کاربران و در نهایت ایجاد رابط کاربری که آن را به شیوه ای دلپذیر و چشم نواز منعکس کند.

زیرساخت هوش تجاری به منظور ایجاد محیطی برای جمع آوری تمام داده ها، جهت ارتقای کسب و کار امری ضروری است. همچنین، مطمئن شوید که همیشه داده‌های جدید را تجزیه تحلیل و بازیابی می‌کنید. اگر انجام آن دریک مقطع زمان امکان پذیر نیست، حداقل سعی کنید از داده هایی استفاده کنید که تا حد امکان جدید هستند زیرا منجر به تغییر الویت ها و روندها خواهد شد.

در نتیجه، این امرمنجر به تعامل بهتر، افزایش بازگشت سرمایه و صرفه جویی قابل توجه در هزینه های واحد بازاریابی می گردد.


هوش تجاریتجربه کاربریکسب و کار
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید