خرگوش ناز من
از آن جایی که من حیوان ها رو خیلی دوست دارم روز تولدم یک خرگوش هدیه گرفتم، وقتی در جعبه باز کردم و دیدمش خیلی ذوق زده شدم حس خیلی خوبی بود اوایل برای اینکه بغلش کنم ترس داشتم ولی کم کم عادت کردم، یک خرگوش سفید و ناز با چشم های مشکی و یک لکه قهوه ای روی کمرش که اسمش و گذاشتم برفی و شد پسر کوچولو من، برفی الان بزرگ شده و تقریبا یکسال و هفت ماه که دارمش، اوایل تو خونه با خودمون بود و بعد که یکم بزرگتر شد گوشه حیاط براش یک قفس درست کردیم، الان یک وقتها میاد تو حیاط خونه و با خودش بازی میکنه یک وقتهام از ترس گربه ها میره تو قفسش قایم میشه و تا وقتی صداش نکنی نمیاد بیرون، البته بگم که ما هر روز یک داستای با برفی خان داریم مثلا همیشه میره سراغ یکی از قشنگترین گل های مامانم و میشه گفت همش و خورده، ولی خب در کل خیلی خوبه که دارمش و بودنش بهم حس خوب میده و دوستش دارم.❤️
مطلبی دیگر از این نویسنده
خلاقیت یعنی برخلاف آن چیزی که مد نظر هست نگاه کنیم!
مطلبی دیگر در همین موضوع
۱۱ اصطلاح جدیدِ دنیای مدرن رابطه داشتن که باید بدانید
بر اساس علایق شما
گافهای فرهنگی که به دافهای فرهنگی ختم شدند! 🔞