شهر تبریز یکی از زیباترین و پر جاذبهترین شهرهای شمال غربی ایران است. به همین علت تصمیم گرفتم چند روزی را برای سفر به این شهر اختصاص دهم. من خودرو شخصی را برای رفتن به این شهر انتخاب کرده بودم و حدود ۱۱ ساعت در راه بودم و چون سفر خانوادگی بود طولانی بودن مسیر را احساس نکردم. ولی اگر میخواهید در مدت زمان کمتری به تبریز برسید هواپیما گزینه مناسبتری است و حدود ۱ ساعت و 30 دقیقه در راه هستید.
بعد از رسیدن به شهر تبریز به سمت هتل مورد نظر حرکت کردیم و بعد از چند ساعتی استراحت روانه گشتوگذار در شهر و مجموعه زیبای ائل گلی شدیم و سری هم به شیرینی فروشیهای معروفش زدیم و شرینی قرابیه خریدیم.
اول از همه به سمت بازار معروف تبریز که خیلی تعریفش را شنیده بودیم رفتیم و در آنجا هر چه میخواستیم از خوراکی تا پوشاک پیدا کردیم. به جرئت میتوانم بگویم یکی از زیباترین بازارهای سرپوشیدهای بود که تا حالا دیده بودم. به خوبی به یاد دارم که طی چند ساعتی که در بازار بودم آجر کاریهای که در تمام بازار مخصوصا سقف به کار رفته بود چقدر مرا جذب خودش کرده بود و حس آرامشی که در آنجا تجربه کردم هرگز فراموش نمیکنم.
من علاقه زیادی به بازدید از بناهای قدیمی دارم هر چی قدیمیتر بهتر به همین علت تصمیم گرفتم به دیدن یکی از زیباترین مسجدها، که مسجد کبود تبریز نام دارد بروم. از همان ابتدای ورود فقط شاهد هنر و زیبایی این مسجد به وضوح دیده می شد. همه چیز این مسجد بسیار زیبا بود. آجرکاری، مقرنس کاری بی نظیر، نوشتههای عربی و یکی از مهمترین نکاتی که باعث میشد این مسجد جلوه خاصی داشته باشد رنگ فیروزهای و آبی و بود که در داخل و خارج بنا استفاده شده بود. بازدید از این بنا قدیمی برایم بسیار لذت بخش بود.
یکی از دلایلی که بسیار دوست داشتم به تبریز سفر کنم بازدید از کوههای کندوان بود. برای بازدید از این کوهها بسیار هیجان زده بودم زیرا عکسهایش همیشه برایم جذاب بود و چه بهتر از این که وقت آن رسیده بود از نزدیک این خانههای صخرهای را ببینم. من فصل بهار و اواخر اردیبهشت را برای رفتن به تبریز و کندوان انتخاب کرده بودم. به محض ورود به روستای کندوان با منظرهای سراسر زیبایی روبهرو شدم. رودخانهای پر آب و درختان سرسبز و خانههایی که در دل کوه قرار داشتند و مردم روستایی که در آنها زندگی میکردند و از مناظری که بسیار برایم جالب بود و تصویری که در ذهنم نقش بسته است. همچنین مردم بسیار خونگرمش که ما را به همراه خانواده برای انداختن عکس یادگاری تا خانههایشان مشایعت کردند. خوردن آش ماست با طعم بی نظیرش، خرید عسل طبیعی محلی و صنایع دستی موجب شد هرگز مزهی آن حال خوشی که طی بازدید از این روستای زیبا داشتم را فراموش نکنم.
وقتی که بازدید از جاذبه های گردشگری و دیدنی شهر تبریز به پایان رسید تصمیم گرفتیم سری به شهر تاریخی جلفا بزنیم و به دیدن کلیسای معروفش سنت استپانوس که بر روی ارتفاعات اطراف شهر ساخته شده برویم. برای دسترسی به این کلیسا باید حدود نیم ساعت پیادهروی کنید. از شگفتی معماری داخلیش هر چقدر بگویم باز هم کم گفتهام. دیدن کلیسایی با چندین بنای تو در تو و سردرهای زیبا من را حسابی هیجانزده کرده بود. یادم است ما آن موقع نفری 3000 هزار تومان ورودی پرداخت کردیم.
قبل از آنکه راهی سفر به تبریز شویم، بسیاری از اطرافیان تاکید داشتند که حتما به دیدن آبشار آسیاب خرابه، جنگلهای ارسباران و قلعه بابک هم بروید. من تا آن موقع با شنیدن نام این مکانهای دیدنی کمی تردید داشتم که به دیدنشان بروم یا نه. اما الان که می اندیشم چه کار خوبی کردیم و به دیدن همه آنها رفتیم. شاید به نظرتان این مکانها تنها یک نام باشند اما باید بگویم که هر کدام دنیایی متفاوت از طبیعت ایران هستند. آبشار آسیاب خرابه که در 37 کیلومتری شرق شهر جلفا و 160 کیلومتری تبریز واقع شده زیبایی پنهان شده در دل درههای این شهر است که بی تردید با دیدنش بارها دلتان برای آنجا تنگ میشود.
بعد از آنکه از شهر جلفا دیدن کردیم در یکی از هتل های جلفا استراحت کردیم و روز بعد با انرژی به دیدن جنگلهای ارسباران رفتیم. هر چقدر از زیبایی این جنگل بگویم کم گفتهام. من معتقدم که یک روز برای گذراندن در دل این جنگل زمان بسیار کوتاهی است. زیباترین چشماندازهای پانورامایی سفرم به آذربایجان شرقی را در دل همین جنگل و بر روی ارتفاعاتش به خصوص در کنار بنای قلعه بابک مشاهده نمودم.
خلاصه اینکه سفر تبریز یکی از تجربههای بینظیری بود که توانستم امتحانش کنم و حداقل یکبار رفتنش را به همه پیشنهاد میکنم و بسیار خوشحالم این شهر را برای تعطیلی چند روزهای که در بهار 98 داشتم انتخاب کرده بودم.