۳ سالی بود گوشیمو داشتم خیلی ازش راضی بودم دانشجو بودم یکم پول کنار گذاشته از وام و کار دانشجویی این چیزا داشتم
میخواستم گوشیمو عوض کنم با اکراه آگهیش کردم تو دیوار
چند نفر زنگ زدن و بردم نشونشون دادم همه هم ماشالله چونه ?
خدایی گوشیم انقدر تمیز بود که حتی یک نقطه هم روش نداشت بعدش پشیمون شدم گفتم چه کاریه بذار ولش کن نمیفروشمش
تا یکی زنگ زد
گفتم آقا منصرف شدم طرف گفت چرا مگه چیزی شده گفتم نه فقط دلم نمیاد بفروشمش گفت اخه اومدم سمت شما گفتم باشه حالا که اومدی شما هم بیا ی نگاهی بنداز بهش تا اینکه اومد پسر خوبی هم بود به دلم نشست
معاملمون شد یک تخفیفی هم بهشون دادم و فروختمش بعدش همون پولمو روش گذاشتم و گوشیمو عوض کردم یادش بخیر
گوشیه پر خیر برکتی بود تا بود که آپارتمان برادرمو باهاش فروختم بعدشم که یک آپارتمان دیگه واسش پیدا کردم خرید
یکبار هم آپارتمان برادرم را همونجوری از دیوار فروختم
و یک آپارتمان واسش توی دیوار در تهران واسش پیدا کردم خداروشکر آدمای خوبی به پستمون خورد
ممنون از دیوار دوست داشتنی