
کرسول در کتاب معروف خود با عنوان "Research Design: Qualitative, Quantitative, and Mixed Methods Approaches"، یک مدل ساختاریافته به نام "Deficiency Model" برای نوشتن مقدمه مقالات علمی و پژوهشی پیشنهاد میکند. این مدل بر اساس پنج جزء اصلی بنا شده که هدف آن ایجاد یک مقدمه منطقی، جذاب و توجیهکننده برای مطالعه است. این روش به ویژه در تحقیقات کمی، کیفی و ترکیبی کاربرد دارد و بر شناسایی مشکل، بررسی ادبیات، برجسته کردن نقصانها، اهمیت برای مخاطبان و بیان هدف تمرکز دارد.
بیان مشکل پژوهشی (Establishing the Problem): مقدمه با یک "قلاب روایی" (narrative hook) شروع میشود تا خواننده را جذب کند، سپس مشکل یا مسئله اصلی پژوهش را به طور واضح بیان میکند. این بخش ذهن مخاطب را برای مطالعه مقاله آماده میکند.
بررسی ادبیات مرتبط (Reviewing the Literature): خلاصهای مختصر از مطالعات قبلی مرتبط با مشکل ارائه دهید. تمرکز روی گروههای مطالعاتی (نه مطالعات تکتک) است تا اهمیت مسئله را توجیه کند. در تحقیقات کمی یا ترکیبی، این بخش میتواند به بررسی متغیرهای مستقل و وابسته تقسیم شود.
شناسایی نقصانها یا کاستیها در ادبیات (Identifying Deficiencies): نقاط ضعف مطالعات گذشته را برجسته میکند، مانند عدم بررسی موضوع در گروههای خاص، نیاز به تکرار پژوهش برای تأیید نتایج، یا عدم توجه به صدای گروههای حاشیهای. این بخش توجیه میکند که چرا پژوهش جدید لازم است.
اهمیت مطالعه برای مخاطبان خاص (Significance for Audiences): توضیح میدهد که چگونه مطالعه به مخاطبانی مانند پژوهشگران، سیاستگذاران یا جوامع خاص کمک میکند و اهمیت مسئله را برای آنها شفاف میکند.
بیان هدف مطالعه (Purpose Statement): با یک جمله روشن، هدف اصلی پژوهش را بیان میکند. این بخش پلی میان مقدمه و بقیه مقاله است و مطالعه را به طور خلاصه تعریف میکند.
مدل پیشنهادی کرسول به پژوهشگران کمک میکند تا مقدمهای کوتاه (معمولاً ۵۰۰-۱۰۰۰ کلمه) بنویسند که خواننده را متقاعد کند مطالعه آنها ارزشمند است. کرسول تأکید دارد که مقدمه باید از گسترده به خاص حرکت کند و از منابع معتبر برای پشتیبانی استفاده شود.
منبع:
Creswell, J. W., & Creswell, J. D. (2017). Research design: Qualitative, quantitative, and mixed methods approaches. Sage publications.