ویرگول
ورودثبت نام
مَهدی عَبدی
مَهدی عَبدیپژوهشگر حوزه استراتژی و در مسیر یادگیری ...
مَهدی عَبدی
مَهدی عَبدی
خواندن ۳ دقیقه·۳ ماه پیش

مدل DRI؛ سه‌گانه BCG برای بهره‌برداری از هوش مصنوعی مولد

سازمان‌ها در عصر هوش مصنوعی مولد (GenAI) برای سازگاری با این فناوری‌های نوین چه کار باید بکنند؟ شرکت مشاوره BCG با مدل نوآورانه Deploy, Reshape, Invent (DRI) چارچوبی استراتژیک ارائه کرده که سازمان‌ها را از بهره‌برداری ساده از GenAI به سوی خلق ارزش‌های تحول‌آفرین هدایت می‌کند. این مدل، که بر سه عنصر ارزشی به‌هم‌پیوسته تمرکز دارد، راهنمایی است برای تبدیل پتانسیل بی‌حد GenAI به نتایج ملموس تجاری؛ از افزایش بهره‌وری روزمره تا خلق مدل‌های کسب‌وکار کاملاً جدید. DRI به مدیران استراتژیک این امکان را می‌دهد تا با تعادل بین ابتکارات کوتاه‌مدت و بلندمدت، برتری رقابتی مناسبی برای سازمان خود ایجاد کنند.

استقرار (Deploy): تقویت بهره‌وری در کارهای روزمره

مرحله اول، Deploy، بر ادغام ابزارهای GenAI در فرآیندهای موجود تمرکز دارد تا بهره‌وری فردی و تیمی را به سرعت افزایش دهد. این مرحله شامل استفاده از نرم‌افزارهای آماده برای وظایفی مانند نگارش ایمیل‌ها، تهیه ارائه‌ها و خلاصه‌سازی جلسات است. BCG تخمین می‌زند که این رویکرد می‌تواند ۱۰ تا ۲۰ درصد یا بیشتر به بهره‌وری سازمانی بیفزاید، بدون نیاز به تغییرات ساختاری عمده. برای پیاده‌سازی، سازمان‌ها باید با ارتقای ابزارهای کاری موجود آغاز کنند، دستورالعمل‌های واضحی برای حفظ محرمانگی داده‌ها و مالکیت معنوی تدوین نمایند، و برنامه‌های آموزشی گسترده‌ای برای جلب حمایت کارکنان اجرا کنند. مثلاً، ابزارهای GenAI برای دسته‌بندی ایمیل‌ها یا تعامل با مشتریان، می‌توانند زمان صرف‌شده بر وظایف روتین را آزاد کنند و کارکنان را به سمت کارهای خلاقانه سوق دهند.

بازسازی (Reshape): تحول در فرایندهای کلیدی سازمانی

در مرحله بازسازی، GenAI فراتر از بهره‌وری می‌رود و فرآیندهای اصلی مانند خدمات مشتری، بازاریابی و توسعه نرم‌افزار را بازسازی می‌کند. این رویکرد می‌تواند ۳۰ تا ۵۰ درصد کارایی و اثربخشی را افزایش دهد، با تمرکز بر ترکیب GenAI با داده‌های اختصاصی و هوش مصنوعی پیش‌بینی‌کننده. BCG بر اصل "۱۰-۲۰-۷۰" تأکید دارد: ۱۰ درصد تلاش بر فناوری، ۲۰ درصد بر فرآیندها، و ۷۰ درصد بر نیروی انسانی. برای موفقیت، رهبران باید چشم‌انداز هدف را تعریف کنند، پایلوت‌های چندگانه اجرا نمایند، و تأثیرات بر نیروی کار، مانند تغییر نقش‌ها را مدیریت کنند. یک مثال برجسته، استفاده از ابزار GenAI در مرکز تماس یک بانک است که زمان مشاوره را نزدیک به ۵۰ درصد کاهش داده و رضایت ۷۵ درصدی عوامل را به همراه داشته است. همچنین، پلتفرم Fabriq BCG در بازاریابی، با شخصی‌سازی محتوا، ۴۰ درصد تعامل بیشتر و ۳۰ درصد بهبود در امتیازات مشتریان را در صنایعی مانند بهداشت و بانکداری به ارمغان آورده است.

خلق (Invent): خلق مدل‌های کسب‌وکار نوین

آخرین مرحله، GenAI را به ابزاری برای نوآوری رادیکال تبدیل می‌کند؛ از جمله بازآفرینی تجربیات مشتری و ایجاد خدمات جدید. این مرحله بر پتانسیل درآمدزایی بلندمدت تمرکز دارد و می‌تواند مدل‌های زنجیره ارزش را دگرگون سازد. BCG پیشنهاد می‌کند سازمان‌ها با تیم‌های کوچک پروژه‌ای، بر روی سیستم‌های قابل اعتماد سرمایه‌گذاری کنند و از داده‌های اختصاصی برای تمایز رقابتی بهره ببرند. مثلاً، یک شرکت اطلاعاتی مالی با تبدیل تحلیل داده به پلتفرم مکالمه‌ای GenAI، هدف‌گذاری برای ۱۰۰ میلیون دلار درآمد اضافی را دنبال می‌کند. یا یک شرکت کالاهای مصرفی که دستیار GenAI برای تشخیص شخصی‌سازی‌شده، کشف روندها و پیشنهاد محصولات را توسعه می‌دهد، تا تعاملات مستقیم با مصرف‌کننده را بازتعریف کند.

در حوزه مدیریت استراتژیک، این چارچوب ابزاری قدرتمند برای رهبران فراهم می‌کند تا GenAI را از یک فناوری نوظهور به اهرمی برای رشد پایدار تبدیل کنند. سازمان‌هایی که مدل DRI را پیاده‌سازی می‌کنند، نه تنها از موج فعلی AI عقب نمی‌مانند، بلکه آینده صنعت خود را شکل می‌دهند.

هوش مصنوعیمدیریت استراتژیکتحول دیجیتال
۲
۰
مَهدی عَبدی
مَهدی عَبدی
پژوهشگر حوزه استراتژی و در مسیر یادگیری ...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید